اختصاصی

  • برندگان ونیز ۲۰۲۲ مشخص شدند، سهم پررنگ سینمای ایران در بخش های مختلف

    هفتاد و نهمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم ونیز شنبه شب با اعلام برندگان و مراسم اختتامیه به کار خود پایان داد. این جشنواره در ونیز ایتالیا از ۳۱ اوت تا ۱۰ سپتامبر ۲۰۲۲ برگزار شد. مستند همه زیبایی و خونریزی (All the beauty and the bloodshed) به کارگردانی لورا پویترس برنده شیر طلایی برای بهترین فیلم در هفتاد و نهمین دو...

زنگار و استخوان: داستان عاشقانه‎ای تأثیرگذار از ژاک اودیار که از صفحه‎ی نمایش مانند یک سیل خروشان سربرمی‎آورد.

 

 زنگار و استخوان Rust-And-Bone-De-Rouille-et-dOs-marioncotillard

 

آن‎چه که در این فیلم عجیب، احساس برانگیز یا طراحی شده به نظر می‎رسد، یک داستان عاشقانه جذاب است. زنگار و استخوان Rust and Boneداستانی از یک دوستی خارق العاده است که به رابطه‎ عاشقانه‎ تأثیرگذار و اسارت با بازی شگفت‎انگیز ماریون کوتیار و ماتیاس شوانارتس ختم می‎شود. ژاک اودیار آن را کارگردانی کرده و فیلمنامه آن را با همکاری توماس بایدگن نوشته است. شخصیت‎های این فیلم از مجموعه‎ی داستان کوتاهی با همین نام از نویسنده‎ی آمریکایی کرگ داویدسون اقتباس شده است. در روزهای اولیه جشنواره کن به سر می‎بریم، اما زنگار و استخوان یک مدعی جدی برای جوایز است و شگفتی‎ آن لحظه‎ای به پایان خواهد رسید که کوتیار جایزه بهترین بازیگری را دریافت کند.

 

 او نقش استفانی –یک زن جوان که نهنگ‎های بزرگ را در پارک مارین‎لند تعلیم‎ می‎دهد- را ایفا می‎کند. در پاسخ به حرکات نمایشی استفانی، حیوان‎های بزرگ از آبِ کلرید شده سر بیرون می‎آورند و حرکات بامزه‎ای برای جمعیت انجام می‎دهند. یک شب در یک کلاب به صورت اتفاقی با علی - یک مرد بلژیکی که نگهبان کلاب- مواجه می‎شود. علی در مبارزات مشت‎زنی غیرعادی شرکت می‎کند با رویای این‎که روزی کیک‎بوکسینگ‎کار بزرگی شود. علی بی‎توجه و بی‎خیال نسبت به مسئولیت‎های خانواده‎اش با خواهر همیشه سخت‎کوشش آنا (کورنی ماسی‎یرو) زندگی می‎کند و برایش مهم نیست که خواهر و همسایگانش از پسربچه شش ساله‎اش سم (آرماند وردور) –که نتیجه رابطه قبلیش است- مراقبت کنند. علی، استفانی را پس از یک مبارزه در حال مستی به خانه می‎برد و به وضوح انتظار رابطه با او را دارد، اما از سوی استفانی رغبت آن‎چنانی نشان داده نمی‎شود و اتفاقی نمی‎افتد. کوتیار نشان می‎دهد که چگونه استفانی با توجه و حتی ظرافتی که علی به او نشان می‎دهد تحت تأثیر قرار می‎گیرد.

 

در مریلند فاجعه‎ای رخ می‎دهد. استفانی وقتی یکی از نهنگ‎ها روی او می‎افتد به شدت زخمی می‎شود. او در بیمارستان چشم‎هایش را باز می‎کند و متوجه می‎شود دوپایش قطع شده است. عکس‎العملش نسبت به این واقعه در جیغ کشیدن آن‎قدر زیاد است که ریگان هزاران مایل دورتر  در صف پادشاهان چنین فریادی نکشیده بود. استفانیِ افسرده و در انزوا فرو رفته از تأسف وضعیت جدیدش را پذیرفته است. او در این حین متوجه می‎شود که تنها کسی که می‎تواند با او صحبت کند علی است. کسی که نسبت به او هنوز احساس سابق را دارد و از وضعیت جدیدش نمی‎هراسد. علی هنوز هم خواهان رابطه با استفانی است. استفانی مغرور، آسیب‎پذیر و غمگین، رفته رفته عاشق علی می‎شود؛ اما می‎فهمد که علی هنوز می‎خواهد در موقعیتی قرار گیرد که از آن برون‎رفت داشته باشد.

 

فیلم rust and bone جشنواره فیلم کن

استعاره‎ی نهنگ ممکن است ارزش فیلم را کم کند، اما این‎کار را نمی‎کند. می‎توان آن را نیروی دستِ طبیعت و سرنوشت درنظر گرفت که کارهای انسان را ناتمام و نقشه‎های کوچکش را برای آینده ناتمام می‎گذارد. علی را می‎توان پس از نهنگ دومین شخصیت بد داستان دانست که استفانی نتوانست آن را رام کند و در واقع هر دوی این نگرش‎ها به فرم درآمده است. نکته قابل اشاره این است که چگونه اودیار شغل استفانی و سرنوشت وحشت‎ناکش را برای ما به نمایش درآورده است. این امر نه با مفهوم و نه با برجسته‎سازیِ بی‎تأثیر و کنایی پست مدرنیسم صورت نگرفته است. آن‎چه که در مورد علی در این فیلم و اجرایش تأثیرگذار است؛ واقعیتی در بردارنده‎ی رابطه‎ی واقعی و متقاعد کننده‎ی او با خواهر و پسرش است که به صورت یکسان و موازی در کنار رابطه‎ی او و استفانی قرار می‎گیرد.

 

من خاطراتی ناراحت‎ کننده از فیلم جالب و آزارنده‎ی برایان فوربس با نام ماه خشمگین The Raging Moon ساخته‎ی سال 1971 که در مورد دو فرد افلیج که عاشق هم شدند با دیدن این فیلم به یاد آوردم؛ اما زنگار و استخوان گزاره‎ی بسیار متفاوتی دارد. توان و رک‎گویی فیلم با تعهد و هوشمندی دو بازیگر نقش اولش هماهنگ شده است. این عوامل همراه با تصاویر متلألؤ از نور خورشید که توسط استفان فانتین فیلمبرداری شده و موسیقی شورانگیز الکساندر دسپلت تصویری بسیار غنی می‎سازد. این یک فیلم عاشقانه‎ی پرحرارت و داستانِ عاشقانه‎ای تسخیرکننده است که از صفحه‎ی نمایش مانند یک سیل خروشان سربرمی‎آورد.

 

 

 

درباره نویسنده :
نام نویسنده: تحریریه آکادمی هنر

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مطالب مرتبط

تحلیل سینما

تحلیل تجسمی

پیشنهاد کتاب

باستان شناسی سینما