گزارش زنده و اختصاصی آکادمی هنر از هشتاد و سومین دوره مراسم اسکار / سخنرانی پادشاه فاتح اصلی
- توضیحات
- نوشته شده توسط تحریریه آکادمی هنر
- دسته: گزارش
- منتشر شده در 1389-12-08 21:16
این پست از ساعت 21:16 یکشنبه شب گذاشته و تا پایان هشتاد و سومین مراسم اسکار چندین بار آپدیت شد.
همانطور که از مدتها قبل نوید گزارش اختصاصی از مراسم اسکار 2011 یعنی هشتاد و سومین دوره مراسم آکادمی اسکار را داده بودیم به وعده خود عمل کرده و این مراسم را در حین تماشای زنده آن منعکس خواهیم کرد. یکبار دیگر سالن کداک تیاتر لس آنجلس در اواخر فوریه میزبان برگزاری مهمترین رویداد سینمایی جهان است. رویدادی که در آن روز تمام خبرگزاریهای جهان یکی از تیترهای خود را به آن اختصاص خواهند داد. در سال جاری این سالن میزبان 3000 خبرنگار از سرتاسر دنیا است و مانند هر سال رأس ساعت برگزار میشود و شبکه NBC که سالهاست شبکه رسمی پخش کننده مراسم اسکار است آن را پوشش میدهد.
از ساعت 2:30 بامداد به وقت ایران فرش قرمز اسکار پذیرای هنرمندانی است که هر کدام با لباسهایی گران -که از مدتها قبل به دست طراحان معروف سپرده شده بودند- بر روی این فرش حضور پیدا کردند. رقم جواهراتی که امی آدامز برای این مراسم استفاده کرده بود از 1.3 میلیون دلار م بیشتر بود و این امر در مصاحبههای مختلف از او مورد سؤال قرار گرفت.
کمتر به یاد دارم در مراسمی از اسکار شخص خاصی غائب باشد. مثلا وقتی براندو برای اسکار پدرخوانده حاضر نمیشود هنوز که هنوز است از این اتفاق یاد میشود. هر هنرمندی مایل است این جایزه را تصاحب کند با اینکه گاهی اوقات اشخاصی پیدا میشوند که هویتشان مانند جایزه آکادمی بزرگ باشد. امسال هم مانند رقابتهای قبل ایران هیچ نمایندهای در این مراسم ندارد. سال گذشته با حواشی زیادی فیلم متوسط بدرود بغداد بدون کارشناسی لازم به این رقابت فرستاده شد که حتی در لیست بیست فیلم اسکار غیرانگلیسی زبان جایی نداشت. امیدوارم امسال فیلم جدایی نادر از سیمین ساخته اصغر فرهادی قربانی چنین تصمیمهایی نشود و به این مراسم مهم فرستاده شود تا شاید خاطره بچههای آسمان مجید مجیدی را زنده کند.
مراسم رأس ساعت 5 بعدازظهر به وقت لس آنجلس که میشود 5:02 صبح به وقت ایران با پخش کلیپی آغاز گردید. آن هاثاوی و جیمز فرانکو مجریان مراسم پس از این کلیپ بر روی صحنه حضور پیدا کردند. هاثاوی در مصاحبهای عنوان کرده بود لحظهای برای قبول اجرای این مراسم به خود تردید راه نداده بود و به سرعت پاسخ مثبت داده است و امیدوار است بتواند در کنار فرانکو زوج موفقی را به وجود آورند. سال گذشته هیو جکمن به تنهایی اجرای مراسم را بر عهده داشت که به یکباره هاثاوی را بر روی صحنه کشاند و شاید اجرای بداهه موفق او سبب انتخابش شده باشد. در کلیپ ابتدایی هاثاوی و فرانکو در یک قسمت کوتاه نقش کاراکترهای مقابل هر کدام از فیلمهای کاندید شده را ایفا کردند. شوخیهای آنها طنین خنده را در کداک تیاتر به گوش میرساند.
پس از پخش چند ثانیه به یادماندنی از فیلم بربادرفته ساخته ویکتور فلمینگ، تام هنکس را بر روی صحنه فراخواندند تا بهترین طراحی هنری را معرفی کند.
