Thor خدایی از دنیای اسگارد و کامیک
- توضیحات
Thor یکی دیگر از محصولات اقتباس شده از کامیک استریپها است که به نحو احسن وظیفه گرانقدر سینما یعنی سرگرمی را به اجرا درمیآورد. او خدای رعد و برق و آسمانها
با پتکی آهنین به دست، سرعتی مافوق نور، مسافر زمان با کمربندی تسخیرناپذیر است که هیچکس را یارای مبارزه با او نیست. ثور از اساطیر آلمان، بریتانیا و اسکاندیناوی محسوب میشود خدایی که به غرور و نخوت در بین اساطیر شهره بود. استن لی یکی از خالقین چند کاراکتر ابرقهرمان سال 1962 در دنیای کامیکها این شخصیت را در کتاب کامیک سفر به دنیای اسرارآمیز وارد کرد. اما چیزی نگذشت تا با کامل شدن ویژگیهای ثور کتابی جداگانه برای او منتشر کردند.
کاراکتر ثور از آن دست کاراکترهایی نبود که در طول دهههای مختلف کتابهایش مانند دیگر کاراکترها پرفروش شود یا سراسر جهان را تسخیر کند. استن لی پس از خلق هالک در مورد خلق کاراکتری قویتر از او بارها دست به خلاقیت زد تا اینکه تصمیم گرفت به این ابرقهرمان قصهها شخصیت خدایی بدهد و ویژگیهایش را از روی اسطوره ثور وام گرفت. عدم استمرار حضور او در داستانهای مختلف کامیک ویژگیهای بدی بود که این شخصیت در مقابل دیگر ابرقهرمانان داشت. ثور پر از غرور است و خشونت بیشرتی نسبت به محبت و انساندوستی کاراکترهایی چون سوپرمن، مرد عنکبوتی و بتمن دارد. همین امر سبب میشد تا لااقل والدین برای فرزندانشان سراغ دیگر ابرقهرمانان از لباس گرفته تا خود کتابهایشان بروند. اما با این پیشدرآمد به سراغ قصه و سپس فیلم برویم.
اسگارد نام سرزمین اساطیر و خدایان شمالی اروپا بود که اودین خدای خدایان رهبر آن بود. اودین دو پسر داشت –ثور و لوکی- هر دو دارای ویژگیهای نچندان مطلوب بودند که در طول داستان ثور به قهرمان و لوکی به بدمن داستان تبدیل میشود. ثور پر از غرور است و قبل از اعمالش کمتر به تفکر میپردازد و در مقابل لوکی جادوگری و متفکری بیهمتا که منتظر از میان برداشتن برادرش برای رسیدن به جانشینی اودین است. در کنار اسگارد سرزمین یخی به پادشاهی لافی وجود دارد که بین ساکنین صلح خاصی میباشد. اودین بسیار بر این صلح و پایبندی به آرامش تأکید دارد تا اینکه چند تن از ساکنین دنیای یخی دست به اعمالی ناپسند در اسگارد میزنند و ثور که پر از غرور است برنمیتابد و پیمان را نقض و همه را تار و مار میکند. لافی علیه اسگارد اعلام جنگ میکند و اودین پسرش ثور را به زمین تبعید میکند و اغلب نیروهایش را از او میگیرد. حال ثور دیگر چیزی ندارد که به آن ببالد. اما چیزی که تمام مردان مرموز جلوی آن ضعف نشان دادهاند اسارت دل در گرو دیگری است. ثور به جین فاستر دل میبندد و آن هم یک عشق زمینی. دیگر از آن غرور ثور خبری نیست و ثور در زمین به یاری انسانها میآید. تازه میتوان گفت ثور تبدیل به ابرقهرمانی برای زمین میشود. این چیزی است که ثور را تبدیل به پروتاگونیست و برادرش لوکی که سعی بر نابودی زمین دارد را تبدیل به آنتاگونیست میکند.
کمپانی پارامونت ساخت پروژه عظیم 150 میلیون دلاری Thor را به کنت برانگ یکی از طرفداران ویلیام شکسپیر سپرده است. برانگ سازنده هنری پنجم و هملت میباشد که در هر دو اقتباس از شکسپیر موفق عمل کرده بود. در وهله اول انتخاب برانگ به مذاق دوستداران سینمای ابرقهرمانانه خوش نیامد اما پارامونت و تهیه کنندگان فیلم یعنی استن لی (خالق کامیک ثور) و کوینم فیگ به دنبال شخصی بودند که فضای اساطیر را درک کند. ثور قرار نبود فقط به ابرقهرمانی بپردازد که پتکش را به در و دیوار میزند یا مدام بر آسمان شهر ایالات متحده در پرواز باشد بلکه در فیلم درکی از دنیای اساطیر باید در کنار چنین مضامینی به عنوان شاخص مطرح میشد. در کل برانگ سعی کرده یک ابرقهرمان قابل قبول را به تصویر کشد. او برای نقش ابرقهرمانش به سراغ یک استرالیایی خوش قیافه و هیکل به نام کریس همورث رفته که همانند هموطنش هیوجکمن از فیزیک قابل قبولی برای ایفای چنین نقشی برخور دار است. در مقابل او نقش جین فاستر را ناتالی پورتمن ایفا میکند که تماشاگران کمکم باید عادت کنند او را در مقابل مردانی ببینند که یک سر و گردن از او بلند قامتتر هستند. در No String Attached در اوایل همین سال میلادی در مقابل اشتون کاچر قرار گرفت که خودش هم در فیلم به این مسئله اذعان داشت که من نصف تو نیستم و این بار شاید بتوان گفت این بازیگر اسکار برده که در هر نوع فیلمی دیده میشود یک سوم کریس همورث باشد.
یکی از نکاتی که در سینمای ابرقهرمانان حائز اهمیت است. طراحی هنری و جلوههای ویژه میباشد که به نظرم هر چقدر جلوههای ویژه در اسگارد چشمنواز است طراحی اسگارد بیش از حد دارای زرق و برق است. شاید برانگ در فکر این بوده که جایگاه خدایان هم باید دکور اغراق شدهای را داشته باشد. اما آخرین نقطه قوت فیلم پرداختن به ابرقهرمانی خارج از ایالات متحده است. این امر سبب شد اینقدر شاهد این نباشیم که حتما یک ابرقهرمان از دل آمریکا برای مردم امریکا به پا میخیزد بلکه یک اسطوره اروپایی در امریکا به نجات دیگران هم میتواند بشتابد. این مسئله زیرکی خاصی را هم میتواند داشته باشد که ثور با این امر ظرف سه روز در آمریکا 66 میلیون و در سایرنقاط دنیا که یک هفته اکران شده 176 میلیون دلار فروخته است که سهم اعظم آن به فروش در اروپا اختصاص داشته است. با وجود ضعفهایی که از دیالوگهای همورث تا دکور فیلم دیده می شود، میتوان گفت برانگ از پس اقتباس از داستانی کامیک Thor برآمده و یک فیلم سرگرم کننده را با انبوهی از جلوههای ویژه بصری خصوصا در سرزمین اسگارد راهی سینماها کرده است.
امتیاز (7) از 10
دیدگاهها