نقد فیلم مترادفها Synonyms ساخته نداف لپید برنده خرس طلای برلین؛ انتقاد از هویتی اسرائیلی
- توضیحات
- نوشته شده توسط جاناتان رامنی (اسکرین دیلی)
- دسته: یادداشت سینمای اروپا
- منتشر شده در 1397-11-29 01:56
نداف لپید کارگردان اسرائیلی که فیلمهای محبوبی چون پلیس مرد (2011) را در مقام کارگردان و معلم کودکستان (2018) در مقام نویسنده دارد با سوژه جدیدی از یک بازسازی آمریکایی به برلین آمده است. او احتمالا دنبال کنندگان سینمایش را با کمدی اتوبیوگرافی خود یعنی «مترادفها» به تعجب وامیدارد؛ اما نه چیزی که خود لپید با آن نامانوس باشد. تازهترین فیلمش یک طنز فوق العاده تند، گزنده با ویژگی ساتیر کمدی است که هویت خود اسرائیل و فرهنگی از فرانسه -جایی که لپید زندگیاش را در قرن حاضر از آنجا شروع کرده- با یک شیوه سینمایی مناسب و دکورهای هنرمندانه به انتقاد میگیرد. نتیجه کار معجونی از انرژی فوق العاده در برخی لحظات و در مقابلش لحظات غیر سرگرم کننده و به طور قطع بیش از حد کسل کننده درآمده است.
مترادفها شاید در جشنواره در مقابل فیلمهای عجیب دیگر قوی ظاهر شود و بازی تام مرسییر بازیگر اسرائیلی نیز به چشم آید؛ اما فیلم سهلی برای لذت بردن به شمار نمیرود.
فیلم شروع خوبی دارد که یوآف (مرسییر) مرد جوان اسرائیلی به تازگی برای پیدا کردن خودش، برای دلایل مسخره، وارد پاریس شده و لخت و از سرما یخ زده روی یک تخت خالی دیده میشود. البته او خیلی زود توسط همسایگان طبقه بالای خود که زوج جوان فرانسوی امیل (کوئنتین دولمیر) و کارولین (لویی شویلوت) هستند، نجات داده میشود. آنها مقداری پول و تعدادی لباس جدید -که شامل یک پالتو خاکستری رنگ فوق العاده هم میشود- در اختیار او قرار میدهند تا زندگی جدیدی را آغاز کند.
یوآف اسرائیل را ترک کرده و از کشور برای همیشه بیرون زده است جایی که از آن شرمسار، خجالت زده است و به آن فیلم عناوینی چون متعفن و ناپسند نیز میدهد. او مجبور به ترک زبان سرزمین مادریاش و صحبت تنها به زبان فرانسوی شده است؛ اما با وجود غوطهوری در فرهنگ لغات فرانسوی، در خلوت خودش زبان و کشورش را نمیخواهد از یاد ببرد و این حتی در لحظهای که بر سر عکاسی که اصرار بر برهنه شدن او دارد، به زبان عبری فریاد میزند که گورش را گم کند نمود دارد. او همچنین خودش را درگیر مسئله دو فرد داخل واگن مترو که از اسرائیلی بودن خود میبالند، میکند و هویت خودش را مورد انتقاد قرار میدهد تا پاسخی به فضای ضد سامی گری در فرانسه باشد.
در لحظاتی، مترادفها به طور غیر قابل انکاری نمایشی سبک پردازانه از شور زندگی است -نمونهی صحنه آرام پیست رقص که ناگهان با حرکات پامپ آپ جم میترکد- یا خلاقیت کمیک مثل زمانی که دو دوست مرد یوآف درآن بین کشتی میگیرند. همچنین فلاش بکی که به زندگی یوآف در اسرائیل و آن سکانس جشن ارتش زده میشود لذت بخش از کار درآمده است.
اما به طور کلی لحظاتی از فیلم مانند طعام حلال یهودی، پوششها و برخی موارد بیش از حد تاکید شده و تکراری است و به نظر میرسد تقلیدی از رمان دیوید گاسمن به نام اسبی که داخل بار راه میرود نیز باشد. در زمانهای که یوآف به فرانسه فرار کرده بالعکس خیلی از فرانسویان یهودی به سمت سرزمینشان فرار میکنند. یک درجه کسالت باری از چنین مضامینی در فیلم دیده میشود و حتی در روابط عاطفی و جنسی که یوآف با همسایگان طبقه بالای خود دارد نیز ابتکاری دیده نمیشود. امیل ادیبی بازنشسته است که روی نوشته ای کار میکند و همسری جذاب (کارولینا) دارد. با این وجود بازی خوبی از هر دوی آنها دلمیر (که پیش از این در روزهای طلایی من آرنولد دپلشن خوش درخشیده بود) و شویلوت (بازیگر عاشق یک روزه ساخته فیلیپ گرل) دیده میشود. لوکیشنهای پاریس به صورت تقلید از موج نوی فرانسه فیلمبرداری شدهاند و همان نماهای خیابانی در فیلم دیده میشود.
وضعیت هجو مترادفها بخشی از خود شخصیت اصلی و بازی مرسییر است که با صورتی بیروح و خشک و صدای عجیب دو ساعت بار کمیک را نیز باید تحمل کند. مترادفها را نمیتوان به طور مجرد فیلم بدی دانست گرچه هستند مخاطبانی که از آن آزرده خاطر و خشمگین شوند.