مرگ لوتر کینگ بهمن محصص رکورد زد!
- توضیحات
- نوشته شده توسط تحریریه آکادمی هنر
- دسته: اخبار نقاشی
- منتشر شده در 1396-02-14 16:44
از میان هفت گرانبهاترین اثر به حراج رفته در بزرگترین حراج خاورمیانه یعنى کریستیز، پنج اثر متعلق به هنرمندان ایرانى بود. به این ترتیب آنها موفق شدند با حراج آثارشان درکریستیز به افزایش قیمتى معادل یک میلیارد دلار دست یابند. در روزهای گذشته نیز «مرگ مارتین لوترکینگ» با فروشى به قیمت ۷۴۸ هزار و ۷۷۲ دلار در حراج ساتبیز لندن توانست دومین اثر گران بهاى حراج شود.
به گزارش آکادمی هنر این رکورد محصص را در جایگاه پر فروشترین هنرمند ایرانی پس از حسین زنده رودی نشاند. زنده رودی خود نیز موفق شد در حراج آثار مدرن و معاصر بونامز لندن که در بیست و هفتم همین ماه آوریل برگزار شد، پس از سئولا رودا، هنرمند لبنانی، با فروشی ۲۴۵ هزار پوندی،دومین چکش گران بهای آثار را از آن خود کند. منیر شاهرودی فرمانفرمائیان، سهراب سپهری، منوچهر یکتایی، فریده لاشایی، پرویز تناولی، فرهاد مشیری و کورش شیشه گران از دیگر هنرمندانی بودند که سهم ویژهای در فروش آثار ایرانی این حراجها، در کنار هنرمندان عرب و ترک ایفا کردند.
دربارهی بهمن محصص
محصص در اسفند 1310 در رشت به دنیا آمد و نقاشی را در نوجوانی نزد حبیب محمدی، نقاش گیلانی که هنر آموخته آکادمی هنر مسکو بود، آغاز کرد. محصص پس از مهاجرت به تهران کارش را در کارگاه نقاشی جلیل ضیاپور ادامه داد و به انجمن هنری - ادبی خروس جنگی پیوست. این انجمن که به همت ضیاپور تاسیس شده بود، قصدش معرفی هنر نوین و مقابله با سنتهای دست و پاگیر در هنر و شعر بود. کسانی چون سهراب سپهری، نیما یوشیج، هوشنگ ایرانی و غلامحسین غریب از دیگر هنرمندانی بودند که با این انجمن همکاری داشتند. محصص در تهران مدتی نیز در دانشگاه هنر تحصیل کرد و در سال 1333 به ایتالیا رفت و تحصیلاتش را در آکادمی هنر رم ادامه داد و چندی نیز نزد فورچو فراتزی، نقاش مشهور ایتالیایی به آموختن نقاشی ادامه داد. در این سالها بود که در کنار کسانی چون حسین سرشار، مرتضی حنانه و فهمیه راستکار علاوه بر تحصیل به دوبله فیلمهای اروپایی به فارسی مشغول بود و در واقع جزو اولین کسانی بود که صدای شان بر روی فیلمهای اروپایی شنیده شد.
ترجمه آثار نویسندگانی چون لوئیجی پیراندلو، اوژن یونسکو و ژان ژنه و همینطور کارگردانی تئاتر از دیگر فعالیت های هنری محصص در کنار نقاشی و مجسمه سازی بود. محصص در سالهای اقامت در اروپا به طور مداوم آثارش را در بینال ونیز و نمایشگاه های مختلفی در پاریس به نمایش گذاشت.
پیشرو و گریزان
او جزو نخستین نقاشان و هنرمندان ایرانی بود که نقاشی را به شیوه غربی آموختند و آن را با نگاهی شرقی آمیختند. از این نسل می توان به محسن وزیری مقدم و حسین زنده رودی نیز اشاره کرد؛ کسانی که این توانایی را داشتند که نقاشی ایرانی را با استفاده از تکنیک غربی به مخاطب غیر ایرانی بشناسانند. محصص در سالهای اولیه دهه چهل مانند بسیاری دیگر از هنرمندان جوان ایرانی که با تحصیل در غرب به قصد راه اندازی موجی نو در هنر ایران به وطن باز می گشتند، راهی ایران شد. اما آن سالها شرایط مناسبی برای هنرمندانی نبود که قصد نوآوری در هنر ایران داشتند؛ جامعه بسته ایران، سانسور دولتی و نگاهی سنتی به مقوله هنر، بسیاری از این هنرمندان را پس زد، از جمله کسانی چون بهمن محصص، حسین زنده رودی، فرهاد مشکات ( آهنگساز و رهبر ارکستر) و احمد فاروقی قجر (فیلمساز).
