شمشیر دولبه؛ نگاهی به «آنها» (Them) / انتشار، تنها در صفحهی شخصی
- توضیحات
- نوشته شده توسط پژمان الماسینیا
- دسته: وبلاگ نویسندگان
- منتشر شده در 1395-02-12 19:46
«آنها» [Them) [۱) و [۲] فیلمترسناکی فرانسوی-رومانیایی است که بهطور مشترک توسط دیوید مورو و خاویر پالود نوشته و کارگردانی شده. «سال ۲۰۰۲؛ کلمانتین (با بازی اولیویا بونامی) یک معلم تازهکار است که همراه لوکاس (با بازی مایکل کوهن) ساکن خانهی بزرگ ویلایی و دورافتادهای در حاشیهی جنگل میشوند. نیمهشب، کلمانتین و لوکاس از سروُصداهایی غیرعادی بیدار میشوند و امنیت خود را در معرض تهدید میبینند...»
«آنها» نه هاروری بدون رنگوُبو و خاصیت است و نه شاهکار سینمای وحشت؛ خصیصهای که «آنها» را به گزینهای قابلِ بررسی مبدل میکند، شیوهی نامعمولاش در هولوُهراس انداختن به دل تماشاگر است. موردی که البته حکم شمشیر دولبه پیدا کرده! هم میشود نقطهی قوت اثر بهحساباش آورد و هم از طرفی، عمدهترین عاملی که مانع از فرارَویِ «آنها» به جایگاه شاهکاری کوچک شده است؛ از طریقهی مینیمالیستیِ روایت فیلم حرف میزنم که به مذاق عموم هاروردوستان خوش نخواهد آمد.
اتخاذ چنین رویکرد کمینهگرایی، به اجرای کمتأکید پلانهای ترسناک «آنها» بهوسیلهی مورو و پالودِ کارگردان انجامیده است و نیز پیش از رسیدن فیلم به مرحلهی تولید، باعث گردیده تا مورو و پالودِ نویسنده از پروُپیمان کردن فیلمنامهشان بپرهیزند و درنتیجه، شماری از سؤالات مخاطبان را تا انتها -بیپاسخ- به حال خود باقی بگذارند. برای خست به خرج دادن آقایان فیلمنامهنویس و فیلمساز در ارائهی اطلاعات، بارزترین نمونهای که میشود ذکر کرد، پرهیز از روشن ساختنِ حداقل گوشهای از انگیزههای مهاجمین است؛ در فهم انگیزهها، بیننده چارهای بهغیر از اکتفا به حدسها و گمانهزنیهای خودش ندارد.
«آنها» به درد عشاق ناشکیبای سینما نمیخورد(!) زیرا با ساختهای طرفایم که نیمی از زماناش سپری میگردد اما بهجز مقادیری سروُصدای مبهم، مخاطب را با هیچ عامل وحشتآفرینِ دندانگیرِ دیگری مواجه نمیکند. «آنها» گهگاه اضطرابآور است؛ مثل برههای که لوکاس، خانه را کندوُکاو میکند -و عاقبت زخم برمیدارد- یا وقتِ دویدنهای کلمانتین در جنگل تاریک؛ ولی دیوید مورو و خاویر پالود از نمایش پلانی که بینندهی آشنا به ژانر -هر لحظه- انتظار روی پرده ظاهر شدناش را دارد، دریغ میکنند.
در «آنها» همچنین خیلی زود برملا میشود که متجاوزان، انسان هستند و با خانهای جنزده طرف نیستیم. مورد بعدی که میتوان آن را نیز به حرکت در عکس جهت آب تعبیر کرد، همان نشان دادن نوجوانها در حدوداً یکسوم انتهاییِ فیلم است. چنانچه قبلتر رو نشده بود که مهاجمین عدهای نوجوان کمسنوُسالاند، آنوقت واپسین سکانس «آنها» قادر بود جدا از تأثیرگذاریِ کنونیاش، غافلگیرکننده هم باشد. "چند نوجوان که صبح روز بعد از جنایتِ دستهجمعیِ شبانهشان، در کمال آرامش از جنگل بیرون میزنند و میروند سوار اتوبوس مدرسه شوند؛ انگار نه انگار که کوچکترین پیشامدی رخ داده است..." بهنظرم همین پایانبندیِ هولناک، برای ماندگاریِ «آنها» در تاریخچهی سینمای ترسناک کفایت میکند.
«آنها» تماشاگراناش را از راههای معمول نمیترساند؛ یک فیلمترسناک مینیمال است که به هارورهای روتین شباهت ماهویِ چندانی ندارد و میتواند مورد اقبالِ گروهی از علاقهمندان این گونهی سینمایی قرار گیرد که در جستوُجوی تجربههایی دیگرگونهاند... در آخر، بد نیست این نکته را هم اضافه کنم که در وهلهی اول موضعگیریِ تماماً مثبتی نسبت به «آنها» نداشتم اما در نوشتار حاضر تلاش کردم از زاویهای متفاوت به فیلم نزدیک شوم. بعضی فیلمها را جور دیگر باید دید، «آنها» یکی از آنهاست!
[۱]: این نوشتار، پیشتر در قالب شمارهی ۱۶۴ صفحهی طعم سینما منتشر شده است.
[۲]: عنوان فیلم به فرانسوی، Ils است و محصول ۲۰۰۶.