چرا تحریم جشنواره فجر؟
- توضیحات
- نوشته شده توسط مجموعه نویسندگان
- دسته: یادداشت تحریریه
- منتشر شده در 1398-10-22 11:17
در روزهای گذشته و پس از اعلام شرکت نکردن هیچ نمایندهای از پایگاه تحلیلی، خبری و پژوهشی آکادمی هنر در جشنوارههای فجر و عدم اطلاع رسانی این رویداد موج موافق و مثبتی در شبکههای اجتماعی به راه افتاد؛ اما کسانی بودند که به این حرکت انتقاد داشتند و این حرکت را جوزده و فوری خواندند که تاثیری در روند برگزاری جشنواره ندارد یا اینکه تنها رویدادی که هنرمندان میتوانند آثار خود را ارائه کنند همین جاست و اگر نکنند پس کجا و کی باید چنین کاری انجام دهند. به همین دلیل این سرمقاله را به نفس و تاثیر این کار اختصاص خواهیم داد.
• بحث عدم حضور در جشنواره فجر توسط ما درست اوایل آبانماه رقم خورد و مرتبط با هدف قرار گرفتن سهوی هواپیما توسط نیروهای خودی و موجهای راه افتاده پس از آن نبود. با وجود تمام عزیزانی که از دست رفتند -که دیگر شمارشان از دستمان نیز خارج است- و هیچ عزای رسمی و واکنشی مبنی بر التیام این غمها از هیچ نهادی ندیدیم باز هم دلایل محکمتری پیش از این وجود داشت که ما را از شرکت در این جشنواره و پوشش اخبارش منصرف کرد.
• گمان کنیم هیچ یک از این اتفاقات دهشتناک نیافتاده و هنوز هم بنزین گران نشده بود، آیا وضعیت معیشتی مردم در وضعیت پایداری قرار داشت؟ دیدن رنج هموطنان در تهیه نیازهایشان و عدم بهبود شرایط ولو اندک، شنیدن بحثهای مختلف فساد مالی، آلودگی و بوی نامطبوع هوا هر کدام میتواند دلیلی باشد که ناکارآمدی دولت را بیش از پیش مشاهده کنیم و تصمیم بر این بگیریم حداقل به دلیل خواسته مدنی، صلح آمیز و صنفی در رویداد هنریاش ما به عنوان هنرمند، اصحاب رسانه شرکت نکنیم. این مسئله پیش از آن است که این همه وقایع در عرض دو ماه در کشور رخ بدهد، پس این تصمیم در یک شب و با یک اتفاق گرفته نشده است.
• وقتی وضعیت اقتصادی هموطنانمان در شرایط درستی نیست چرا باید هزینه گزافی در جشنواره اتفاق بیافتد و بازیگران بر روی فرش قرمزها بروند و یک چنین نمایشی اجرا کنیم که سالهاست میدانیم تاثیر خاصی نیز ندارد.
• اسراف در هر دینی مورد انتقاد است، اما نگاه کنید چرا باید برای ما که در مقام اصحاب رسانه در جشنواره شرکت میکنیم ناوگان حمل و نقل قرار دهند، هزینه پذیرایی عصرانه، ناهار و شام تهیه ببینند. جدای از اصحاب رسانه هزینه چاپ سرسامآور بیلبوردها و بنرهای تبلیغاتی، هزینههای اجرایی و حراستی انجام دهند و در نهایت برای آن چندهزار نفری که در رویداد شرکت میکنند نیز ریخت و پاش شود. همهی اینها برای چه باید در این وضعیت اقتصادی انجام شود؟! ما و مدیران بر عدم تاثیر این جشنواره واقفیم، فقط مدیران موظف به انجام هستند و باید بیلان کاری ارائه دهند ولی ما اتفاقا وظیفهامان دیدن رنج مردم است تا تن دادن به جشنوارهای بیخاصیت این دقیقا واکنش یک هنرمند، یک مدرس هنری و یک خبرنگار هنری است.
• عزیزی که گمان میبرد فیلمها باید در این رویداد که تنها رویداد مهم در کشور است شرکت کنند فقط کافی است به نتایج این رویداد در سالهای اخیر نگاهی بیاندازد، بوسیدن روی ماه، تنگه ابوقریب، ماجرای نیمروز و ایستاده در غبار چهار فیلمی هستند که در چهارسال اخیر سیمرغ بلورین بهترین فیلم گرفتهاند. کدام یک از این فیلمها با پول نهادهای دولتی یا نظامی ساخته نشده است؟ کدام یک از این فیلمها توانسته است حتی هزینه تولید خود را درآورده باشد؟ پس کدام خاصیت؟ کدام اهمیت؟
• آیا منتقدها به این تصمیم، تمایل دارند با این رویکرد جشنواره فیلم فجر، جشنوارهپر کن، تنور داغ کن باشند!، ولی در نهایت آن فیلمی که هزینهکردش دولتی است جایزه اصلی را از آن خود کند؟ با این تفاسیر این همان مسیری است که مدیری خواهان آن برای دو یا چهارسالی است که سکان دار عرصه سینما، تئاتر، موسیقی یا تجسمی است.
• با وجود کیفیت بالای جشنواره فیلم کن و ونیز تنها بیست فیلم به بخش اصلی –آن هم از سراسر جهان- راه پیدا میکند، اما در کشور ما که هر سال در نهایت ۳ تا ۵ فیلم خوب یا قابل دیدن ساخته میشود چگونه بیش از ۲۵ فیلم به بخش اصلی راه پیدا میکند. این همه نواقصی که از این جشنواره در سالهای پیش در مورد آن نوشتهایم، کی قرار است برطرف شود. پس تا کی ما هم باید حکم پر کردن بیلان برای مدیران را داشته باشیم. یک بار هم که شده یک خواسته صنفی داشته باشیم و آن هم تعطیلی این جشنواره و پرداخت هزینه آن به قشر کم درآمد باشد تا شاید با عدم برگزاری آن در سالهای آتی بهتر برگزار شود.