بسیاری از آنان چند سالی بیشتر دوام نیاورند و برای همیشه ایران را ترک گفتند؛ یا در هجرت در گوشه ای کار خود را ادامه دادند و یا از پس مشکلاتی که یک هنرمند خود تبعیدی با آن رو به رو است بر نیامدند و از ذهن ها پاک شدند. بهمن محصص با آنکه به دسته هنرمندان مهاجر پرکار تعلق داشت، اما با کمتر کسی در مراوده بود و گوشه نشینی را به حضور در محافل هنری، به خصوص ایرانی ترجیح داد؛ خصلتی که به وضوح در آثار او، بویژه در مجسمه هایش مشهود است. چیزی که آثار محصص را از بسیاری از نقاشان ایرانی جدا می کرد علاوه بر تکنیک منحصر به فرد او در میان نقاشان ایرانی، نگاه تیره و تلخ او در آثارش بود. بسیاری از کارهای اولیه محصص از نظر تکنیکی به آثار نقاشان دهه بیست و سی میلادی اروپایی نردیک است و رگه هایی از کارهای پیکاسو و دیگر نقاشان کوبیسم در آثار او دیده می شود.
شاید به همین دلیل بسیاری از نقاشان و هنرشناسان ایرانی، بهمن محصص را کامل ترین نقاشی ایران با استانداردهای اروپایی می دانند. غلامحسین نامی، نقاش که سالهایی طولانی با محصص دوستی داشت، در گفت و گویی ادعا کرده بود مهمترین ویژگی محصص را اکسپرسیون در کار هایش و همچنین تغییر فرم و شکل در طبیعت می داند و از او به عنوان اثر گذارترین هنرمند ایران نام می برد. آقای نامی می گوید که محصص زبان هنر شرق و غرب را می فهمید و آن را با تکنیک اروپایی به خوبی به تصویر می کشد. به عقیده او کمتر هنرمند ایرانی از این دومقوله بهره مند است.
غلامحسین نامی از نظر محتوا، طنز پنهان را مشخصه آثار محصص می داند؛ طنزی که به گفته او ریشه خانوادگی داشته و بازتاب تلخی ها و دشواری هایی بوده که محصص با آن رو به رو بوده است. شاید از این نظر بتوان طنز محصص را با طنز صادق هدایت مقایسه کرد که هر دو گریزان از جامعه خود، آن را به استهزا می گرفتند و خود را هیچگونه همگن با آن جامعه نمی دیدند. کارهای محصص را می توان به دو بخش تقسیم کرد، قبل از مهاحرت به ایتالیا و بعد از آن. در کارهای اولیه ظرافت و دقت در طراحی ها و انتخاب دقیق رنگ ها که عموما از شامل رنگهای کدر و تیره استفاده می شد، دیده می شود.
اما در کارهای متاخر او یک روحیه آنارشیستی دیده می شود؛ با قلم های که گویی از سر خشم بر روی بوم کوبیده شده اند و رنگهای تند و متعددی که بر روی بوم منفجر شده اند و نشانی از کارهای اولیه اش ندارند. غلامحسین نامی در پاسخ به این سئوال که دلیل تغییر ناگهانی در این مقطع چه بود گفت که شاید این تغییر ناشی از عدم تعادل روحی محصص بود که در آن همیشه با یک تلخی مخصوص خود او همراه بود. او می گوید رسیدن از نقاشی با بافت های ملایم و انتخاب رنگهای نزدیک به طبیعت به نقاشی های که انفحار رنگهاست، ناشی از همین روحیه است. آقای نامی درباره این ویژگی روحی او می گوید: "بهمن حتی با حرف زدنش هم همه را غافلگیر می کرد و ناگهان با چند کلمه سقف را بر سرت خراب می کرد."
بهمن محصص در سال 1348 ایران به قصد اقامت همیشگی در ایتالیا ترک کرد و پس از آن فقط دو بار به ایران سفر کرد و مدتی را، باز هم دور از همه، در رشت گذارند. محصص در سالهای اقامت در رم بیشترین فعالیت خود را بر روی مجسمه سازی متمرکز کرد. نقاشی های آوانگارد بهمن محصص جزو آثار معتبر نقاشی مدرن ایران محسوب می شود. چندی پیش تعدادی از آثار او در کاخ نیاوران به نمایش گذاشته شد. قرار بود نمایشگاه بزرگی از کارهای بهمن محصص در موزه هنرهای تهران برگزار شود.