نمایش سلفپرترهی تازه کشف شده و چند طراحی از لوسین فروید در گالری ملی پرتره
- توضیحات
- نوشته شده توسط تحریریه آکادمی هنر
- دسته: اخبار نقاشی
- منتشر شده در 1395-03-25 15:49
منتخبی از طراحیهای نادیده شده به همراه یک سلف پرتره تازه کشف شده از لوسین فروید در گالری ملی پرتره به نمایش گذاشته شده است.
به گزارش بخش تجسمی آکادمی هنر و به نقل از وبسایت خبری آرت دیلی، این سلف پرتره که تکمیل ناشده و ناقص است از آخرین کارهای این نقاش مشهور اتریشی تبار محسوب میگردد. البته قضییهی طراحی های با مداد لوسین فروید فرق میکند. به واقع این طراحیها محصول چندین دوره از کار هنری این نقاش معروف قرن بیستمی و نوهی زیگموند فروید است.
لوسین فروید در دسامبر سال ۱۹۲۲ در برلین متولد شد. پدرش ارنست، معمار و جوان ترین پسر زیگموند روانشناس بود. خانواده فروید در ۱۹۳۳ به انگلستان مهاجرت کردند و در ۱۹۳۹ تابعیت آنجا را پذیرفتند. او مدتی کوتاه در مدرسه هنرهای لندن و سپس برای موفقیت بیشتر در مدرسه نقاشی و طراحی آنجلیای شرقی واقع در ددهام تحصیل کرد.
اولین نمایشگاه انفرادی اش در سال ۱۹۴۴ در گالری لفور برپا شد. تابستان ۱۹۴۶ پیش از سفر به یونان و ایتالیا، برای چندماهی به پاریس رفت و از آن موقع تا به حال در لندن کار و زندگی کرده است. نخستین علاقه او به نقاشی بود و او به عنوان یک هنرمند همه وقتش را کار می کرد. تخصصش نقاشی فیگوراتیو و کار بر روی سوژه هایی است که اغلب در نمایی نزدیک مشاهده می شوند. آثار او نقاشی های دقیقی از آناتومی انسان و توجه به جسمانیت را نشان می دهند؛ عناصری که کارشناسان را به «رئالیست»خواندن وی کشانده است.
زمانی که موج آوانگاردیسم و انتزاع گرایی تمامی اروپا و آمریکا را فرا گرفته بود، لوسین فروید در آتلیه اش مشغول بازنمایی دقیق مدل هایش بود. او یکی از معدود هنرمندان معاصر بود که از کارهای انقلابی گریزان بود. هنرمندانی که با جدیت تمام به مسایل اصلی هنر خویش پرداختند و هر گونه پیوندی را با جنبش های مد روز گسیختند. آثار اولیه او با به کار بردن رنگ های رقیق، افراد و گیاهان را در همنشینی غیرمعمولی نشان می دهند و بسیار دقیق و باوسواس نقاشی شده اند. بنابراین حتا گاهی او را «سوپر رئالیست» وصف کرده اند.
در هر صورت فردیت و عمق آثارش همیشه او را از رسوم متعادل هنر فیگوراتیو بریتانیایی پس از جنگ جهانی دوم، جدا کرده است. فروید در سال های پس از دهه های ۱۹۵۰، کشیدن فیگورهای خود را آغاز کرد. شیوه رنگ زنی غلیظی که او در این سال ها بسط داد، نشان می دهد که بیش از آن که نقاشی را ابزاری برای سیاحت در روانشناسی سوژه موردنظر بداند، به ظرفیت های اکسپرسیونیستی رنگ و نقاشی علاقه مند است. در کارهای اخیر، لمس و درک او وسیع تر شده و رنگ ها نوعاً گنگ و خفه شده اند. از ۱۹۵۱ که برای نقاشی معروفش «درون پادینگتون» جایزه بهترین نقاشی را از فستیوال نقاشی بریتانیا دریافت کرد، تا به حال شهرت و اعتبار عجیبی به عنوان یکی از قدرتمندترین نقاشان فیگوراتیو معاصر به دست آورده است.