بهترین طراحی هنری:
آلیس در سرزمین عجایب (رابرت استرومبرگ و کارن اهارا)
جایزهای که سه شانس را برای آن در نظر داشتند: هری پاتر، آلیس و قوی سیاه که در نهایت فیلمی که بیشتر استحقاقش را داشت یعنی آلیس در سرزمین عجایب توانست این جایزه را از آن خود کند.
بهترین فیلمبرداری:
والی فیستر برای سرآغاز
جایزهای که نباید درمورد آن شکی به خود راه داد. یکی از لذات همراهی با سرآغاز فیلمبرداری خیره کننده فیستر بود که نباید از نقش نولان در این امر غاقل بود. او هدایت خاصی در فیلمبرداران خود دارد که متأسفانه معلوم نیست چرا اعضای آکادمی کارگردانی او را ندیدند. فیلمبرداری دیگری که میتوانم رقیب سرآغاز بدانم فیلمبرداری قوی سیاه و سخنرانی پادشاه بود.
بهترین بازیگر نقش مکمل زن:
ملیسا لئو (مبارز/The Fighter)
در مورد بهترین بازیگر نقش مکمل زن در سال گذشته بازیگر خاصی چهره واقعی نبود؛ تنها استعدادی چون هیلی اشتنفیلد در شهامت واقعی معرفی شد یا میلا کانیس در قوی سیاه و جکی ویور در قلمرو پادشاهی حیوان بسیار بالاتر از حد انتظار ظاهر شدند. شاید در مورد بهترین بازیگر زنی که واقعا شگفت زدهام کرد میتوانم نورا وُن والدستیتن را در فیلم کارلوس نام ببرم که جایش در این لیست خالی بود. اما در بین نامزدها و شاید در کل لئو بازی بسیار قابل قبولی را ایفا کرد.
جاستین تیمبرلیک و میلا کانیس دو هنرمند بعدی بودند که برای اهدای جوایز انیمیشن بر روی صحنه حاضر شدند.
بهترین انیمیشن کوتاه:
چیز گمشده (شان تن و اندرو راهمن)
انیمیشنهای کوتاه را تنها دو مورد را دیده بودم و جایز به اظهار نظر خاصی در این رشته نمیدانم چون انیمیشنی که جایزه را برد را ندیدم.
بهترین انیمیشن:
داستان اسباب بازی (لی آنکریک)
انیمیشن بیرقیب داستان اسباب بازی 3 که به نظرم بهترین انیمیشن تاریخ سینما میباشد و اگر جایزه بهترین فیلم را هم به آن اهدا میکردند اصلا شوکه نمیشدم.
جاش برولین و خاویر باردوم تازه پدر شده برای اهدای جوایز فیلمنامه نویسی بر روی صحنه حاضر شدند.
بهترین فیلمنامه اقتباسی:
آرون سرکین (شبکه اجتماعی)
در مورد شبکه اجتماعی و جوایزی که میبرد در گزارش گلدن گلوب به اندازه کافی نوشتهام و اینجا ترجیح میدهم چیزی ننویسم.
بهترین فیلمنامه اورجینال:
دیوید سیدلر (سخنرانی پادشاه)
سخنرانی پادشاه در کل به نظرم بهترین فیلمنامه سال بود و به بهترین نحو ممکن از کنش گفتار تا کنش سکوت، از روند بهبود یک نقصان، از جزئیات خاص میکروفون تا دیالوگهای دوره همه و همه به خوبی در متن فیلم سخنرانی پادشاه دیده میشد.
آن هاثاوی با کت و شلوار مردانه ترانهای را اجرا کرد و در انتها جیمز فرانکو با لباس مرلین مونرو در چطور با یک میلیونر ازدواج کرد ظاهر شد. پس از این اجرا هلن میرن و راسل برند بهترین فیلم غیر انگلیسی زبان را معرفی کردند.
بهترین فیلم غیر انگلیسی زبان:
در یک دنیای بهتر (سوزانا بیر)
متأسفانه در این بخش هم نتوانستم تمام فیلمها را مشاهده کنم که فیلم فوق هم جزء آن دسته بوده است.
برای جایزه بهترین نقش مکمل مرد مثل اینکه نفر کم آمده بود که ریس ویترسپون جایزه را اهدا کرد.
