رابرت رودریگز از برنامههای خود تا ایدههای تارانتینو برای شبکه تلویزیونیاش میگوید
- توضیحات
مؤسس شبکه ال ری و سازندهی فیلم شهرگناه "Sin City" همچنان از قضاوت نادرستی که هالیوود از مخاطب لاتین دارد ابراز تاسف میکند. رابرت رودریگز در سال 1992 و در سن 23 سالگی برای ساخت فیلم گیتاریست دورهگرد (ال ماریاچی) هفت هزار دلار هزینه کرد. 11 سال بعد او فیلم سه بعدی «بچههای جاسوس» را ساخت. اکنون او در سن 46 سالگی و به عنوان مدیر شبکهی ال ری فیلمنامهی دیگری را در دست ساخت دارد.
ال ری به معنای پادشاه با سرمایهگذاری افرادی همچون جان فوگلمن از عوامل پیشین WME و کریستینا پاتفا تاسیس شده است. رودریگز و معاوناش اسکات ساسا حدود هفتاد کارمند در لس آنجلس، میامی، نیویورک و آستین مرکز ایالت تگزاس دارند، جاییکه رودریگز به همراه همسر و پنج فرزندش در آن زندگی میکند. او سریالهایی همچون از شفق تا فلق From Dusk Till Down (بر پایهی فیلم خون آشاماش)، تریلر جاسوسی ماتادور Matador را ساخته و برنامهی صندلی کارگردان را اداره میکند، برنامهای که در آن با دوستان کارگرداناش مانند کوئنتین تارانتینو به گفتوگو مینشیند.
شبکهی ال ری که در این سالها مخاطب فراوانی داشته برای کارگردانی پرکاری همچون رودریگز که آخرین اثرش شهر گناه: زنی که به خاطرش خواهم کشت نام دارد به لحاظ زمانی رقیبی جدی در کار در سینما یا تلویزیون تلقی میشود. رودریگز اظهار داشته است: "من تا قبل از آغشته شدن به این کار معنی مشغله را نمیدانستم" استودیوی ترابلمیکرِ رودریگز و محل سکونت وی در آستین تگزاس قرار دارد، جایی که فرودگاه بوده و سریال از شفق تا فلق نیز در این محل ساخته شده است. این بار خود رودریگز در مقابل استیسی ویلسون از هالیوود ریپورتر قرار گرفته و به پرسشهای او پاسخ داده است.
- چگونه شخصی مثل شما شبکهای راهاندازی میکند؟
-- جان فوگلمن و کریستینا پاتوا به من گفتند که یک موقعیت برای راهاندازی یک شبکه وجود دارد. بنابراین من جنبههای مختلف ال ری را بررسی کردم. مردم اغلب از من میپرسند چگونه میتوان به منابع فرهنگ لاتین دست یافت. شما میتوانید اینجا آنها را بیابید (و با دست به قلب خود اشاره میکند) شما باید آنها را در مقابل شخصیتهایی قرار دهید که عاشقشان شوند. هیچگاه بحث بر سر این نبوده که فرهنگ لاتین بیشتر نشان داده شود. هنگامی که من کارم را اینجا شروع کردم، هیچ بازیگر لاتینی در هالیوود وجود نداشت. من سلما هایک را در مکزیک کشف کردم، آنتونیو باندراس را از اسپانیا آوردم و دنی ترخو را پیدا کردم. به نظر من چیچ مارین هیچگاه بازنشسته نخواهد شد و اما تلویزیون جبههی بعدی است. فرزندان من به زبان انگلیسی صحبت میکنند اما بازنمایی خود را در تلویزیون نمییابند. من در این مورد با رئیسجمهور اوباما صحبت کردم که باید رایدهندگان لاتین بیشتری را جذب کرد. آنچه که باعث میشود مردم در رایگیری شرکت نکنند عدم احساس تعلق است. ما اسپانیاییها 18 درصد ایالات متحده را تشکیل میدهیم اما در تلویزیون تنها 5 درصد از نقشهای اصلی را بر عهده داریم. در پشت دوربین این میزان به 2 درصد کاهش یافته که من یک درصد آن هستم.
