حکایت های جشنواره ای / بخش اول
- توضیحات
- نوشته شده توسط خشایار سنجری
- دسته: یادداشتهای فجر 34ام
- منتشر شده در 1394-11-03 17:14
اصولا نمی توان میل سینمادوستان به تماشای فیلم را به جشنواره محدود کرد. آنهایی که جشنوارهرو حرفهای هستند، به دقت آخرین اخبار آثار سینمایی را پیگیری میکنند و دقیقا میدانند هم اینک که شما در حال مطالعهی این متن هستید، چه فیلمهایی در مرحلهی پیش تولید، صداگذاری، اتالوناژ و یا ساخت موسیقی هستند. پس، با مخاطبانی کاملا هوشیار و با اطلاعاتی موشکافانه مواجه هستیم. این دست از مخاطبین، مسلما در طی سالها تماشای فیلم ایرانی، فیلمسازان محبوب خود را یافتهاند و مسیر فیلمسازی آنها را به دقت بررسی کردهاند. حال، این فیلم بینهای حرفهای، در مواجههی اول با فهرست فیلمهای حاضر در بخش سودای سیمرغ ، واکنشهای متفاوتی خواهند داشت که به ارزیابی آنها خواهم پرداخت.
واکنش اول : جمع بزرگان جمعِ
آنهایی که نفس عمیق و عیار 14 را با حال و هوای سینمای محبوب شان نزدیک دیده اند، قطع به یقین، در پوست خود نمیگنجند، چون پرویز شهبازی امسال با مالاریا، گام به میدان فجر گذاشته است. فیلمسازی که در بازسازی و نمایش زندگی پر فراز و نشیب جوانان در فضای امروز جامعهی ایران، پیشگام و متبحر است. اشتیاق ها برای رونمایی از آخرین ساختهی او، در کنار فهرست متفاوت بازیگران این فیلم، چشمها را به سوی خود خیره کرده است. فیلمسازی که آخرین ساختهاش، در بند، گویای توانایی بالای او در قصهگویی در شهری پلید و بیقانون است و همواره، فیلمهایش مدعی درخشش در بخشهای اصلی سودای سیمرغ است، امسال نفس خیلیها را در سینه حبس کرده است.
دستهای نیز هستند که با از کرخه تا راین گریستهاند و و با آژانس شیشه ای، طغیان را بر پردهی سینما تجربه کرده اند. این دسته، حالشان در این روز ها خیلی خوب است، چون ابراهیم سینمای ایران، دوباره گام به میدان نهاده است. نامی که سال هاست در جشنواره می درخشد و در هر حضورش، به سوی سیمرغها بال میکشد. علاقهمندان به حاتمیکیا، با عکسهای منتشر شده از بادی گارد، پویایی و جنب و جوش این فیلم را دریافته اند و بی صبرانه برای تماشای دوبارهی حاج کاظم بر پردهی سینما، روزها را می شمارند.
سینمادوستانی که همواره پیگیر آثار سیاسی – اجتماعی هستند، امسال با امید فراوان به جشنواره چشم دوخته اند. حضور لانتوری، سومین فیلم درمیشیان در جشنواره، در روزهای فقر ساخته های آبرومند در این ژانر، برای این دسته از مخاطبان سینما ، غنیمتی ست مغتنم. فیلمی که حتی نامش هم کنجکاوی های بسیاری را بر انگیخته است. درمیشیان که با بغض، احاطه اش را بر مصایب نسل جوان به رخ کشید، با عصبانی نیستم، جایگاه اش را در ژانر اجتماعی سیاسی ، تثبیت کرد و محبوبیت فراوانی در بین دوستان کسب کرد.
کسانی که علاقهمند به دیدن فیلمهایی با رعایت دقیق اصول در ژانر هستند ، با فرزاد موتمن، خاطرات خوبی را در حافظهی سینمایی شان ثبت کردهاند. خالق شبهای روشن ، همواره با تسلط کاملاش بر زبان سینما و دقت مثال زدنیاش در فضاسازی و میزانسنهای مهندسی شده، علاقهمندان به کارهایش را راضی نگه داشته است. موتمن، در ادامهی تجربیاتاش در ژانرهای مختلف، این بار سری به ژانر جنایی – پلیسی زده است که به کلی با فضای آثار قبلی او متفاوت است. فیلمسازی که با خداحافظی طولانی، واکنش های متناقضی را در بین سینمادوستان ایجاد کرد، این بار با تجربه ای متمایز، پای به عرصهی رقابت در جشنوارهی فیلم فجر گذاشته است.
علاقهمندان به سینمای مینیمال، سالهای سال در سینمای ایران، نمایندهای نداشته اند و همواره تنها امیدشان به عباس کیارستمی بود. در دهه ی اخیر، رگه هایی از درخشش فیلمسازان، در این مسیر دیده میشد اما هربار به علتی تداوم نمی یافت. رفیع پیتز ، فردین صاحب زمانی و ... ، نمونه هایی بودند از درخششی مقطعی که جایگاه ثابتی در بین سینمادوستان پیدا نکرد. اما این بار اوضاع به کلی فرق می کند. مجید برزگر، که با پرویز، دریچه های جدیدی از قصه گویی مینیمال را در سینمای ایران گشود، مخاطبان سینمای ایران را به ظهور فیلمسازی مستعد و مسلط به فنون سینما، امیدوار کرده است. او با فیلم زندگی شهروند معمولی، گام به جشنواره گذاشته است اما به علت حضور گسترده اش جشنوارههای خارجی، از شرکت در بخش مسابقه محروم شده است. فیلم برزگر ، همچون بسیاری از فیلم ها در سال های اخیر ، به بخش هنر و تجربه کوچ داده شده است. بخشی که در سال های گذشته ، نوعی نگاه نام داشت و بیشتر شبیه نوعی دلجویی از صاحبان آثار است.