بهترین بازیگر نقش مکمل مرد:
کریستین بیل (مبارز/The Fighter)
اعضای آکادمی معمولا در مورد انتخاب بهترین بازیگر کمتر اشتباه میکند و اسیر احساس نمیشوند. کریستین بیل از مدتها قبل جوایز زیادی را از آن خود کرده بود و به حق برای اولین بار جایزه آکادمی را به خانه برد. او نقش یک مبارزی را بازی میکند که پس از اولین موفقیت، اسیر حواشی، الکل، مواد مخدر و زن بارگی میشود. پس از مدتی تصمیم میگیرد به برادر کوچکترش کمک کند تا پا جای پای او بگذارد. طرد کردن او از سوی بردارش سبب میشود بار دیگر همان شخص سابق شود و به برادرش کمک کند تا قهرمان مسابقات مشتزنی شود.
هیو جکمن و نیکول کیدمن دو ستارهای که در فیلم استرالیا کنار یکدیگر قرار گرفتند پس از معرفی آن هاثاوی که مدام لباس عوض میکرد بر روی صحنه آمدند و بهترینهای موسیقی را معرفی کردند.
بهترین موسیقی متن:
شبکه اجتماعی (ترنت رزنر و آتیکوس راس )
موسیقی متن شبکه اجتماعی بسیار دقیق روی تمامی لحظات این فیلم نشسته بود و حس و حال خاصی را به فیلم داده بود . خصوصا لحظاتی که پس از دقایق پرکلام، سکوت اندرو گارفیلد و نگاههای خاص او با موسیقی زیبای فیلم باز هم پر از حرف بود.
اسکارلت یوهانسون برای اهدای دو جایزه بهترین میکس صدا و جلوههای ویژه بر روی صحنه حاضر شد.
بهترین میکس صدا:
سرآغاز (لورا هشبرگ، گری ریزو و اد نوویک)
بهترین صدا:
سرآغاز (ریچارد کینگ)
چون هر دو جایزه فوق به فاصله یک دقیقه به یک فیلم اهدا شدند هر دو را در یک قسمت مینویسم. وجه تکنیکی سرآغاز جای حرف باقی نگذاشته است و از همه نظر عالی بوده است. تک تک صحنهها خصوصا 45 دقیقه نفسگیر پایانی از جلوههای بصری و صوتی خاصی برخوردار است در مورد جلوههای ویژه هم میتوانم بگویم مطمئن باشید هیچ فیلمی روی دست آن بلند نخواهد شد و جایزه را میبرد که دیگر در آن قسمت توضیح اضافات ندهم.
کیت بلانشت برای اهدای دو جایزه چهره پردازی و طراحی لباس بر روی صحنه حضور پیدا کرد. امسال خیلی سریع جوایز اهدا میشوند و وقت خاصی برای تبلیغات تلویزیونی که سالهای قبل بیشتر از این بود گذاشته نشده است.
بهترین چهره پردازی:
مرد گرگنما (ریک بیکر و دیو السی)
یک ایرادی که به اسکار همیشه میگیرند در نظر نداشتن فیلمهایی است که در یک بخش خاص بسیار درخشان هستند و آن بخش مورد توجه قرار نمیگیرد. اما در این زمینه آکادمی به حق رأی داد و مرد گرگنما که واقعا چهره پردازی خیره کنندهای داشت جایزه را دریافت کرد.
بهترین طراحی لباس:
آلیس در سرزمین عجایب (کالین اَتوود)
آلیس در سرزمین عجایب گرچه نتوانست طرفداران تیم برتون را در سال قبل راضی کند ولی جز رکورد فروش فیلمهای برتون که شکسته شد از نظر طراحی لباس، گریم، جلوههای ویژه و بخشهای بصری بسیار قابل قبول ظاهر شد.
امی آدامز و جیک جیلنهال برای اهدای جایزه بهترین مستند کوتاه و بهترین فیلم داستانی کوتاه روی صحنه آمدند.
