محمدرضا عموزاد، هنرمند خوشنویس و مجسمهساز، چشماندازی فرامرکزی به هنرمندان تجسمی ایران
- توضیحات
- دسته: یادداشت سایر هنرها
- منتشر شده در 1400-12-22 20:08
محمدرضا عموزاد متولد ۱۳۵۳ در «بهشهر»، فعالیت هنری خود را از سال ۱۳۶۷ با فراگیری خوشنویسی آغاز کرد. اندکی بعد به همراه تعدادی از دوستانش به کسب تجربه در زمینۀ طراحی گرافیک و تبلیغات دست زد. او از سال ۱۳۷۸ به نقاشیخط روی آورد تا فضاهای تازهتری نسبت به خوشنویسی سنتی تجربه کند. عموزاد علاوه بر نستعلیق، شیوۀ نوشتن کوفی قرنهای اولیه را نیز آموخت و تلاش کرد تا در ترکیببندی فضاهای خوشنویسی از آن بهره بگیرد. پس از آشنایی با اساتیدی چون «رحیم مولاییان» و «محمدتقی صداقتی» و کسب تجربیات آنها، به دنیای نقاشی و مجسمه علاقهمند شد. اگرچه این زمان برای او کوتاه، اما تأثیرگذار بود و باعث شروع یک تجربۀ کاری در فضایی جدید شد.
عموزاد در سال ۱۳۸۰ تحصیل در مقطع کارشناسی رشتۀ نقاشی را آغاز کرد و همزمان به تکمیل تجربیات خود در حوزۀ نقاشیخط پرداخت؛ اگرچه در ظاهر رشتۀ نقاشی تأثیر چندانی در روند خلق آثارش نداشته است اما آموزههایش در این رشته را میتوان در لایههای پنهان آثارش حس کرد. آشناییاش با دکتر «آرمان یعقوبپور» سبب شد تا با برخی از نقاشان معاصر و آثاری از فضای هنری جهان آشنا شود که به فضای خوشنویسی او نزدیکتر بودند. میتوان گفت بخشی از آثاری که او در این سالها خلق کرده تحت تأثیر این فضای هنری و هنرمندان بوده است؛ اما اتفاقاتی در دوران دانشجویی سببساز چرخش او از نقاشی به سمت مجسمهسازی شد. او که توجهش را به طور گسترده بر نقشبرجسته متمرکز کرد در اولین تجربۀ حرفهای خود در این زمینه در سال ۱۳۸۵، محراب نفیسی برای مسجد «امام هادی» شهر نیشابور طراحی و در ۱۲ مترمربع با گچ اجرا نمود. اجرای این اثر که حدود یک سال زمان برد نقطۀ عطفی در روند کار حرفهای او بهحساب میآید و راه تازهای در مسیر هنریاش گشود.
عموزاد در سال ۱۳۸۵ مقطع کارشناسی ارشد در رشتۀ ارتباط تصویری (طراحی گرافیک) را در دانشگاه شاهد آغاز کرد. آشنایی با دکتر «حمیدرضا قلیچخانی» در این مقطع زمانی سبب شد تا او وارد عرصۀ پژوهش و مطالعات خوشنویسی، نسخهشناسی و تاریخ خط شود و طی تحصیل و سالهای بعد از آن بیشتر زمان خود را وقف مطالعه و پژوهش در هنرهای تصویری ایران بهخصوص حوزۀ خوشنویسی و کتیبهنگاری کند. تدریس این تجربیات در دانشگاهها و راهنمایی دانشجویان، تألیف چند کتاب و مقالات متعدد و برگزاری چندین سخنرانی، ازجمله دستاوردهای علمی او در این دوران است. سالهای اخیر عموزاد ضمن تداوم مطالعات خود بهعنوان یک پژوهشگر جدی هنر ایران، فعالیتهای هنریاش را از سر گرفت و بیشتر به خلق آثار نقشبرجسته با محوریت خط و خوشنویسی پرداخت، سفارش کار از ارگانهای دولتی و کارفرمایان خصوصی داخلی و خارجی و برگزاری چندین نمایشگاه، حاصل کار این دوران است.
