مخاطبین آمریکایی پایگاه اینترنتی IMDB در روند گزینشهای مختلف این بار بهترین فیلمهای غیر انگلیسی زبان را در دو دهه گذشته انتخاب کردند. در این نظرسنجی هزارتوی پن ساخته گیرمو دل تورو توانست در صدر قرار گیرد و کشور اسپانیا هم با 4 فیلم بیشترین سهم را داشته باشد. هر کدام از فیلمهای انتخاب شده قطعا جزء بهترین فیلمهای ساخته شده در دو دهه گذشته بوده است اما لیست زیر خالی از ایراد نیست. در کل با نگاهی به فیلمهای انتخاب شده میتوان متوجه ذائقه مخاطبین آمریکایی شد که در این دو دهه فیلمی از 1990 تا 1997 وجود ندارد. مخاطبین آمریکایی خیلی زود سینمای گذشته را فراموش میکنند.
1- هزار توی پن Pan's Labyrinth (گیرمو دل تورو/اسپانیا/2005)
2- ربوده شده Spirited Away (هایائو میازاکی/ژاپن/2001)
3- قهرمان Hero (ژانگ ییمو/چین/2002)
4- زندگی و آغاز Live and Become (رادو میهایلوویچ/فرانسه/2005)
5- شهر خدا City of God (فرناندو میرلس/برزیل/2002)
6- املی Amelia (ژان پیر ژانت/فرانسه/2001)
7- همه چیز در مورد مادرم All About My Mother (پدرو المادوآر/اسپانیا/1999)
8- راز چشمهایش The Secret in Their Eyes (خوان خوزه کامپانلا/آرژانتین/2008)
9- ایستگاه مرکزی Central Station (والتر سالز/برزیل/1998)
10- سقوط Downfall (الیور هرشبیگل/آلمان/2004)
11- 9 ملکه Nine Queens (فابیان بیلینسکی/آرژانتین/2000)
12- زندگی زیباست Life Is Beautiful (روبرتو بنینی/ایتالیا/1997)
13- بدو لولا بدو Run Lola Run (تام تیکور/آلمان/1998)
14- اعماق دریا The Sea Inside (الخاندرو آمناِبار/اسپانیا/2004)
15- خداحافظ لنین Goodbye Lenin! (ولفگانگ بکر/آلمان/2003)
16- پیر پسر Old Boy (چن ووک پارک/کره جنوبی/2003)
17- راه خانه The Way Home (جئونگ هیانگ لی/کره جنوبی/2002)
18- باهاش صحبت کن Talk to Her (پدرو آلمادوآر/اسپانیا/2002)
19- مالنا Malena (جوزپه تورناتوره/ایتالیا/2000)
20- خانه خنجرهای پران House of Flying Daggers (آنگ لی/چین و هنک کنگ/2004)
مقدمتا:
در یک روز، هم فیلم بهروز افخمی و هم فیلم شهریار بحرانی را دیدم. هر دو فیلمسازی که متعلق به نسل بعد از انقلاباند و به دو شکل مختلف، دغدغههای خود را در فیلمهایشان بروز میدهند. یکی با ساخت حملهبه اچسه و مریم مقدس و دیگری با میرزاکوچکخان و فرزند صبح.
ادامه مطلب از سنپطرزبورگ تا اورشلیم: نگاهی به دو فیلم سن پطرزبورگ و ملک سلیمان
اينبار با آيدين آغداشلو از هنر شعاري و جنگ سخن گفتيم. عقايد وي در اين گفتگو نشان از علاقهي او به نسبي دانستن هنر دارد. او از يكسو معايب هنر شعاري را برميشمرد و از كوتاهمدت بودن اثرگذاري آن سخن ميگويد و ازسويي ديگر به تاثيرگذاري هرچند كوتاه آن و قدرتي كه در جذب مخاطب دارد، صادقه اشاره ميكند. از نگاه او موضوع جنگ در آثار نقاشان ايراني با تاثيرپذيري از واقعيت جن و تمايل به شعارگرايي نقاش در دو بعد هنر واقعي جنگ و هنر شعاري و تبليغاتي خود را بروز داده است.