بهترین مستند کوتاه:
بیگانگانی نه بیشتر (کارن گودمن و کرک سیمون)
بهترین فیلم کوتاه:
خدای عشق (لوک متنی)
بهترین مستند: (اهدا کننده جایزه: اُپرا وینفری مجری برنامه پربیننده و پرسابقه اُپرا)
شغل داخلی (چارلز فرگوسن و اودری مارس)
کلا در این بخش اسکار همه را به اصطلاحی آچمز کرد. دو مستند از اواسط سال شانس اسکار معرفی شدند یکی در انتظار سوپر من و دیگری مستندی بود که بنکسی گرافیتیست انگلیسی ساخته بود هر دو جزء مستندهای خوش ساخت سال گذشته بودند اما وقتی نام مستند بنکسی در بین نامزدها دیده نشد، همه شانس را به در انتظار سوپرمن دادند اما اسکار همه را شوکه کرد و مستندی دیگر جایزه را برد.
جود لاو و رابرت داونی جونیور زوج دو قسمت شرلوک هولمز ساخته گای ریچی –قسمت دوم هنوز اکران نشده است- برای اهدای دو جایزه بهترین جلوههای ویژه و بهترین تدوین بر روی صحنه حاضر شدند.
بهترین تدوین
شبکه اجتماعی (کرک باکستر و آنگوس وال)
تدوین آن همه دیالوگ، قطعههای موسیقی و تصاویر از صفحات مجازی در کنار دنیای واقعی یکی از سختترین کارهای ممکن در بین فیلمها بوده که شاید کمتر کسی توجه کند و انتظار دیگری داشته باشد اما جایزه بهترین تدوین به نظرم حق این فیلم بوده است.
بهترین ترانه: (اهدا کننده جایزه: جنیفر لاورنس)
We Belong Together (داستان اسباب بازی 3)
ترانه خاطره انگیزی که در انیمیشن دوست داشتنی داستان اسباب بازی 3 بسیار مقبول افتاده بود. ترانهای که در سالن اجرا شد و لذت تماشای برخی لحظات این انیمیشن را تداعی کرد. در این بخش به ترانههای اورجینال فیلم بارلسک خصوصا ترانههای I Am A Good Girl وThe Last of Me You Haven’t Seen بیتوجهی شده بود که حداقل در حد نامزدی اسکار میتوانست باشد.
بخش بعدی به یادبود سالانه که به درگذشتگان سال 2010 پرداخت؛ اختصاص یافت. این بخش هرساله اشک اغلب عشاق سینما را درمیآورد. چه ستارگانی صحنه سینما را ترک کردند، ستارگانی که هر کدام خاطره خاصی را در بین مخاطبین سینما باقی گذاشتند. ماریو مونیچلی، آرتور پن، اروین کشنر و دنیس هاپر از این افراد بودند که سال 2010 فوت کردند.
کاترین بیگلو کارگردان فیلم مهلکه و هیلاری سوانک برای اهدای جایزه بهترین کارگردانی بر روی صحنه حاضر شدند.
بهترین کارگردانی:
تام هوپر (سخنرانی پادشاه)
شاید همه انتظار داشتند دیوید فینچر را بر روی صحنه صدا زنند تا سازنده فیلمهای درخوری چون هفت و باشگاه مشتزنی به جای آن فیلمها برای فیلمی ضعیفتر جایزه بگیرد اما اسکار بر بفتا صحه گذاشت و هوپر را برگزید. البته باید باز هم اشاره کنم اسکار کارگردانی عالی کریستوفر نولان را نادیده گرفته بود و از کارگردانی کمنظیر آرنوفسکی چشم پوشی کرد.
بخش بعدی حضور سه تن از تاریخ سازان سینما بود. امسال اسکار افتخاری به فرانسیس فورد کاپولا، ژان لوک گدار و الی والاک تقدیم شده بود و در این قسمت با حضور آنت بنینگ یکی از اعضای هیئت مدیره آکادمی اسکار هر سه حاضر شدند و جمعیت حاضر در سالن قریب به دو دقیقه به صورت ممتد آنها را تشویق میکردند. هر کدام از انها فراموش نشدنی هستند. پدرخوانده یا از نفس افتاده هر دو و کارگردانانشان تا انتهای زمانه بر تاریخ سینما خوش میدرخشند.
جف بریجز بر روی صحنه برای اهدای جایزه بهترین بازیگر زن حاضر شد و به ترتیب چند کلمهای راجب هر کدام از آنها صحبت کرد. این امر بر خلاف دو سال گذشته بود که پنج بازیگر برنده اسکار هر کدام یک نفر را معرفی میکردند بود.