میتوان گفت آثار امروز محمدرضا عموزاد حاصل تجمیع مطالعات نظری و شناخت او از هنر ایران و تجارب عملیاش در زمینههای مختلف هنری است که باعث شکلگیری شخصیت چند وجهیاش در زمینۀ هنر شده است. قطعاً آشنایی و مطالعه بر روی کتیبههای معماری، بهویژه کتیبههای گچبری و حجاری، تأثیر بسزایی در روند شکلگیری آثار او داشته است؛ آثاری که ردپای زیباییشناسی ملهم از گچبریهای بینظیر دوران ایلخانی ایران را میتوان در آنها رصد کرد. سادگی، بیرنگی، تأثیر نور و ایجاد سایهروشن و درک عمیق از کنتراست در حجمپردازیهای نقشبرجسته، شاخصههای بصری مشترک آثار او با نمونههای موجود در تاریخ هنر ایران است. عموزاد با درک فضای معماری و تلفیق آثار تجسمیاش با محوریت هنرهای ایرانی بهخصوص خوشنویسی، توانست میان کالبد بنا و تزیینات آن همسویی و هماهنگی عمیقتری ایجاد کند. برخی از معماران معاصر بر این باورند که او بهترین شیوه را برای ورود دوبارۀ خوشنویسی به معماری ایران یافته است، از این روی او را «خوشنویس فضای معمارانه» خواندهاند. او معتقد است که مهمترین قسمت کاریاش، طراحی و ترکیب اولیۀ اثر است؛ بنابراین برای هر اثری اتودهای متعددی را میآزماید تا با وسواس به نتیجۀ مطلوب خود در خلق فرمهای زیباییشناسانۀ خوشنویسی برسد و رابطۀ درستی از فرم و محتوا در کنار یکدیگر خلق کند؛ هرچند رسیدن به این مهم بهسادگی حاصل نمیشود اما این تلاش بینتیجه نبوده است.
از آنجا که فرم در نظر این هنرمند از اهمیت بالایی برخوردار است، برای رسیدن به طرح موردنظر خود ترکیبهای مختلفی را میآزماید و در این راه از خطوط متنوع ایرانی نیز بهره میگیرد. اهمیت و تأکید داشتن فرم در آثارش تا بدانجا است که برخی از منتقدین، آثار او را بیشتر فرمالیستی و عاری از بار مفهومی و معنایی میدانند؛ هرچند خود او بر این باور است که «بار معنایی در آثار نوشتاری به دو صورت به بیننده انتقال مییابد. نخست اینکه خود نوشتار دارای بار معنایی بوده و مخاطب با دیدن کلمه به آن معنا دست مییابد؛ دوم اینکه سعی شود تا با طراحی درست فرمهای خوشنویسانه، حس و حال متن انتخابی را بهواسطة فرم به بیننده انتقال داد. در این صورت بیننده از دو جهت از معنا و مفهوم اثر بهرهمند میشود: هم از طریق معنای کلمات و هم از طریق فرم.»
ازجمله سوابق هنری عموزاد باید به موارد زیر اشاره کرد: برگزاری پنج نمایشگاه انفرادی و شرکت در بیش از چهل نمایشگاه جمعی و اکسپوهای هنری داخل و خارج کشور، شرکت در «حراج رعد»، طراحی و ساخت محراب مسجد نیشابور، طراحی و ساخت کتیبههای سرکنسولگری ایران در کربلا، طراحی کتیبههای مقبرۀ آیتالله «بهجتی» در اردکان یزد، طراحی و اجرای آجرنگارههای مسجد «خاتمالانبیا» در اردکان یزد. برخی از دستاوردهای پژوهشی او نیز ازاینقرار است: مطالعه بر روی نسخههای شاهنامه فردوسی سدههای نهم و دهم ﻫ.ق، انتشار کتاب «بینظیر خطۀ خط»، ارائه مقالات مرتبط با شاهنامهنگاری در نشستهای پژوهشی، ازجمله همایش بینالمللی مکتب شیراز و همایش بینالمللی شاهنامهنگاری، ارائۀ نقد و یادداشت پیرامون خوشنویسی، کتیبهنگاری و تزیینات معماری در مجلات، تدوین و تدریس مباحث تئوری خوشنویسی در دانشگاهها و در بین خوشنویسان.