- توضیحات
- دسته: روانکاوی
- منتشر شده در سه شنبه, 04 مرداد 1401 14:16
باور به ترنج در تار و پود رنج
«سیما» در داخل خودروی قراضهی! «علی» با طعنه به او میگوید: «یه روز قرار بود جهانو زیر و رو کنی! حالا رفتی تو غارِت. از اونجا فقط نگاه میکنی. میتونستی نگام نمیکردی.» جملاتی آشنا خطاب به آنان که چنان بودند و چنین شدند. و مدخلی برای شناسایی «علی» (با بازی علی مصفا) که به زیبایی مخاطب را به پیش داستانی از زیست شخصیت اصلی پرتاب میکند، همان «چیزهایی که نمیدانیم»