نگاهی به مستند جل الخالق! خیالبافیهای دنیای مرتبط LO AND BEHOLD ساخته ورنر هرتزوگ؛ مکاشفه ای در احوال انسان متمدن!
- توضیحات
- نوشته شده توسط مرتضی اسماعیل دوست
- دسته: تحلیل سینمای آمریکا
- منتشر شده در 1395-09-25 10:59
لذت تماشای تازه ترین ساخته ورنر هرتزوگ؛ فیلمساز کهنه کار آلمانی در جشنواره دهم «سینما حقیقت» از این حیث جالب توجه بود که دریابیم چگونه از دل رویدادی که بسیار برایمان آشناست میتوان باز هم به کشفی دوباره دست زد، با دوربینی که در عین فرم و شیوهای تکراری در مستندسازی که در پی جستوجوگری و گزارش اتفاقات از طریق گفتوگو است، میداند راز کشف مفاهیم را برای مخاطب چگونه بشکافد که در عین تلخکامی همراه با طنازی باشد و در عین سادگی در روایت همراه با لایه های فلسفی قابل تاملی شود. منظری تصویری که می توان در آن به تامل نشست ماهیت اصالت وجود را آن گونه که کییرکگارد، انسان را به موجودیت خود متوجه می سازد تا از این طریق از زیر بار فضای کاذب دور افتد.
گفتن از پیامدهای ناگوار فضای مجازی می تواند تکراری باشد اما هنگامی که از دریچه نگاه مهم ترین مستندساز حال حاضر جهان روایت میشود تبدیل به بیان شرح مثنوی به انضمام موزونی غزل خواهد شد؛ جایی که اتفاقات به دنباله سیری به هم پیوسته تبدیل به سروده ای قافیه مند از زبان هرتزوگ شده که هم می تواند جذاب باشد و هم حزن و اندوهی بسازد برای انسانی که در چالش غریبی از عظمت و ابهت دادههای تکنولوژیک در کنار تباهی آرمانهایش در فضای ابر رایانه ها گرفتار آمده است و این چنین می شود که مستند «جل الخالق! خیالبافی های دنیای مرتبط» lo and behold reveries of the connected world میتواند در عین طنازیهای روایی همراه با غمنامهای برای انسان جهان ماشینیسم باشد. از این رو مهمترین پردازشی که از 10 بخش روایت شده در این مستند میتوان دریافت کرد، هشدار از مخاطرهآمیز بودن جهان زیست آدمهاست و جالب این که در اولین بخش از روایت گری، عنوان «مقدس» برای مکانی که اولین ارتباط اینترنتی در آن شکل گرفت به کار میرود و این از جنس کنایههای هوشمندانه فیلمساز است که طی گفتوگو با یکسری از دانشمندان و فعالان عرصه فناوری بیان میشود. در واقع باب کان، تد نلسن، سباستین تران و دیگر پیشگامان جهان تکنولوژی مُهرههایی در دست هرتزوگ هستند تا این فیلمساز قهار پیچیدگیهای جهان ارتباطات را به روایتی داستانی تبدیل سازد و از قلب واقعیت، قصه رازآلود انسانِ پناه آورده به جهان مجازی را به تصویر درآورد. جایی که هرتزوگ همچون پرسشگری قهار از پشت دریچه لنز دوربین سوالات روانکاوانه و فلسفی طرح کرده و در عین این که از دخالت در پاسخ ایجاد شده صرف نظر میکند اما آن چه به دنبالش بوده را همچون یک شکارچی ماهر صید خود میسازد. آن جا که حتی در انجام گفتوگوها میداند دوربین خود را در چه زاویهای قرار دهد و از چه دریچهای سخن به میان آورد که اوج این حالت زمانی است که 5 نفر از اعضای خانواده ای که قربانی عدم امنیت در فضای مجازی شدهاند را در میزانسنی استادانه چنان قرار می دهد که هولناکی اتفاق رخ داده صد چندان شود.
مستند «جل الخالق! خیالبافیهای دنیای مرتبط» درباره مرگِ نگاه در جهان غرق شده در افکار مجازی است؛ جایی که آدمی به دنبال حسرتهای گمشده خود می گردد و هر یک از قصه های ده گانه این فیلم بخشی از وجوه جهان تکنولوژیک و انسان محصور مانده در چنین بندی را روایت میکند. خودروهای هوشمند، بازیهای ویدئویی، اینترنت و به مخاطره افتادن حریم خصوصی، معضلات تشعشع امواج رادیویی، جولان هکرهای اطلاعاتی و نیز رباتهای جایگزین انسان و هوش مصنوعی بخشی از جنبههای تراژیکی است که هرتزوگ از وضعیت موجود برایمان به تصویر درمی آورد و درباره هریک در قالب انجام گفتوگو، ساخت پویانمایی و جلوههای ویژه روایتی جذاب میسازد. چنان که هنگامی که از اثرات مخرب امواج مخرب بر روان آدمی سخن به میان میآورد به سراغ پناهندگانی می رود که برای دوری از چنین معضلی به منطقه دورافتاده "گرین بنک" در ویرجینیا رفته اند؛ روستایی که عنوان میکنند در آن تعامل بیشتری میان افراد برقرار است. یا هنگامی که از بیماران بازیهای ویدیویی صحبت می شود به سراغ مرکز توانبخشی ترک اعتیاد این نوع از بیماری رفته و با افراد بستری شده گفتوگو میکند.
مستند «جل الخالق! خیالبافیهای دنیای مرتبط» درباره بحران هویت است و مکاشفهای است در احوال انسان متمدن امروزی هنگامی که بحث ضمیرناخودآگاه فروید به میان می آید و فیلمساز به زیبایی به طرح پرسش درباره "رویاپردازی رباتی" و نسبتش با واقعیت سرکوب شده روان آدمی دست میزند. اما جدای از مرثیهای که هرتزوگ در این مستند برای انسان دربندِ فضای اینترنت نمایان میسازد می توان از تم مشترکی که برخی از مستنده اخیرش را در برگرفته سخن به میان آورد و آن تم «تنهایی» است، در واقع گویی مخاطراتی که در ورطه های مختلف آدمی را در برگرفته و حتی مواجه با فرجامی دردناک ساخته است، ارتباطی به تنگنای تنهایی انسان دارد. از این رو هرتزوگ در مستند مرد گریزلی زندگی "تیموتی تردول" را روایت می کند که جهت گریز از تنهایی در بستر زندگی شهری به شکلی شیفتهوار در میان خرسهای گریزلی زندگی میکند، یا در مستند به سوی مغاک تنهایی جنون آمیز مجرمان محکوم به مرگ در ایالت تگزاس آمریکا را نمایان ساخته و در تازهترین ساختهاش به تنهایی انسان بریده از جهان حقیقی و پیوندش در فضایی مجازی میپردازد. پایان این ماجرا اگر چه دردناک اما قصهای محتوم از غریب ماندگی انسان معاصر است و در پایانش تیموتی تردول در مرد گریزلی توسط خرس بلیعیده می شود، کابوس مرگ مجرمان در «به سوی مغاک» به حقیقت بدل می شود و در «جل الخالق! خیالبافی های دنیای مرتبط»، اعتیاد به اینترنت موجودی بیگانه و روانی جانکاه از آدمی می سازد.