سفرِ مایکل آرمیتاژ آفریقایی تبار به شرق آسیا
- توضیحات
- نوشته شده توسط تحریریه آکادمی هنر
- دسته: اخبار نقاشی
- منتشر شده در 1395-12-09 18:43
شعبهی گالری وایت کیوب در هنگ کنگ اولین نمایشگاه انفرادی هنرمند کنیایی ساکن بریتانیا، مایکل آرمیتاژ را با عنوان «میوهی عجیب» برگزار کرده است. آرمیتاژ نقاشیهایی میکشد که با تاریخ هنر پیوند دارد، و اغلب از تدابیر فنی و ترکیببندیهای نقاشیهای تاریخی اقتباس میکند تا سیاستهای فرهنگی و اجتماعی افریقای شرقی معاصر را تحلیل کند. اگرچه صحنههای به تصویر کشیده شده در نقاشیهای او گاهی روستایی و سرزنده هستند، اما این زیباییشناسی آگاهانه، تصویر نادرستی از پژوهش متعهدانهی او در مورد روایات مرتبط، به طور خاص، فصل مشترک رفتار اجتماعی و جنسی بر زمینهای از محافظهکاری فرهنگی، ارائه میدهد. آرمیتاژ تصاویرش را از منابع الهام گستردهای جمعآوری میکند؛ اخبار و رسانههای اجتماعی، خاطرات شخصی خودش و طراحی کردن از روی مدل زنده.
او با رنگروغن روی پارچههایی از جنس پوست لوبوگو(Lubugo) نقاشی میکند، که از درختانی در اوگاندا برداشت میشود و بیشتر در تولید پارچههای مقدس و آیینی کاربرد دارد. وی پارچه را روی چهارچوب میکشد و پارگی و درزهای حاصل از دوختنشان را در بافت و ترکیببندی نهایی نقاشی لحاظ میکند. در چندین اثر حاضر در نمایشگاه، آرمیتاژ به «بایکوکو»(Baikoko) پرداخته است؛ رقصی که ریشه در ساحل تانزانیا دارد.
این رقص که تنها توسط زنان اجرا میشود، در سالهای اخیر با نمایش در موزیک ویدئوهای سبک Bongo Flava محبوبیت یافته، اما به دلیل ماهیت جنسی صریحش با محدودیتهای روزافزونی از سوی دولت تانزانیا مواجه شده است. در کار Nasema Nawe، او از نقاشی مشهور گوگن، «کُشتی گرفتن یعقوب با فرشته» وام گرفته، و چیدمان عناصر ترکیببندی آن را معکوس کرده است. درحالی که گوگن به پرده برداشتن از این فعالیت مذهبی نیمه مشروع میپردازد، آرمیتاژ هم یک آیینباوری جمعی خلسه گونهی مشابه، که یکی از ملزومات فرم اکسپرسیو رقص بایکوکو است، را نمایش میدهد. با این حال، در نقاشی آرمیتاژ، پیکرههای حاضر در پیشزمینه عامدانه روی خود را از رقصندهها برگرداندهاند. در کار دیگری، «بایکوکو در دهانهی رود Mwachema»، رقصندههای بایکوکو به صورت معلق بالای زمین به تصویر کشیده شدهاند، به شکلی که به نقاشی «آتروپوس» فرانسیسکو گویا اشاره دارد.
در «گردنآویزی»(Necklacing) یک مرد برهنه با یک تایر اتومبیل دور گردنش در میان دو درز یا خط روی سطح لوبوگو قرار گرفته است، که به شکل عمودی دو طرف بدن او امتداد دارند. ایدهی این نقاشی، که تصویری نافذ و آزاردهنده است، از واقعهای که هنرمند در دوران کودکی شاهدش بوده نشات میگیرد، که در آن جمعیت زیادی از اراذل و اوباش به دنبال یک مرد برهنه با تایری دور گردنش بودند. «گردنآویزی» نوعی مجازات غیرقانونی است که از سوی باندهای جنایتکار در سراسر افریقا اجرا میشود.
در یکی دیگر از نقاشیهای نمایشگاه، «میوهی عجیب» آرمیتاژ یک پیکر مونث را نشسته روی شاخههای یک درخت نمایش میدهد. زن از زاویهی دید پایین تصویر شده و تنها کف پای او قابل مشاهده است. این نقاشی، که عنوانش به آهنگی اعتراضی دربارهی قتل همراه با زجر(lynching) امریکاییهای افریقاییتبار اشاره دارد، به این حقیقت میپردازد که ۶۰ درصد از جمعیت کنیا اکنون ۲۵ سال و کمتر دارند. این امر بدین معناست که آیندهی مناسبی برای جوانان این کشور متصور نیست. در برخی موارد حاد در ساحل شمالی کنیا، جوانان والدینشان را به جادوگری متهم میکنند، که به مطرود شدن و مورد حمله قرار گرفتن آنها از سوی مردم محلی منتهی میشود و از این طریق فرزندانشان فرصت مییابند اموال و داراییهای خانواده را تصاحب کنند.
در یک مورد، مردی در نتیجهی همین اتهامات توسط یک اوباش کشته شد، که به خودکشی همسرش انجامید. کار «باغهای مالیرو» هم به شکل مشابهی از یک رویداد واقعی در کاکامگای کنیا الهام گرفته شده است؛ جایی که پلیس نزدیک یک نیمکت در باغهای مالیرو یک دوربین مخفی نصب کرده بود. این نیمکت محلی بود که مردم مکررا برای رابطهی جنسی همدیگر را آنجا ملاقات میکردند. برای بیآبرو کردن این افراد، تصاویر ویدئویی دوربین پلیس به صورت آنلاین پخش میشد، اما در نقاشی آرمیتاژ، این صحنههای نامشروع نه صرفا شهوتانگیز و نظربازانه، بلکه سوررئال میشوند که بابونهایی ساکت و مجسمهوار شاهد آن هستند. این عنصر سوررئالیستی در کارهای دیگر هنرمند هم ادامه مییابد که حیوانات بازیگران عمدهی آن هستند. مایکل آرمیتاژ(متولد ۱۹۸۴) در حال حاضر در نایروبی و لندن زندگی میکند. وی لیسانسش را از مدرسهی هنر اسلید در ۲۰۰۷ و فوق لیسانسش را از رویال آکادمی لندن در ۲۰۱۰ اخذ کرده است.