معرفی کتاب استعاره در مثنوی مولوی
- توضیحات
« زبان شیرین فارسی به ویژه زبان استعاره طی هزاران سال ورزیافتگی به ما رسیده است تا به یاری آن به ثبت دستاوردهای فرهنگی خود بپردازیم. این زبان، به سرچشمۀ حیرت و خیال شاعران تبدیل شده، سیطرۀ تاثیرگذار خود را بر مولانا و دیگر بزرگان فرهنگ و ادب نافذ کرده است و بر اندیشه حکم فرمایی میکند.»
عبارت بالا متن پشت جلد کتاب «استعاره در مثنوی مولوی» اثر منتشر شده علی عربیان است که از سوی انتشارات مانا در سال 1399 روانه بازار کتاب شد. عربیان دبیر انجمن و مدرس نشست های انجمن مثنوی پژوهان اصفهان است که از سال 1379 جلسات شرح و تفسیر مثنوی با رویکرد روانشناختی را هر آدینه به طور مستمر برگزار میکند.
نویسنده در پیشگفتار هدف از نگارش کتاب را بررسی نسبت میان اندیشه و زبان استعاری در اشعار مولوی با توجه به نظریه های مربوط به استعاره بیان می کند. عربیان در این کتاب زبان استعاره ای مولانا و ارتباط زبان و اندیشه را با ارجاعات فراوان به منابع مختلف انگلیسی و فارسی و با تکیه به نظریه های اندیشمندان حوزه نقد ادبی مورد بررسی قرار میدهد و نام تمام منابع را در پایان کتاب ذکر میکند.
کتاب ۲۳۰ صفحهای «استعاره در مثنوی مولوی» در سه فصل تنظیم شده :
نویسنده در فصل اول به مرور تاریخچه استعاره می پردازد که مباحثی چون تعریف استعاره و ساختار و عناصر سازنده استعاره ، مولفه ها و کارکردهای استعاره ، چیستی و چرایی استعاره، طبقه بندی استعاره ، نقش واژه ها در خلق استعاره، رویکرد زبان شناختی استعاره و تمام مباحث مربوط به استعاره را با جزئیات در ۱۷ بخش مطرح می کند.
فصل دوم به بیان نظریات و دیدگاه ها درباره استعاره در دو بخش می پردازد : در بخش نظریات استعاره در تاریخ اندیشه نویسنده با مطرح کردن دیدگاه کلاسیک استعاره فصل را آغاز می کند؛ در ادامه به بیان دیدگاه ارسطو و دیدگاه های سده های میانه درباره استعاره می پردازد. این فصل از کتاب با بررسی دیدگاه رومانتیک استعاره و بیان نظریات اندیشمندان این مکتب وردزورث و کولریج ادامه می یابد.
در بخش دیدگاه های قرن بیستم با نظریات بزرگانی چون آرمسترانگ ریچاردز، ویلیام امپسن، اوئن بارفیلد، ویلدایت و میدلتن در زمینه استعاره آشنا می شویم. دیگر بخش های این فصل به دیدگاه های انتقادی اندیشمندان به استعاره ، دیدگاه ژاک دریدا فیلسوف پساساختارگرا درباره استعاره می پردازد. سپس نویسنده به سراغ دیدگاه پدر فلسفه تحلیلی، فرگه و نیز پیرس نظریه پرداز نشانه شناسی علمی درباره استعاره می رود. در بخش پایانی این فصل، استعاره از نگاه مردم شناسان بررسی می شود و نظریات بنجامین لی ورف ، ادوارد ساپیر، دوروتی لی و لوی استروس با ارجاع به آثارشان مطرح می شود.
نویسنده در فصل سوم با استناد به نظریه هایی که در فصل های قبل به صورت جامع مطرح کرده است به بررسی استعاره در مثنوی معنوی می پردازد. فصل سوم کتاب در ۳۷ بخش از زوایای مختلفی به بررسی استعاره در مقدمه دفترهای اول تا ششم دفتر مثنوی پرداخته است که با مقایسه مثنوی با سایر آثار ادب فارسی آغاز می شود؛ سپس نقش استعاره در هنجارپردازی مثنوی مطرح می گردد و در ادامه انواع استعاره های به کار رفته در دیباچه شش دفتر مثنوی با ذکر شواهدی از آن بررسی می شود. نویسنده در سخن پایانی کتاب به این مطلب اشاره می کند که : " این نظریه ها همه ادعاست، ویرانگر یا سازنده . ادعاها را باید بسیار جدی گرفت، به ویژه در وادی سخن شناسی." کتاب فوق مرجعی ارزشمند در حوزه استعاره در زبان و ادبیات فارسی است که مطالعه آن به دانشجویان و استادان و علاقهمندان زبان و ادبیات فارسی و مثنوی مولوی پیشنهاد میشود.