رحیم، جوان لاغر اندامی که ساده میپوشد و بیتَکلف لبخند میزند. لهجه شیرازیاش او را کامل میکند؛ با بازی خیلی خوب امیر جدیدی در دقایق ابتدایی به سرعت با این پرسوناژ آشنا میشویم. ادامه فیلم حول همین شخصیت پیش میرود. رحیم ما را به نقش رستم میبرد آرامگاه امپراطورهای ایران بزرگ، نقش بسته بر صخرههایی با عظمت. رحیم بر پلههای دخمه خشایارشا قدم میگذارد و ما از پایین، بالا و بالاتر رفتن او را میبینیم. همزمان عنوان "قهرمان" بر پرده نقش میبندد. رحیم به مقصد (حسین) میرسد. حسین از او میخواهد که به پایین بروند. رحیم از بالا به پایین و از یادگارهای امپراطوری به شهری که دیگر پایتخت امپراطوری نیست و از قهرمانی به ضد قهرمانی میرود.