چگونه هایدگر بخوانیم
- توضیحات
مهدی فیاضی کیا
چگونه هایدگر بخوانیم، به قلمِ مارک راتال و به ترجمه مهدی نصر، کتابی در صد و هشتاد صفحه، با یک پیشگفتار و یک سپاس و یک مقدمه و ده فصل و ضمیمهی گاهشماری زندگانی هایدگر، از انتشارات رخدادِ نو، میکوشد تا در فهمِ جهانِ فلسفی هایدگر، گام بردارد.
در فصل نخست، مفهوم دازاین و شیوهی در جهان بودن، آنجا بودنِ فلسفی اگزیستانسیالیستی مورد بررسی قرار میگیرد. در فصل دوم، به نفسِ جهان پرداخته میشود. ساختارِ دازاین و در جهان بودن، در دو بخش مورد بررسی قرار میگیرد: در بخشِ نخست، یافتگی و حالات، در بخش دوم، فهم و تفسیر. این دو بخش، مبحثِ دازاین در فلسفهی هایدگر را تکمیل میکنند. اما سخن از هرروزینگی و همشکل بودنِ همگان، در فصلِ پنجم مورد بررسی قرار میگیرد. دیدگاه هایدگر دربابِ مرگ و اصالت در فصل ششم و سرانجام مبحثِ هنری این کتاب، یعنی دیدگاهِ هایدگر دربابِ حقیقت و نسبتی که با هنر برقرار میکند، در فصل هفتم مورد بررسی قرار میگیرد. فصل هشتم مطالعهای پیرامون زبان است و فصل نهم، به تکنولوژی از دیدگاه هایدگر میپردازد. آخرین فصل، عنوانی غریب دارد: اقامتِ فانیِ ما با چیزها.
متد کتاب در بررسی این مفاهیم و فصول، گزینش قطعهای از کتابها یا مقالات هایدگر است که ترجمهی متن اصلی ارائه شده و سپس مفاهیم آن متن مورد بررسی و مداقّه قرار میگیرد. البته نمیتوان از این اثر چشم داشت تا همهی دیدگاههای هایدگر را به صورت کامل در اختیار خواننده قرار دهد بلکه بیشتر – و آن سان که از اسم کتاب نیز بر میآید – شیوهای برای ورود به جهانِ هایدگر است. هایدگر، تکاندهندهترین و موثرترین فیلسوف قرن بیستم بوده است. شیوهی نگرش او به جهان، در تقابلِ نگاههای کهنهی هگلی و سوبژکتیویسم مطلق و افراطی، در برخی مباحث، گاه با نگاهی شبهِ عرفانی به هستی پهلو میزند. انسانِ جهان هایدگر نیز مانند اگزیستانسیالیستهای دیگر، انسانی تنهاست با این تفاوت که این بار در قابی به نامِ «جهان» قرار گرفته و وجودِ او در عالم، نسبتِ جدیدی با معنای آدمی برقرار میکند. ریزنگری هایدگر به این نسبت، جایگاهِ رفیعی به او بخشیده و سخنِ تازهی او را در جهان منتشر ساخته است. حسنِ کتاب، این است که به جای سخن از هایدگر، ما را مستقیما با نوشتههای او روبرو میکند و آنگاه اندکاندک از ابهامِ متنِ سنگینِ هایدگر میکاهد. ترجمهی فارسی نیز البته رنگ و بویی از سنگینی متنِ هایدگر را با خود دارد. ویراستارِ انگلیسی این اثر، سایمون کریچلی بوده است.