کارگاه انسان شناسی هنر در خانة هنرمندان + چکیدهای از مباحث مطروحه در کارگاه
- توضیحات
- نوشته شده توسط تحریریه آکادمی هنر
- دسته: انسانشناسی
- منتشر شده در 1392-06-13 02:32
به گزارش بخش انسانشناسی و هنر آکادمی هنر، خانه هنرمندان ایران کارگاه «انسان شناسی هنر» را توسط دکتر اصغر ایزدی جیران (استادیار گروه انسان شناسی دانشگاه تهران و مدیر گروه انسان شناسی هنر) در روز سه شنبه 12 شهریور از ساعت 14 الی 18 در قالب دانشگاه تابستانه برگزار می کند.
در زیر چکیده ای از مباحث مطروحه در کارگاه را می خوانید:
پژوهش انسان شناختی هنر به معنای بررسی زمینه مند فعالیت هنری است. در این رویکرد، فهم هنر، فهم کل زمینه ای است که در آن تولید شده و به نمایش درمی آید. هدف آثار بزرگان انسان شناسی هنر آن بوده است تا نظام هنر بومی و یا زیبایی شناسی بومی را کشف کنند و نتایج پژوهش های آنها نشان می دهد که ویژگی ها و اصول هنری جوامع غیر- غربی (نوعاً به عنوان میدان های پژوهشی انسان شناسان) ضرورتاً با گفتمان هنر غرب سازگاری ندارد. شیوه درک و مفهوم بندی امر هنری و امر زیبایی شناختی توسط جهان اجتماعی و فرهنگی صورت می گیرد و در درون همین جهان ها معنا و کارکرد می یابد. بنابراین دیدگاه یک انسان شناس در بررسی هنر، دیدگاه از درون و از پایین است؛ انسان شناس تلاش می کند تا با زندگی با جامعه مورد مطالعه خود به درکی نزدیک به درک فرهنگِ تولیدکننده از هنر برسد و آن را به لحاظ نظری مفهوم بندی کند.
اما مسئله اساسی در مورد ایران آن است که ادبیات نظری و تجربی این شاخه پژوهشی به درستی معرفی نشده است. در این کارگاه تلاش می کنم تا با مروری بر تاریخچه نظری این شاخه به ابعاد مهم تحلیلی در انسان¬شناسی هنر با تکیه بر کارهای محققین آن اشاره کنم. انسان شناسی هنر در دهه های 1960 و 1970 با آثار افرادی چون آنتونی فورگ، دنیل بیبویک و نانسی مان به بلوغ می رسد. این محققان به ترتیب در گینه نو، آفریقا و استرالیا با روش مردم نگاری تلاش می کنند تا هنر و زمینه آن را به طور زنده و از نزدیک تجربه کنند. دهه های 1980 و 1990 دوره شکوفایی هر چه بیشتر انسان شناسی هنر توسط افرادی چون هوارد مورفی، لوک تایلر، سوزان کوچلر، سیلویا بون و دیگران است؛ این افراد در کارهای خود می کوشند تا هنر را در ارتباط با موضوعات خاصی چون قدرت، حافظه و جنسیت قرار دهند. دهه 2000 شاهد وفور فوق العاده محققان و کارهای پژوهشی در این شاخه مهم از انسان شناسی است.
انسان شناسان معمولاً هنر را از ابعاد چهارگانه معناشناختی، زیبایی شناختی، عاطفی و عاملیتی مورد پژوهش قرار داده اند؛ یعنی در کارهای خود بر روی یکی از این ابعاد تمرکز داشته اند. در بعد معناشناختی با کارهای پیشروی آنتونی فورگ (1973) و نانسی مان (1973) هنر به مثابه نظامی از معنا و لذا نظامی از ارتباط درک می¬شود که به دنبال رمزگذاری و رمزگشایی معناست. در بعد زیبایی¬شناختی با آثار درخشان جرمی کوت (1992) و هوارد مورفی (1989) تأثیر ویژگی های فیزیکی و غیر- فیزیکی هنر بر حس های انسان مورد بررسی قرار می گیرد. در بعد عاطفی با کار محرک پل روسکو (1995) تأثیرات هیجانی و احساسی هنر و ایجاد احساسات خاص با اهداف معین کاوش می گردد. نهایتاً در بعد عاملیتی با کار بنیان گذار آلفرد جِل (1998) شیء هنری همچون شخص تلقی می گردد که در شبکه ارتباطات اجتماعی به ایفای نقش می پردازد.
در بخش نهایی کارگاه تلاش خواهم کرد تا دیدگاه انسان شناسی حس ها را نسبت به هنر و زیبایی شناسی مطرح کنم. مهم ترین محقق این موضوع، دیوید هاوز (2006؛ 2008) است که زیبایی شناسی را به معنای اصلی آن یعنی ادراک حسی برمی گرداند و به دنبال نظریه چند- حسی از زیبایی شناسی است.
همچنین در این کارگاه تلاش خواهد شد تا تجارب پژوهشی انسان شناسی هنر در ایران در کارهای مدرس (ایزدی جیران، 1391) و نیز همکاران وی (کاظمی، 1391؛ فلاح نیا، 1391؛ رضوی، 1391) به عنوان مثال های بومی در ایران مورد بررسی قرار گیرند.
برای اطلاعات بیشتر در مورد این کارگاه با شماره 88310463 از ساعت 15 تا 20 تماس بگیرید.
منابع
- ایزدی جیران، اصغر (1391) «تجسم فرهنگ در هنر: مردم نگاری ورنی های قره داغ آذربایجان»، رساله دکتری، دانشگاه تهران.
- کاظمی، سمیه (1391) «بررسی انسان¬شناختی هنرهای تزئینی در نخل گردانی ابیانه»، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه هنر اصفهان، استاد راهنما: اصغر ایزدی جیران.
- فلاح نیا، ضحی (1391) «بررسی انسان شناختی سقانفارهای روستای شیاده بابل»، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه هنر اصفهان، استاد راهنما: اصغر ایزدی جیران.
- رضوی، الهام (1391) «بررسی انسان شناختی سبک چلیپا در میبد»، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه هنر اصفهان، استاد راهنما: اصغر ایزدی جیران.
- Coote, Jeremy (1992) “Marvels of Everyday Vision: The Anthropology of Aesthetic and Cattle-keeping Nilotes”, in Anthropology, Art, and Aesthetics, edited by J. Coote & A. Shelton, Oxford: Clarendon Press, pp: 245-273.
- Forge, Anthony (1973b) “Style and Meaning in Sepik Art”, in Primitive Art and Society, edited by Anthony Forge, London: Oxford University Press, pp: 169-192.
- Gell, Alfred (1998) Art and Agency: An Anthropological Theory, Oxford: Clarendon Press.
- Morphy, Howard (1989) “From Dull to Brilliant: The Aesthetics of Spiritual Power among the Yolngu”, Man, Vol. 24, No. 1, pp. 21-40.
- Munn, Nancy D (1973a) Walbiri Iconography: Graphic representation and Cultural Symbolism in a Central Australian Society, Chicago & London: The University of Chicago Press.
- Roscoe, Paul B (1995) “Of Power and Menace: Sepik Art as an Affecting Presence”, in, The Journal of the Royal Anthropological Institute, Vol. 1, No. 1, pp: 1-22.