- چرا تلویزیون اینقدر به مخاطبان لاتیناش کمتر فکر میکند؟
-- داستانسرایی ما باید به گونهای باشد که جاذبهی جهانی داشته باشد. این رمز فروش کمپانی میراماکس در بچه های جاسوس بود. آنها از من پرسیدند چرا برای آنها شخصیتهای اسپانیایی انتخاب کردید؟ و چرا به راحتی از شخصیتهایی آمریکایی استفاده نکردید؟ من پاسخ دادم: آنها آمریکایی هستند این داستان از خانوادهی من الهام گرفته است. برای اینکه از جیمز باند لذت ببرید لازم نیست انگلیسی باشید. هر چقدر پرداخت شخصیتها تخصصیتر باشد آنها جهانیتر خواهند شد. بچههای جاسوس، ماچت، دسپرادو فیلمهای اسپانیایی هستند، اما به همه تعلق دارند. این بسیار آسانتر است که شبکهی خود را داشته باشید تا اینکه با تلاش بسیار خود را راس ساعت 8 به ABC برسانید اگر ده نفر سعی دارند از یک در وارد شوند شما باید یک در تازه پیدا کنید. یک رقابت بسیار کوچک در مورد این شبکه وجود داشت. حدود صد نفر خواستار کار در آن بودند در حالیکه 5 نفر از آنها مانند ما یک برنامهای برای کار داشتند.
-بنا بر گزارشها یونیزیون شبکهی تلویزیونی آمریکایی-اسپانیایی زبان 5 درصد از ال ری را خریداری کرده و مبلغ 72 میلیون نیز وام گرفته شده است. این کار چگونه انجام شد؟
--یونیزیون از اهداف ما آگاه بود او میدانست که ما در آینده یک شبکهی اسپانیایی با برنامههای انگلیسی خواهیم داشت. یونیزیون یک شبکهی بسیار عالی است. آنها یک بازار توزیعکنندهی پیشرو با برندهای چندرسانهای گسترده هستند و پول زیادی برای سرمایهگذاری در کارها دارند. طبق مذاکرات و بررسی مجدد قراردادها آنها میتوانند ما را به شبکههای خود اضافه کنند. این یک حمایت بسیار خوب محسوب میشود. میراماکس در آغاز بسیاری از پروژهها پول کافی نداشته است.
-شما چه میزان بودجه به «از شفق تا فلق» و «ماتادور» اختصاص دادید؟
--میتوان این رقم را با کارهای بزرگی مانند «مردگان متحرک» مقایسه کرد: برای هر اپیزود 2.5 میلیون دلار. برای یک شبکهی جدید ما قطعاً در حال رقابت هستیم. من برای تقویت خود به ال ری نیاز داشتم.
-بین نمایشهای استارسکی و هاچ و فیلمهایی که از آثار دیگر بهره گرفته بودند این شبکه اتاق نمایش اختصاصی شما به نظر میرسید.
--بله، این موضوع از شش سال قبل آغاز شد. زمانی که من فیلمهای مورد علاقهام یعنی اپیزودهای منطقهی گرگ و میش را بر روی DVD های بلو-ری رایت میکردم و آنها را در تلویزیون خانهام پخش میکردم. افراد از من میپرسیدند این چیه؟ و من پاسخ میدادم این تلویزیون شخصی منه! و این احتمالاً پیشزمینهای برای این موضوع بود.
- در سالهای اخیر برخی از طرفداران شما به شبکه دسترسی نداشتهاند. شما چقدر نگران رقابت و مسئلهی دسترسی هستید؟
--حدود 112 شبکه وجود دارد و حدود 10 تا 12 تای آنها مخاطب سیاهپوست دارد. اما هیچ یک از آنها برنامههایی با محتوای به زبان انگلیسی برای مخاطب اسپانیایی ندارند. آنچه که ما انجام میدهیم کاری منحصربفرد است. من حامی هر شبکهای هستم که مخاطبان با فرهنگهای مختلف را درگیر نمیکند. ما بیش از آن که در رقابت با یونیزیون، تلموندو یا فوزیون باشیم با خودمان رقابت میکنیم. من نمیتوانم مانند مجیک جانسون عمل کنم. او جفرسونها، دوران خوش و ... را دوباره پخش کرد.
