فتح احساسات با «یه حبه قند»
- توضیحات
- نوشته شده توسط تحریریه آکادمی هنر
- دسته: یادداشت
- منتشر شده در 1389-11-27 13:22
مهدی فیاضی کیا - روز دهم جشنواره فیلم فجر 25 بهمن 1389: یه حبه قند ساخته رضا میر کریمی
رضامیرکریمی در آخرین فیلمش به کمالگرایی، سبک پردازی و زبان فرمی خاص خودش نزدیک شده است. از آنجایی که فیلم دیگری را در جشنواره ندیده ام قادر به قیاس آن با دیگرفیلمها نیستم اما به خودی خود و به تنهایی،
یه حبه قند، نه تنها فیلم بدی نیست که اثری مطبوع و دوست داشتنی هم به نظر میرسد. شاید علتش هم این باشد که پر از لحظههای آشناست. این لحظههای آشنا میتواند لبخند به لبهای ما بیاورد یا یک حسرت قدیمی را یا خاطرهای مبهم را زنده کند.
گذشته از اینها، یه حبه قند، حاوی بافت مضمونی رنگارنگی هم هست که شاید در نگاه بیننده حرفهای، کمی متشتت و آشفتهگو به نظر برسد و شاید پاشنه آشیل فیلم محسوب شود. اما به نظرم یه حبه قند، بیشتر از فیلم اندیشه، فیلم احساس است. فیلمی که بیشتر از عقلانیت، داستانگویی و محتواپردازی، در صدد تحریک احساسات مخاطب از طریق رنگ و نور و ریزقصه ها و حالتهای ظریف (گاهی حتی به ظرافت یک حالت نگاه) است. همه اینها باعث میشود که امیدوار باشیم امسال یه حبه قند با استقبال مخاطب عام هم روبرو شود.
شاید قدرتمندترین و بیعیبترین بخش قصه، (حتی فراتر از فیلمنامه) بازی بازیگران باشد و میزانسنی که میرکریمی (احتمالا با مکافات) به آن رسیده است. همه چیز خوب است. دست کم از حیث بصری، همه چیز ورای استانداردهای سینمای ایران است. به نظر میرسد مدیران دولتی هم باید این فیلم را دوست داشته باشند از این حیث که اگر به راستی دغدغه ترویج فرهنگ ایرانی اسلامی را دارند، میرکریمی دارد به سبکی بومی دست مییابد که شاید پیش از این، تنها در نوع نگاه خاص مهرجویی در سینما و نحوه فرم پردازی مجیدی تا حدودی (و البته به شکل غیرمستقیم تری) پررنگ شده بود. شاید گزافه به نظر رسد اما گمان میکنم میرکریمی از عناصر هنرهای دیگر ایرانی از جمله خط و تذهیب و طرحهای اسلیمی و آشکارا معماری، در شگردهای دکوپاژی خودش بهره گرفته است. قضاوت این با مدیرانی که دانش لازم را دارند.
بحثهای مبسوط را به ایام اکران موکول میکنم. یه حبه قند، تا اینجا توانسته رضایت اکثر اقشار را از برخی منتقدین و مخاطب تا مدیر دولتی و آدمهایی با ذائقههای عجیب و غریب و حتی آدمهای مضمونگرا را جذب کند. این برای یک فیلم، تنها فتح سنگرهای مادی نیست. بیشتر به فتح دلها، به فتح احساسات شبیه است. پس فعلا به عوامل یه حبه قند و بخصوص خالقش باید تبریک گفت.