یک قدم به عقب، نگاهی به فیلم «ابلق
- توضیحات
- نوشته شده توسط متینه اسلامی
- دسته: یادداشت سینمای ایران
- منتشر شده در 1401-06-19 00:22
سینمایی ابلق، به کارگردانی نرگس آبیار و تهیه کنندگی محمد حسین قاسمی در سال ۱۳۹۹ مرکز توجه این روزها است. محوریت فیلم در مورد زنی به نام راحله (با بازی الناز شاکردوست) است که به همراه همسرش علی (با بازی هوتن شکیبا) در حاشیه شهری بزرگ زندگی میکنند. راحله در فضایی خفه و ضد زن، قربانی تعرض یکی از اقوامش به نام جلال (با بازی بهرام رادان) میشود.
از نکات برجسته ی فیلم که توجه هر مخاطبی را جلب خواهد کرد چهره پردازی و شخصیت پردازی قوی است؛ به گونه ای که کلیات زندگی شخصیت ها اعم از خودروی سواری یا نمای منزلشان و حتی جزییاتی اعم از زیورآلات و آرایش چهره و ادبیاتشان همه به بهترین شکل در خدمت شخصیت پردازی درآمده اند. ابلق در جشنواره فجر ۹۹ برنده ی سیمرغ بلورین بهترین چهره پردازی شد. همچنین آبیار در نمایش واقعیتی که زیر پوست شهر جریان دارد نیز موفق عمل کرده است. انسانیت و صداقت با پول معامله میشود و افراد به نسبت موقعیت مالیشان قدرت و جایگاه واهی میگیرند؛ چرا که سهم این مردم پول پرست از آرامش و رفاه اجتماعی موعود فقط کاربری سایه بان از بیلبورد تبلیغاتی نمایندگان است!
نقاط قوت این درام اجتماعی همانطور که گفته شد قابل توجه و تحسین است با این حال نه تا حدی که ضعف روایت را کمرنگ کند. به نظر میرسد عوامل ابلق همچون ده ها فیلم و سریال دیگر، در تلاش برای نمایش و انتقاد به فضای مردسالار، قضاوتگری، حقوق دیده نشده زنان و فرهنگ سازی هایی شبیه به جنبش «می تو» بودهاند. جنبشی که در تلاش است تا کمک کند افرادی که قربانی تجاوزکلامی، جسمی و ... بوده اند بدانند تنها نیستند و از حق طلبی واهمه نداشته باشند. غافل از اینکه مگر فرهنگ سازی در فضایی غیر از رسانه اتفاق میافتد؟ چرا راحله نیز همچون دیگر شخصیت هایی که بسیار قبل از این دیده بودیم سکوت کرد؟ چرا یکی از این زنانی که قرار است به واسطه تماشای داستان زندگیشان درس عبرت(!) بگیریم بلند نشده و از خود دفاع نمیکند؟
در مجموع به نظر میرسد اگر بنا به انتقاد باشد ما قبل از این نمونه های مشابه زیادی دیده ایم و فضای امروزجامعه دیگر فضای انتقاد صرف نیست، اگر هزینه و وقت عوامل و مخاطبان خرج میشود بهتر نیست به سمت فرهنگ سازی برویم؟ بهتر نیست اگر حتی یکی از مخاطبان سالن سینما درگیر با چنین فضایی است از جسارت شخصیت فیلمش جسارت بگیرد؟ اگر عوامل تایید میکنند که هدفشان از ساخت چنین داستانی دعوت به سکوت بوده که هیچ و اگر نه، چرا خود به عنوان مجریان فرهنگ سازی جسارت نشان دادنش را نداشتند؟ در نهایت تیر خلاص دردناک این درام، آن جایی است که نتیجه این سکوت زندگی آرامتر، همسر مسئولیت پذیرتر و زندگی به ظاهر شادتری برای شخصیت راحله است، چیزی که وی قبل از تجربه این تروما و با صحبت و درخواست نتوانسته بود از همسرش بگیرد. در ذهن هر مخاطبی که این فاکتور ها را ناخودآگاه کنار هم میگذارد، آرامش امروز این زندگی سزای درون ریزی زنی آسیب دیده است. زنی که با سکوتش دو خانواه را از فروپاشی نجات داد؛ و این یعنی یک قدم به عقب! امیدْ دیدن روزی که رسانه در مسیر کوچکترین رسالتش، فرهنگ سازی درست و به حق باشد.