نقد فیلم مورد علاقه The Favourite یورگوس لانتیموس؛ نزاعی زننده و تیره و تار
- توضیحات
- نوشته شده توسط پیتر بردشاو (گاردین)
- دسته: یادداشت سینمای اروپا
- منتشر شده در 1397-06-10 00:54
درست زمانی که فکر میکردیم نقش آفرینی بهتری برای الیویا کولمن –از سریال تاج- وجود ندارد و او یک استاندارد بالاتری را در نقش ملکه آن رو به زوال رفته به ما در کمدی سیاه نامأنوس قرن هجدهمی با انرژی خشن و وصف ناپذیر با تمام اکسسوری، کلاه گیس و سر و صداها و جیغهای عجیبش نشان میدهد. «مورد علاقه» بر اساس یک داستان واقعی از سارا چرچیل دوشس مارلبورو (با بازی ریچل وایز) و خدمتکار او ابیگل هیل با بازی (با بازی اما استون) است که با ملکه «آن» با بازی اولیویا کلمن وارد بازیهای نیرنگآمیزی از یک مثلث سیاسی-جنسی میشوند تا شخص مورد علاقه پادشاه شوند. دو طرف اول ماجرا (دوئل کننده) با بازی ریچل وایز و اما استون آن هم با لهجه فوق العاده بریتانیایی بازی شده است.
در اینجا با یک فیلمنامه خوشایند و البته و خارج از عرف طرف هستیم که توسط یورگوس لانتیموس یونانی کارگردانی شده که او را با فیلمهای عجیب و غیرقابل تحمل و متقدمتر«دندان نیش» شناختیم. «مورد علاقه» شاید تمایل لانتیموس به صحنهپردازیهای تئاتری و جلوههای هنری که در سینمای اروپا وجود دارد را بیشتر نشان دهد. این فیلم خشن و در عین حال طنز خوبی دارد که به صورت دیوانهواری به صورت کابوس گونه و اعوجاجی از تصاویر زاویه باز توسط رابین رایان فیلمبرداری شده است.
در ابتدا –من آن را پذیرفتم- فکر میکردم که این سبک اگر به این صورت پیش رود ناکارآمد باشد و فیلمنامه با یک کارگردان تجاری و اشل تجاری بهتر پیش رود، اما نه. اشتباه میکردم. انعطاف پذیری فصاحت و بلاغت زبانی وتصویری از سوی لانتیموس انرژی عجیبی تزریق میکند که اگر یک کارگردان معمولی آن را کارگردانی میکرد با یک درام کودکانه در عوض چنین اثر درخشانی طرف بودیم.
الیویا کولمن در نقش ملکه واقعا بامزه است –شاید بامزهتر و سمپات تر از ملکه الیزابت دوم در درام نتفلیکس- و میداند چطور تمایز در نقشها ایجاد کند. او ملکه آن را چیزی بین کوئنتین کریسپ در «اورلاندو» و نرسی در Blackadder بازی کرده است؛ اما این عدالت را در مورد شخصیت واقعی ملکه محزون رعایت نمیکند، کسی که در طول دوران زندگیاش با وضعیتهای مختلف عاطفی دست و پنجه نرم کرده است. او در هر جایی روی صندلی چرخدار حمل میشود اما قادر به حرکت نیز هست. او گاهی اوقات از حمله عصبی و خشم خود نسبت به شادی دیگران برانگیخته میشود زیرا نمیتواند تاب خوشی دیگران و ناتوانی خود از مشارکت در لذتشان را داشته باشد. نمایشگاه جانوران او پرده از یک عقده و تراژدی شخصی در زندگیاش برمیآورد که نشان دادن رقابت اردکها و خرچنگها در همین زمینه طعنه آمیز است. باید در مورد کولمن هم اشاره تکراری لانتیموس را داشته باشم که اگر شخص دیگری آن را بازی میکرد شاید همه چیز به هم میریخت.
ریچل وایز نقش بانو سارا را بازی میکند شخص مورد علاقه و صمیمی که سعی میکند با هر حیله جنسی و حقههای عاطفی پادشاه را دوستدار خودشان نگه دارد و پادشاه در هدف او برای جمع آوری مالیات و جنگ همسر مبارزش (با بازی مارک گاتیس) با فرانسه اشتیاق داشته باشد. همین مسئله وحشت وزیر رابرت هارلی (با بازی نیکولاس هولت) را بر میانگیزد، سپس پیش خدمتشان که دخترعموی سارا هست نیز وارد رقابت با آنها میشود. او کسی نیست جز ابیگل (اما استون) که علم به گیاههای طبی دارد و کمک به بهبود نقرس پادشاه میکند. اعلیحضرت به او افتخار کوچکی میدهد و لرد ماشام (با بازی جو الوین) نجیب زاده غارتگر نیز چنین میکند؛ رقابتی بین سارا و ابیگل با وسایل قرن هجدهمی دانکی کونگ.
اگر نقصی در فیلم وجود داشته باشد شاید از سایه خارج شدن کولمن است که بالاتر از استون و وایز قرار میگیرد. این یک نظر شخصی و کوتاه است. فیلم پر از دیالوگهای عجیب و خنده دار است و من ایدههایی را از آن خیلی دوست داشتم. یورگوس لانتیموس انرژی خشنی را به این کمدی سیاه از فتنههای قرن هجدهم میلادی آورده است و کولمن در این فیلم از مرزهای خود فراتر رفته است. "مورد علاقه" یادآور این نکته است که ایدهی اینکه سلطنت با ادب و نوعی تصویر سانتی مانتال به ذهن برسد متعلق به ملکه الیزابت (اشاره به نقش کولمن در سریال "تاج") است. "مورد علاقه" از آن پانک تر است. این فیلم یک نزاع زننده تند، تیره و تار و گیج است.