مُد سازگار با محیط زیست در طراحیهای ساس براون
- توضیحات
- نوشته شده توسط ساناز محمدعلیها
- دسته: هنر مُد
- منتشر شده در 1398-09-04 12:18
ساس براون کار طراحی مدل خود را با ایجاد مجموعهای برای تولیدکنندگان بزرگ و برخی تولیدهای کوچک لباسهای زنان در آمریکای لاتین شروع کرده است. امروز او در eco مامور ترویج مدِ سازگار با محیط زیست است. براون ویترین کار برخی از طراحان با استعداد است. شما برخی از نمونههای قابل توجه مد سازگار با محیط زیست را در میان مصاحبه خوهید دید.
لطفا برای من بگویید که (پایداری) را در مد چگونه تعریف میکنید؟
تعریف پایداری در مد تولید یک محصول است که از منابع غیر قابل تجدید خالی نیست و بدون ایجاد آلودگی در تولید میتواند بدون ضرر به محیط زیست در پایان عمر خود دوباره جذب شود. در نزدیکی ما تمامی لایههای قابل بازیافت پایه در پاتاگونیا در شرکت ذوب الیاف پلیاسترمونو تبدیل به پارچههای جدید و آماده میشود. به تناوب و به طور کامل چند شرکت وجود دارند که به طور انحصاری با پارچههای آلی کار میکنند و وجود کربن در تولیداتشان را به پایینترین حد میرسانند. این پارچهها به علت این جنس، آنها زیست تخریب هستند. این فرایند کمی پیچیده است، زیرا تولید پارچه به پوشاک دارای اجزای پیچیدهتری هستند. کار در تولیدات لباس از منابع غیرقابل تجدید است به همین علت نباید مورد سوء استفاده قرار گیرد.
شما چگونه در این مسئله نقش دارید؟
من ابتدا در راه "پایداریِ مد" به همکاری با تعاونیهای زنان علاقهمند شدم. من به مثابه یک طراح در صنعت برای سالهای زیادی در طراحی و تجارت با نشان(برند) خود و دیگران به کار پرداختم. خوشبختانه کار تدریس برای من دری رو به انجام تحقیقات و جستوجوی منابع در رابطه با تولیدات پایدار شد و همچنین ایجاد علاقه در من برای توسعهی پایدار از طریق تعاونی زنان در ریودوژانیرو(یِ) برزیل تبدیل شد. در ادامه کارهای داوطلبانه و مشاوره برای آنها و تعاونیهای دیگر در چندین سال که سبب جهتدهی تحقیقات دانشگاهی من در رابطه با مد سازگار با محیط شد.
به طور خاص چیزی برایتان الهام بخش است؟
علاقه من به این رشته سالها پیش زمانی به وجود آمد که مقالهای در مورد کارلوس میله برزیلی در ارتباط با آثارش در تعاونی زنان در فاولاس قبل از سفر به ریو در همایش پارچه خواندم. این مقاله باعث علاقه من برای رسیدن به کارلوس میله در سائوپائولو و تعاونی او به نام کوپا روکا که از زمان بازدید من احساس علاقه به این کار در ریو و همچنین پیدا کردن مؤسس تعاونی، ماریا ترزالیل و فاولا شد. پس از آن به نیویورک بازگشتم و کمک مالی داوطلبانهای برای آنها در تابستان ارسال کردم. همه تابستان من صرف پاسخ به پست الکترونیکی آنها برای محاسبهی وزن حجمی برای حمل و نقل بینالمللی شد. کار من این چنین با صرف وقت در تابستان و زمستان به پایان رسید. در برخی اوقات نیز ارتباطی برای توسعه صورت گرفت که من شروع به کار با آنها را به توسعه خلاق اختصاص دادم. این در حالی بود که همزمان با گروههای دیگر در سمت مشاور همکاری داشتم. طراحی کارگاههای آموزشی توسعه در پرو، تدریس و سخنرانی در ریو و سائوپائولو و سایر تعاونیهای مبتنی بر طراحی و کار با چند استعداد در صنعت و ارائه مهارتهای باورنکردنی در بازار پیچیده جهانی از دیگر فعالیتهای من است، اگرچه من دیگر قادر به صرف چنین زمانی برای آنها نشدم، اما همچنان جایگاه ویژهای در قلبم دارند.