آغداشلو از نبود هيچ تحقيق مدوني در حوزهي نقاشي جنگ گله داشته و ميگويد: در عرصهي هنر جنگ؛ نمونههای درخشان فراواني وجود ندارد.
آیدین آغداشلو، نقاش پیشکسوت و استاد دانشگاه به ايلنا گفت: دفاع مقدس بهعنوان حادثهای بزرگ، عمیق و با اهمیت قطعا" بر هنر و نقاشی ما تأثیر زیادی گذاشته است.
وی خواستار تحقیق درمورد تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم جنگ بر هنر ایران معاصر شد و افزود: جنگ بر هنر ما تأثیر مستقیم و غیرمستقیم گذاشت و باید کسانی که کارشان تحقیق است؛ این تأثیرات را بررسی کنند تا میزان و شکل آن معلوم شود.
وی ادامه داد: کتابهای تصویری و تحقیقی زیادی تا به امروز درمورد جنگ منتشر شده است ولی متاسفانه تاکنون هیچ تحقیقی مدونی درمورد تأثیر جنگ بر هنر نقاشی ایران چاپ نشده است.
آغداشلو در تعریف تأثیر مستقیم و غیرمستقیم دفاع مقدس بر هنر نقاشی توضیح داد: تأثیر مستقیم شامل نقاشیهای کاملا جنگی و با مضامین دفاع مقدس است که در آنها جنگ کاملا مشهود به تصوير كشيده شده است ولی دفاع مقدس تأثیرات غیرمستقیمی نیز در نقاشی ایران داشته که باید توجه بیشتری روی تمام نقاشیها آن دوره شود تا آنها نيز معلوم شوند.
وی، گرافیک را یکی از موفقترین حوزههاي هنرهای تجسمی در نشان دادن جنگ دانست و بیان کرد: تأثیرپذیری جنگ در گرافیک به میزان بسیار گستردهتری منعکس شده و میتوان این تأثیرپذیری را در پوسترها و کارهای گرافیکی که به طور مداوم و در حجم قابل توجهی به دفاع مقدس پرداختهاند، دید.
وی گفت: هر پرداخت هنری به دفاع مقدس را باید در طیفهای مختلف از لحاظ کارهای قوی و ضعیف سنجید. کارهای قوی از لحاظ ارزشهای هنری و بصری را از طیف ضعیفتر جدا کرد.
این استاد دانشگاه پرداخت هنرمندان حوزهي اندیشه و هنر اسلامی به موضوع جنگ را بیشتر از سایر هنرمندان ذکر کرد و افزود: بیشتر هنرمندان حوزه مذکور با برپایی نمایشگاههای مختلف، کارها و آثار زیادی را در راه نشان دادن ارزشهای دفاع مقدس و اندیشههای آن خلق کردهاند ولی این به این معنا نیست که سایر هنرمندان کاری در این حوزه نکردهاند.
وی اظهار کرد: هنرمندان سایر حوزههای فکری نیز به جنگ به عنوان یک مسئله بسیار مهم و غیرقابل گریز که در زندگی و مسایل عاطفی ملت ما تاثير زيادي گذاشته است، پرداختهاند.
آغداشلو ادامه داد: در کار بسیاری از هنرمندانی که در حوزهي هنر اسلامی کار نمیکنند نيز میتوان رگ و ریشههای هنر جنگ را دید. آنها بدون آنکه به طور مستقیم به دفاع مقدس در نقاشی پرداخته باشند، آن را به تصویر کشیدهاند.
وی به یکي از آثار خود در این حوزه اشاره کرد و گفت: من اثری دارم که در آن یک مینیاتور بهعنوان نماد ایران، سوخته و در فضایی پر از دود و با پسزمینهای از ستونهای آتش به تصویر کشیده شده که نشان دهندهي جنگ و تجاوز دشمنان به ایران است. در اين اثر شايد من به طور مستقيم به جنگ اشاره نكرده باشم ولي منظورم دوران پرالتهاب دفاع مقدس است.
وی اذعان داشت: هرکس براساس جهان ذهنی و معنوی خود با موضوعی با این اهمیت مواجه میشود و این موضوع باید بدون اینکه جانبداری خاصی صورت گیرد، تقسیم بندی شود.
