از بالا؛ نگاهی به کارنامه و آثار عکاسی مجید کورنگ بهشتی
- توضیحات
- نوشته شده توسط امیر رجایی
- دسته: جامعه شناسی و هنر
- منتشر شده در 1395-12-07 19:21
زُل، نخستین مجموعه
قدیمیترین مجموعه عکس مجید کورنگ بهشتی مربوط به دوران ابتدایی کار حرفهای هنرمند به عنوان عکاس است. مجموعه «زُل» در سال 1379 در گالری کلاسیک اصفهان به نمایش درآمده است. به نظر میآید این مجموعه بیشتر حاصل تجربیات و آموختههای هنرمند در رشته دانشگاهی او یعنی نقاشی است و برآمده از برخوردی نیمه انتزاعی تا حدودی فرمالیستی با دنیای اجسام و اشکال، فرمها و البته بیشتر رنگهاست. او گاه کادری را برمیگزیند که حاصل ترکیب اتفاقی چند شیء متفاوت در کنار یکدیگر است و او به نحوی آنها را با یکدیگر ترکیب میکند که حاصل مجموعهای بینقص از ترکیببندیهای بکر و جسورانه میشود. ترکیبی نقاشانه مملوء از خاکستریهای رنگی متنوع. ترکیب رنگهای این دست آثار هنرمند گاه به قدری کامل و بینقص هستند که گویی خود او به ساخت میزانسن، صحنهآرایی و رنگ کردن کاراکترهایش در تصویر دست زده است و فقط به جای قلممو و انجام نقاشی، دوربین عکاسی و مدیوم عکس را جایگزین کارش کرده است. ترکیببندیهای موجود در این مجموعه گاه تنها بر پایه رنگها شکل گرفته است. نگاه برتری جویانه رنگ بر فرم در کارها و حس و حال آثار به گونهای است که باعث میشود این آثار را بیشتر مربوط به نگاه نقاشانه او بسنجیم. در این کارهای با مایه انتزاعی میتوان نوعی شاعرانگی شخصی هنرمند را دید. دیوارهای رنگ و رو رفته، پارچهها، فلزات زنگ زده یا دیگر سطوح با تونالیتههای رنگی مختلف دستمایه کار هنرمند در خلق تصاویر این مجموعه بوده است.
نزدیک شدن دوربین به سوژهها در وسعت بیواژه
مجموعه بعدی هنرمند که قسمتی از آنها تحت نام «وسعت بیواژه» در قالب کتابی در سال 1382 به چاپ رسیده است، نگاه نقاشانه هنرمند، کمی از حال و هوای دوران تحصیل او فاصله میگیرد. با اینکه ترکیببندیها به همان اندازه موفق و خلاق هستند، اما هنرمند نگاهش را نه تنها معطوف به فرمها کرده بلکه این بار به تعمد خواستار ورود دیگر مفاهیم به کارهایش نیز شده است. نزدیک شدن دوربین کورنگ بهشتی به سوژهها به گونهای است که او توانسته آن سوژه را از آن خود کند. عکاس به اندازهای به اشیای دنیای اطراف خود نزدیک میشود که هویت واقعی آنها را آن گونه که ما میشناسیم، میستاند. او نه آنقدر به سوژه نزدیک شده است که بیننده دیگر نشانهای از هویت آن یافت نکند و نه از فاصلهای از سوژههایش عکاسی کرده که ما آنها را به عنوان کاراکترهای روزمره خود به راحتی در خاطره تصویری مغز خود بازشناسی کنیم. تلی از زباله، بازی سایه نردهها، درختان یا دیگر عناصر در فضاهای آشنای هر روزه مانند راهپله و دیوارهای سیمانی، جویها و برکهها و گودالهای آب، زبالههای شناور در رودخانه به همراه انعکاس تصاویر آسمان در قسمتهای شفاف مثل آب یا شیشه ماشین و...، حضور حصارهای فلزی و پرچینهای چوبی، دیوارهای مخروب و ساختمانهای نیمهساز و هر چیز کوچک دمدستی که در فضای یک شهر (در هر کجای دنیا!) میتوان یافت، دستمایه کار هنرمند برای خلق ترکیببندیهای سیاهوسفید او شده است تا به وسیله آن فارغ از قابی انتزاعی به بیان مفاهیم فکری خود نیز بپردازد. تصاویری که گاه آنقدر پرکنتراست شدهاند که صرفاً یک ترکیببندی تیرهروشن کلاژ مانند به نظر میرسند؛ تصاویری که حاصل ضدنور (سیلوئت) اشیاء در نور خورشید هستند. با دیدن این مجموعه مخاطب این احساس را میکند که گویی هنرمند در روند (پروسه) کاری خود، رفتار عکاسانه بیشتری از خود بروز داده است (یا لااقل آنچه ما در حافظه تعریف شده خود از عکاس انتظار داریم!) و تا حدودی از حال و هوای روحیات نقاشانه خود فاصله گرفته است؛ هر چند او از تجربههایی بصری آثار ابتدایی خود مانند بافتها و فرمهای زمخت و لطیف به بهترین شکل در این مجموعه نیز بهره گرفته است. چیزی که او تا متأخرترین آثارش نیز همچنان در استفاده از آنها (خود آگاه یا ناخودآگاه) تأکید دارد، وجود نوعی انزوای شخصی هنرمند که در مجموعههای اول به صورت شاعرانه گونهای خودنمایی شده، در این مجموعه در قالب مفاهیمی به صورت ذهنیتر نمایان شده است و هنرمند رویکردی مفهومیتر را در کارهای خود وارد کرده است. این رویکردی است که کورنگ بهشتی به همراه نگاه خاص انتزاعیاش تا آخرین مجموعه آثار خود یدک میکشد. یعنی حتی در آثاری که رویکردی کاملاً اجتماعی دارند، شاهد برداشتهای کاملاً شخصی و درونی هنرمند هستیم و او خواسته یا ناخواسته نتوانسته از این بند رها شود. این دقیقاً یکی از ویژگیهایی است که کارهای او را منحصر به فرد یا بهتر بگوییم منحصر به خود او کرده است. همین مسئله بارزترین روند کاری کورنگ بهشتی در این سالهاست.
مقاله کامل را از زیر دانلود کنید