بهترین بازیگر نقش اول زن:
ناتالی پورتمن (قوی سیاه)
ناتالی پورتمن یک ایفای نقش استثنائی را ارائه داد. بالرینی که از سقوط تا تکامل را در سه نقش تجربه کرد تا با نقصان خود راهی به کمال گشاید. یکی از اشخاصی که تردیدی در مورد جایزه گرفتنش در این شب نمیتوان به خود راه داد قطع به یقین پورتمن است.
کار بریجز را در مورد بهترین بازیگر نقش اول زن، ساندرا بولاک برای بهترین بازیگر نقش اول مرد ایفا کرد.
بهترین بازیگر نقش اول مرد:
کالین فرث (سخنرانی پادشاه)
در این رشته بازیگر خاصی شانس اصلی اسکار محسوب نمیشد با اینکه به راحتی از بازی قابل قبول لئوناردو دیکاپریو گذشتند و آن را نامزد دریافت جایزه نکردند اما در انتهای سال و اکران سخنرانی پادشاه و شهامت واقعی شانس اصلی را کالین فرث و جف بریجز تشکیل میدادند. اما نقش مارشال کاگبرن برای بریجز شباهت زیادی به نقش او در دل دیوانه داشت و به همین خاطر فرث را در یک قدمی اولین اسکارش که به حق هم انتخاب شد قرار داد. فرث نقش شاهزاده انگلیسی را ایفا میکند که لکنت زبان دارد و همین امر او را از مجامع عمومی دور نگه میدارد اما او با تمرینهای مختلف بر لکنت غلبه میکند و سخنرانی قابل قبولی را در زمان جنگ جهانی برای مردم انگلستان قرائت میکند.
بهترین فیلم (اهدا کننده جایزه استیون اسپیلبرگ)
از هنگامی که ساختن فیلم شبکه اجتماعی توسط دیوید فینچر بر اساس داستانی از زندگی مارک زوکربرگ مؤسس فیس بوک در محافل مختلف شنیده شد مخاطبین حرفهای سینمای جهان متوجه شدند فینچر حرفهای گفتن بسیاری در اسکار خواهد داشت خصوصا اینکه موضوع فیلمش قبل از ساخت شانس اسکار دارد هرچقدر هم که فیلمش در حد و اندازه فیلمهای دیگر نباشد. شبکه اجتماعی در اغلب رقابتها جوایز اصلی را ربود. در برخی محافل سرآغاز در برخی دیگر قوی سیاه در کنار این فیلم عرض اندام میکردند اما کثرت جوایز شبکه اجتماعی قابل توجه بود. اما در آخرین لحظات سال رقیبی به نام سخنرانی پادشاه سر و کلهاش پیدا شد. منتقدان در آخرین لحظات رأی خود در ژورنالها و سایتهای مختلف خود را برگرداندند و حتی در جوایز مهم بفتا (اسکار انگلیسی) این فیلم تازه از راه رسیده بود که جوایز را درو کرد. اسکار 2011 هم به پایان رسید و رأی نهایی با معرفی سخنرانی پادشاه به عنوان بهترین فیلم پایان یافت.
در کل جوایز اهدا شده در حد قابل قبولی بود. نمیتوان گفت اسکار ناعادلانه رفتار میکند، بلکه اسکار یک رویداد اجتماعی است که همیشه از سیاست دوری کرده و فیلمها و افرادی را برمیگزیند که منجر به حرکتی اجتماعی شود یا در دل تودههای مردم –البته با توجه به ساختار قوی- مقبول واقع شود. فیلمهایی که کاندید اسکار میشوند بهترینهای سال شاید نباشند اما قطع به یقین جزء بهترینهای سال هستند و هر کدام ارزشهای قابل انکاری دارند.
jcomments on}
دیدگاهها
ویراستاری سایت کامنت شما را توهین به خانم نعمتی تلقی کرده و بخش اعتراضی آن به سایت تنها منتشر شده است. قوانین مطبوعات اجازه نشر هر گونه مطلب یا کامنتی را نمی دهد
با تشکر از پیگیری شما
اما برای این مطلب بهت آفرین میگم.