این نقاش پیشکسوت، پرداخت به دفاع مقدس را مختص عدهي محدودي ندانست و بیان کرد: انعکاس جنگ و اعتراض؛ محدود به کار چند هنرمند خاص نیست. درعین حال که در کار آنها شاید بیشتر این پرداخت نمایان باشد ولی در آثار دیگران نیز اين موضوع قابل ردیابی است. شاید موضوع یک اثر با دفاع مقدس در رابطه نباشد ولی تمامی آن تأثیر و تمامی آن واقعه شايد در اثر به صورت پنهان و لایهای وجود داشته باشد.
وی، وجود آثار شعاری را درباره این موضوع امري عادی توصيف كرد و گفت: آثار شعاری هم برای دفاع مقدس قطعا خلق شدهاند.اين امر از جنبههای گوناگون و متنوع تأثیرپذیری و انعکاس جنگ در هنر است و مختص ایران نیز نیست بلکه هنرمندان بزرگی در تمام دنیا نيز در مقولهي جنگ شعاری کار کردهاند.
وی اظهار کرد: اگر اثري هنرمندانه، عمیق، لایه لایه و ماندگار باشد، به خودی خود شعار دادن را نیز بیاشکال میکند در این رابطه میتوان به تابلوی "گورنیکای" پابلو پیکاسو نیز اشاره کرد که در رابطه با جنگ است و علاوه بر شعار دادن با رعایت همه عناصر؛ یک اثر هنری طراز اول ماندگار شده است.
آغداشلو همچنين بیان کرد: یک موقع میتوان خیلی هنرمندانه شعار هم داد که این بستگی به هنرمند دارد ولی اگر بخواهیم اثری را با ذکر اینکه شعاری است؛ محکوم کنیم، شتابزده از روی موضوع گذاشتن است.
وی، ماندگاری آثار هنری را به اینکه آن را چه کسی خلق کرده مرتبط دانست و افزود: طبیعی است که اثری که بر مبنای احساسات فوری، در لحظه و با شدت و طغیان شکل میگیرد خیلی ماندگاری ندارد ولی اگر همین اثر هنرمندانه به مخاطب ارایه شود؛ قابل تأمل خواهد شد.
وی به دور شدن مخاطب عام از شعار در هنر اشاره کرد و گفت: آثار شعاری در لحظهي آغاز برانگیزاننده است زیرا معمولا در آنها از یک سری سمبلهایی که هم مورد علاقه مردم هستند و هم خاطرهانگیزند؛ استفاده میشود ولی ماندگاری و تأثیر این آثار بر مخاطب در درازمدت کم است.
وی در یک جمعبندی کلی وضعیت پرداخت هنر به مقوله دفاع مقدس را خوشحال کننده ندانست و افزود: متأسفانه نمونههای درخشان در این حوزه زیاد نیستند. آن تعهدی که هنرمندان نسبت به جنگ، مردم و ملت داشتهاند هرچند تعهدی شریف است ولی چگونگی ادای این تعهد جای بحث و تحقیق دارد.
آغداشلو در پایان گفت: باید از عکاسی عکاسان دفاع مقدس بهعنوان یکی از زیرشاخههای هنرهای تجسمی قدردانی کرد زیرا آنقدر کارهای آنها هنرمندانه، تأثیرگذار و برانگیزاننده است که فصلی به نام عکاسی جنگ ایرانی در عکاسی دنیا باز شده است.
رقابت محمد احصایی از ایران و محمود سعید از مصر، مهمترين نکات نهمین حراج بینالمللی هنر مدرن و معاصر کریستیز است. امسال درکنار ارائه آثاری از مجموعه دکتر محمدسعید فارسی(مجموعهدار و شهردار جده در دهه 70 و 80 میلادی)، آثار ایرانیها هم در این حراج حضور ویژهای دارند. بالاترین برآورد این دوره از حراج کریستیز، به اثری از سیدمحمد احصایی تعلق دارد.
ادامه مطلب تابلوی غولپیکر احصایی در انتظار ثبت رکوردی جدید در انتشار کاتالوگ حراج کریستیز
كپي برابر اصل Certified Copy به كارگرداني عباس كيارستمي با حضور این کارگردان ایرانی در بخش ويترين چهارمين دوره جشنواره بينالمللي فيلم ابوظبي در سالن بزرگ و مجلل قصر امارات در شهر ابوظبي در كشور امارات متحده عربي به نمایش درآمد و با استقبال خوب تماشاگران حاضر در جشنواره قرار گرفت.