- «از شفق تا فلق» یک اقتباس است. آیا باز چنین کاری را انجام خواهید داد؟ و آیا در مورد انجام آن با تارانتینو صحبت کردهاید؟
--او قطعاً این کار را انجام میدهد. ما به طور اختصاصی در این مورد صحبت نکردهایم اما او همیشه خواستار حضور در تلویزیون بوده است. من به ساخت بچههای جاسوس بسیار علاقه داشتم. کودکان از اینگونه فیلمها در دیزنی بسیار استقبال میکنند.
-دنی ترخویِ ماچته، پسرعموی دوم شما، تقریباً در تمام فیلمهایتان حضور داشته است. آیا تاکنون برای او سریالی ویژه ساختهاید؟
--علاقهی بسیاری به انجام این کار دارم. شاید بتوانیم فیلمی مانند «انتقامجویان» بسازیم و شخصیتهای ماچت، دسپرادو و بچه های جاسوس را در آن به نمایش بگذاریم.
-کامکست ارتباط 10 سالهای با ال ری دارد. اهداف کوتاه مدت و بلند مدت شما در این زمینه چیست؟
--مردم میتوانند آثار خود و فیلمهای کوتاهشان را به نشانی اینترنتی ما بفرستند. شما میتوانید آن را در ال ری پخش کنید و درآمد داشته باشید. من یادم میآید که خودم نیز چنین کاری انجام میدادم و اگر 100 دلار درمی آوردم انگار که بیشترین پول دنیا را به دست آورده باشم. هنگامی که «گیتاریست دورهگرد» را ساختم قصدم فروش آن به کمپانی کلمبیا نبود و آن را برای شبکهی خانگی اسپانیا ساخته بودم. 60 درصد از افرادی که در ال ری چه پشت و چه جلوی دوربین کار میکنند اسپانیایی هستند.
-ال ری مردان را هدف قرار داده است. آیا شبکهی شما به طیف زنان نیز برنامه دارد؟
--ما در این مورد صحبت کردیم. زنان صرفاً مخاطب برنامههای تبلیغاتی ما هستند. به همین خاطر است که شاهد حضور چشمگیر مردان در ال ری هستیم.
-شهر گناه اول در سال 2005 به نمایش درآمد. چرا قسمت دوم اینقدر دیر ساخته شد؟
--این کار قرار بود در سال 2007 ساخته شود. اما راستش نمیتوانستم از هیچ بازیگری استفاده کنم. واینشتاین هم دیگر در میراماکس نبود. پس ناچار شدم صبر کنم تا ستارگان به گروه اضافه شوند. هنگامی که فیلمبرداری را شروع کردیم تمام بازیگران را به همراه گروه نداشتیم. فقط جسیکا آلبا و میکی رورک از ابتدا همراه ما بودند. بقیه بعداً اضافه شدند.
-آیا میتوانید همزمان با فعالیت در ال ری به ساختن فیلم بپردازید؟ یکبار در «Red Sonja» این کار را کردهاید. آیا ممکن است تا باز هم برایتان اتفاق بیفتد؟
--حقوق این فیلم متعلق به شخص دیگری بود. پس احتمالاً نه. من در انجام کارها از روش جرج لوکاس پیروی میکنم. او میخواست «درخشش و گوردون» را بسازد ولی چون نتوانست تمام حقوقاش را به دست بیاورد «جنگ ستارگان» را ساخت. من قطعاً کارگردانی را ادامه میدهم. امسال میخواهم یک علمی-تخیلی بسازم. گاهی شرایط مساعد نیست اما گاهی همه چیز دست به دست هم میدهد تا کاری را به اتمام برسانید.