در آمریکای جنوبی چه چیزی الهام بخش شما برای نگارش کتابی در زمینه اکو(یِ) مد شده است؟
کتاب من از نتیجه پژوهشهایم الهام گرفته است. من میدانستم که بسیاری از شرکتهای مختلف دست به کارهای شگفتانگیزی میزنند. در آن زمان هنوز صنعت مد سازگار با محیط زیست به صورت کلیشهای مطرح بود و من میخواستم که آثار برخی افراد با استعداد را با محصولات پیچیدهای به نمایش بگذارم. تمامی این موارد در ارتباط با کار من در آمریکای جنوبی شروع شد که به طور کامل آغاز فاز جدیدی از زندگی من است. به همین وسیله کارم در مسیر متفاوتی نسبت به قبل قرار گرفت. وقتی به گذشته نگاه میکنم خود را همچون گیاهی میبینم که در دل تاریکی از درون دانه رشد کرده است.
چگونه برای کتاب خود هنرمندان را شناسایی کردید؟
من کارشناسی ارشدم را خیلی دیر گرفتم. پایاننامه من بر اساس طراحی مد سازگار با محیط زیست بود. بنابراین من بسیاری از تحقیقاتم را در باب این مسئله انجام داده بودم که به خودی خود باعث توسعه مطالب من برای تألیف کتاب شد که توسط انتشارات لورنس کینگ به چاپ رسیده است. یکی دیگر از مواردی که در مد سبز قابل توجه است این است که هر کس میخواهد به نوبه خود برای بهبود آن قدم بردارد و چون هنوز یک صنعت نوپاست میتوان شاهد موفقیت هر کسی در آن بود؛ البته باید باور داشت که آینده هر کس در کار به دیگری وابسته است. هرگاه که من قرار ملاقاتی با یک طراح میگذاشتم از طریق او با طراح دیگری اشنا میشدم. این مسئله بسیار دوست داشتنی بود که منجر به ایجاد پایگاهها و صفحات اینترنتی میشد.
تولیدات پایدار مربوط به مدهای دستباف است. پس بین این دو همپوشانی وجود دارد. آیا پوشاک دستباف پایدارترین نوع مد هستند؟
(به لباس خود اشاره میکند) این پوشاک دستباف است که قطعا پایدارترین نوع است و ارزش کیفی و سنت و طراحی در آن حیاتی است.با این حال متغییرهای دیگری از جمله مواد نقش مهمی را در این بخش بازی میکند اما به هر حال چیزی که مهم است سازگاری با محیط زیست است.
به نظر میرسد که مد سازگار با محیط زیست کمکم برای خود در بازار جا باز میکند.آیا فکر میکنید که باعث ایجاد یک جریان اصلی میشود؟
این روند باید تبدیل به یک جریان اصلی شود. اکنون جایگاه مد پایدار نیست و ما نمیتوانیم به خود اجازه ادامه این روند را به آلودگی بیشتر محیط زیست و تخلیه منابع غیرتجدیدپذیر و سرمایههای انسانی را بدهیم. من به جرأت میتوانم بگویم پارچه پنبهای زبر که اکنون در بازار جای خودش را باز کرده زندگی بدون آن برای بسیاری از مردم غیرقابل تصور خواهد بود. در اینجا چالشهای ذاتی بسیاری وجود دارد که میتواند به روند اصلی جریان مد سازگار با محیط زیست کمک کند. بنابر این سیستمهای جدید نیاز به توسعه دارد و ارزشهای جدید نیاز به مد! در این روند زمانی کسانی پایدارترین هستند که رو به توسعه حرکت کنند.