به گزارش روابط عمومی جشنواره بينالمللي فيلم ابوظبي، در پایان نمایش این فیلم، «پیتر اسکارلیت» مدیر اجرایی چهارمين دوره جشنواره بينالمللي فيلم ابوظبي از عباس کیارستمی دعوت کرد تا روی صحنه برود و به سؤالات تماشاگران پاسخ دهد.
عباس کیارستمی در ابتدای سخنانش در جواب سؤالی درمورد ساخت فيلم كپي برابر اصل در کشوری غیر از ایران، گفت: همیشه و با کمال میل دوست دارم که در کشورم ایران فیلم بسازم ولی در این چند ساله این امکان برایم کمتر فراهم بوده است، این فیلم را در ایتالیا ساختم و فیلم جدیدم را نیز به احتمال زیاد در ژاپن میسازم.
وی در ادامه در پاسخ به سؤال دیگری درباره دسترسی فیلمساز به واقعیت گفت: به تصور من دستیابی به واقعیت کار سختی است، به هر حال هرکسی روایت واقعیت و حقیقت را همان طوری که خودش میداند انجام میدهد.
کارگردان كپي برابر اصل درباره تأثیر عکاسی روی فیلمهایش گفت: نزدیک 20 سال است که عکاسی میکنم و بدون شک این عکاسی تأثیر مثبتی روی همین فیلم گذاشته است. عکاسی یک تمرین دائمی است. ما فیلم را هر دو سال یکبار میسازیم اما عکاسی را هفتهای نیست که انجام ندهیم. نمیتوانیم که منکر تأثیر این هنر روی کارمان باشیم. عکاسی روی سینما یا سینما روی عکاسی.
کیارستمی درباره تجربه کار با بازیگری همچون ژولیت بینوش نيز گفت: در این کار ژولیت از من راضی بود و من هم از وی راضی بودم. در طول کار هر دو از همدیگر راضی بودیم. فکر میکنم که این شانس برای هر دوی ما بود برای اینکه او با کسی کار میکرد که قبلاً با نابازیگر کار کرده بود و من برای اولین بار با یک بازیگر حرفهای کار میکردم. ما همدیگر را پیدا کردیم و نتیجهاش هم پلان سکانسهای طولانی بود که در فیلم دیدید.
وی همچنین گفت: این فیلم خیلی با فیلمهای دیگرم تفاوت داشت. خیلی خیلی سادهتر از فیلمهایی بود که در ایران کار میکردم. فیلمی که درهشت هفته برنامهریزی شده بود و قرار بود فیلمبرداری آن تمام شود؛ در شش هفته و 25 جلسه تمام شد. برای اینکه ذهن من کاملاً آزاد بود و همکاران به بهترین شکل کارشان را انجام میدادند. مهمتر از همه همین زن و شوهری بود که در فیلم دیدید و با مسئولیتی که احساس میکردند اینقدر کار را خوب جلو میبردند که من نقشم به حداقل رسیده بود.
عباس كيارستمي در ادامه اظهار داشت: بازیگر نقش مرد برای بار اول بود که جلو دوربین میرفت و طبیعتاً میتوانست خیلی نگرانکننده باشد ولی از روز اول اینقدر به نقشی که داشت مسلط بود کار را به خوبی پیش برد. ژولیت هم با تمام احساسش بازی میکرد. خودش بعداز این فیلم گفته بود که نفشهای دیگر من را فراموش کنید. به نظرم این نزدیکترین نقش به خود ژولیت است. برای همین فکر میکنم که با قلبش بازی میکرد یعنی با تمام عواطفش. به عنوان یک کارگردان کارم خیلی خیلی ساده بود، نگاهشان میکردم و لذت میبردم از اینکه اینقدر اینها در نقش خودشان خوب فرورفتهاند و اینقدر مسؤلیتهای من را کم کردهاند.
