نقد فیلم اسنودن Snowden جدیدترین ساختهی الیور استون
- توضیحات
- نوشته شده توسط آدام سموئل
- دسته: یادداشت سینمای آمریکا
- منتشر شده در 1395-07-03 20:36
فیلم جدید الیور استون منتقدان فراوانی دارد. شکی نیست که این فیلم کاستیهای زیادی دارد ولی بدون جنبههای مثبت هم نیست.
فیلمنامه فیلم را الیور استون و کیران فیتزجرالد براساس کتابی به نام «پروندههای اسنودن» به قلم لوک هاردینگ و آناتولی کوچرنا نوشتهاند. این فیلم زندگی نامه تحسین آمیزی از ادوارد اسنودن است هر چند با اسنودن جوان و آرمانگرا که در آن زمان یک آمریکایی میهن پرست و طرفدار جورج بوش بود، متفاوت است. در ابتدای داستان بیننده احساس میکند که دولت آمریکا مردم را درک میکند و یا حداقل تلاش میکند آنها را بشناسد. ولی وقتی که ادوارد اسنودن اسناد مربوط به اطلاعات گسترده دولت از مردم را افشا میکند متوجه میشویم که حکومت خیلی بیشتر از آنچه که ما انتظار داشتیم در مورد مردم اطلاعات جمع آوری کرده است.
در صحنهای که در اتاق هتلی در هنگ کنگ اطلاعات خود را در اختیار لاورا پویتراس مستند ساز (با بازی ملیسا لئو) و گلن گرینوالد خبرنگار (با بازی زاکاری کینتو) قرار میدهد، برای تایپ کردن اسم رمز کامپیوترش زیر پتو خود را پنهان میکند. فیلم بیننده را دعوت میکند تا به او بپیوندیم ولی برای بیرون آمدن از این پنهانکاری چیز چندانی ارائه نمیدهد.الیور استون در فیلم "جی اف کی" فرضیههای توطئه را با شور و هیجان فراوان به تصویر کشیده است. به همین خاطر جای تعجب دارد که "اسنودن" با وجودیکه داستان آن یکی از بحث برانگیزترین توطئههای حکومتی در حال حاضر است از نظر تصویر پردازی و داستانگویی میتوان آنرا رام شدهترین و ملایمترین فیلم الیور استون تلقی کرد. آنهم با وجودی که آنتونی داد منتل یکی از فیلمبرداران خلاق هالیوود فیلمبرداری آن را انجام داده است.
الیور استون از کارگردانان خوش فکر و سرکش دهه های ۸۰ و ۹۰ میلادی بود و دیدن اثری چنین آرام و رام شده از او جای تعجب دارد. فیلمهای اخیر او به جای اعتراض و خروش علیه آنچه متعارف به نظر میرسد پرداختهای نسبتا سادهای از ایدههای خوب لیبرالی هستند. به نظر میرسد او وجه تندروانه خود را برای فیلمهای مستندش در مورد شخصیتهایی چون فیدل کاسترو و هوگو چاوز و یا مجموعه ده گانه مربوط به تاریخ آمریکا کنار گذاشته است.
فیلم با نشان دادن جلسات ملاقات ادوارد اسنودن با لاورا پویتراس، گلن گرینوالد و بعد هم ایون مک آسکیل خبرنگار روزنامه گاردین ( با بازی تام ویلکینسون) به شکلی قالبی و حتی ابتدایی بیننده را از نقطه عطفهای مهم زندگی ادوارد اسنودن عبور میدهد. با مراحل آموزش در نیروهای ویژه شروع میشود که به خاطر بدن نحیف ادوارد اسنودن یکی از استخوانهای ساق پایش میشکند و به انفصال از خدمت منجر میشود. شکستگی استخوان پایش نتیجه یک ضربه و یا فشار آنی نبود بلکه ناشی از انباشت چندین ترک خوردگی و فشار مداوم جسمی در دوره آموزشی است.
همین حالت در دوران کار او در بخشهای اطلاعاتی نیز روی داد. در ابتدای کار او دانش آموز مشتاق و پرکاری است و با افتخار استعدادهای خود را در برابر کوربین او برایان مامور سازمان سیا که مسئول اوست (با بازی ریز ایفنس) به نمایش میگذارد. اما استعدادهایش باعث میشود ادوارد اسنودن را به مشاغلی ارتقا دهند و با اطلاعاتی سرو کار پیدا کند که ترجیح میدهد از آنها مطلع نشود.لیندسی میل دوست دختر ادوارد اسنودن (با بازی شی لین وودلی) همواره در کنار اوست و با وجودیکه در اکثر فیلمهای الیور استون شخصیتهای زن نقش تزئینی و حاشیهای دادند در فیلم "اسنودن" دوست دخترش همیشه در تصویر اصلی است و نقش وجدان لیبرالی را ایفا میکند که تفکر محافظه کارانه را زیر سئوال میبرد.
رابطه آنها به محور اصلی فیلم بدل میشود، تا حدی به این خاطر که از حوادث امنیتی و توطئه آمیز پیرامون زندگی ادوارد اسنودن جذابتر است. الیور استون به جای الهام گرفتن از واقعیات مقهور آن میشود و حول و حوش شخصیتهای داستان صحنههایی را ساخته که در حد استانداردهای معمول داستانپردازی نیستند. انرژی و روحیه شی لین وودلی در نقش دوست دختر ادوارد اسنودن گاه در نقطه مقابل برخی از صحنههای بازیگری حساب شده فیلم قرار میگیرد: به عنوان مثال تقلید جوزف گوردن لویت از آهسته و کشیده صحت کردن ادوارد اسنودن او را به شخصیت بوفالو بیل در فیلم "سکوت برهها " شبیه کرده است.
بنا کردن داستان فیلم براساس مصاحبههایی که بعدها به خاطر مضامین افشاگرانه آنها جایزه پولیتزر را دریافت کردند میتواند روش تضمین شدهای برای پرداخت داستان باشد هر چند مستلزم این است که شخصیت لاورا پویتراس برای انطباق بهتر با فضای فیلم به جای یک مستند ساز برنده اسکار بیشتر نقش یک درمانگر مهربان را به خود بگیرد. در عین حال به پایان فیلم حالت عجیبی میدهد چون الیور استون آنرا با فضای امیدوارانهای به پایان میبرد که در طول فیلم واقعا خلق نشده است. ادوارد اسنودن عامل افشاگری در مورد برنامههای محرمانه جمع آوری اطلاعاتی بوده که پیامدهای آن همه چیز و همه جا را در بر گرفته است. ولی آخرش چی؟
کوربین او برایان مسئول ادوارد اسنودن در سازمان سیا به درستی به او میگوید که برخلاف بنجامین فراکلین، اکثر مردم آمریکا حاضرند آزادی مطلق خود را با وعده امنیت معاوضه کنند، بخصوص اگر قرار باشد در این معامله آزادی دیگران و نه خودشان را بفروشند. این فیلم بر بحث برانگیزترین جنبه ماجرا یعنی اقدامات دولت آمریکا و پیامدهای ناخواسته افشاگریهای ادوارد اسنودن، سرپوش میگذارد و به پرداختن داستانی بدون خطر و همیشگی از قیام یک نفر علیه سیستم قانع است. "مبارزان تنها" یکی از مورد علاقه ترین و معمولترین شخصیتهای فیلمهای هالیوودی هستند چون نقش سوپاپ اطمینان را برای تماشاچیان بازی میکنند و فعالیتهای آنها ما را از ضرورت مبارزه ای مشابه مبرا میکند.