کارگردان طعم گیلاس همچنین گفت: سه شب پیش فیلم را در جشنواره پوسان در کره نشان دادند و ژولیت کنار من نشسته بود. هر جایی که در فیلم گریه میکرد از بغل که نگاهش میکردم اشکش درمیآمد. برای من خیلی عجیب بود که یک بازیگری حتی موقع تماشای خودش هم اینقدر نقش را باور کند و نزدیک به خودش بداند. وقتی که در جشنواره کن فیلم را نشان دادند برای اولین بار آمدیم بیرون از سالن، با نگرانی به من گفت: احساس میکنم اینقدر خودم بودم که فکر میکنم لو رفتهام. اینها را گفتم تا بدانید چقدر چیزهایی که با همدیگر مچ میشود کار را خوب پیش میبرد.
عباس كيارستمي در پایان نشست با تماشاگران فیلمش درمورد تأثیر گرفتن از واقعیت در فیلمهایش گفت: من همیشه در تمام فیلمهایم همه چیز را از واقعیت گرفتم و سراغ رمان نرفتم. چیزی را که اگر عمیقاً تجربه نکرده باشم سراغش نمیروم، بنابراین اگر سراغ واقعیتها با مدیوم سینما میرویم طبیعتاً تبدیل میشود به چیزی شبیه واقعیت و داستان.
چهارمين دوره جشنواره بينالمللي فيلم ابوظبي با حضور 172 فيلم از كارگردانان ايراني و غیرایرانی از 43 كشور جهان در بخشهاي رقابتي و غيررقابتي ازجمله؛ بخش مسابقه اصلي، بخش مسابقه فيلمهاي مستند بلند، بخش افق جديد، بخش مسابقه فيلمهاي كوتاه، بخش مسابقه امارات، بخش سینمای کلاسیک، بخش چه چيزي به اين جهان ما اضافه شده است؟، بخش ويترين و بخش نمايش ويژه در روزهاي 22 مهرماه تا 1 آبان ماه(14 تا 23 اكتبر) در سالنهاي قصر امارات، سالنهاي ابوظبي تئاتر و در سالنهاي مركز سينمايي «مارينا مال» شهر ابوظبي پايتخت امارات متحده عربي برگزار ميشود.
منبع: ایلنا
ژان لوک گدار را امروزه رادیکالترین، سیاسیترین و آوانگاردترین کارگردان تاریخ سینما مینامند، کسی که در هر اثرش سینما را به شکلی متفاوت به جامعه بشری عرضه کرد. در دهه 1980 شروع به ساخت اثری کرد که تولید آن تا پایان دهه 90 به طول انجامید. اثری که امروزه به سندی بر موجودیت سینما و نیز چالشی بزرگ برای مفهوم آن است. "تاریخهای سینما"(1998) و یا "سرگذشت سینما" به عبارتی وصیتنامه سینما از سوی یک باستانشناس سینما است. همچنانکه گدار در مصاحبهای خبر از مرگ سینما میدهد و عنوان میکند که سینما با گریفیث آغاز شد و با کیارستمی به پایان رسید. «عنوان فیلم، دربردارندهی نوعی نمودار از رویکرد واسازنده/برسازندهی شاعرانه فیلم است. این عنوان در ظاهر به معنای تاریخ سینما با های بین دو هلال است، که به شکلی غیرمستقیم حاوی این نکته است که گویی بیش از یک تاریخ سینما وجود دارد»(1).
ادامه مطلب معرفی باستانشناسی سینما و خاطره یک قرن: سینما چیست؟ یک عشق آنارشیستی!
آكادمي فيلم اروپا فهرست پنج فيلم را بهعنوان نامزدهاي جايزه ديسكاوري، جايزه بزرگ فيپرشي سال 2010 اعلام كرد که در این بین نماينده سينماي آلمان در جوايز اسكار 2011 و برنده شير طلاي ونيز به چشم میخورد.
در ميان آثار معرفي شده، فيلم وقتي ما برويم به كارگرداني فئو آدالاگ يكي از سرشناسترين نامزدها است. اين فيلم كه براي اولينبار در بخش پانوراما جشنواره امسال فيلم برلين اكران شد، تاكنون به 35 جشنواره جهاني فيلم دعوت شده است و در جوايز فيلم آلمان در ماه آوريل جايزه بهترين فيلم و بهترين بازيگر زن (سيبل ككيلي) را كسب كرد.