نگاهی به مستند ننا ساخته محمدرضا وطن دوست، به بهانه نمایش در جشنواره سینما حقیقت؛ از عمق هستی به جهان حقیقت
- توضیحات
- دسته: یادداشت سینمای ایران
- منتشر شده در 1395-09-18 15:43
تماشای مستند «ننا» در سومین روز از دهمین جشنواره بین المللی فیلم مستند «سینما حقیقت» چنان شوقی برانگیخت که قلم در دست گرفته و از شرح حال نگاهی بنگارم که نشان از وصف رخ داده باشد؛ از این حیث که جدا از تجربیات شگفت انگیزی که محمدرضا وطن دوست، کارگردان این فیلم به لحاظ فرمی به مخاطب منتقل می سازد فیلم «ننا» نمونه ای از ساخته های ساختارمندی است که روایتی مبتنی بر زبان بصری دارد و به درستی از نشانه های دیداری و شنیداری بهره برده است. این اثر که به طور کامل فاقد هرگونه دیالوگ، نریشن و زیرنویس است قاب های زیبا و چشم نوازی دارد که با زبانی شاعرانه داستان پر دامنه هستی شناسی را بازگو می کند. در واقع فیلمساز با کنار هم قرار دادن یکسری نشانه های بصری در عین حال که زیبایی شناسی را در ترکیب بندی رنگ ها حفظ می کند و توازن نماها را با اتصال به مفهوم غریب زیستن پیوند می زند، روایت خود را تا انتها بدون پیچ و خم های ناهموار در ساختار روایی چنان پیش می برد که گویی نقاشی زبردست با قلم مویی خلاقانه قصه آفرینش را در تابلویی خوش آب و رنگ پیش رویمان قرار داده است. «ننا» ترکیبی است از عکاسی و نقاشی و موسیقی و سینما که در فرمی همگن و روایتی شناور پیش می رود، از این حیث که بسیاری از ساخته های این چنینی تنها متکی به یکسری قاب های چشم نواز و زیبایی شناسانه می شوند و توان رساندن جزئیاتی بصری به روحی منسجم از فهم معنایی را در اختیار ندارند اما «ننا» می داند که چگونه کلیاتی هدفمند از دل جزئیاتی چشم نواز بسراید. از سویی آثاری که تهی از داده های گفتاری بوده و مبتنی بر روایتی بصری هستند دارای جزئیاتی نشانه شناسانه می شوند و در این بین همراه با آفت هایی چون نماهای شعارزده ای شده که این نشانه ها یا به شکل تصنعی از سوی فیلمساز برای ثبت در برابر دوربین کاشته شده و یا این که پهلو به پیام های سیاسی زده و یا با ادعای پیچیدگی به فریب مخاطب دست می زنند که مستند ساخته شده توسط وطن دوست از همه این سنگلاخ ها به سلامت گذر می کند و سرود آفرینش را به قابی از تولدی دوباره به انتها می رساند.
مستند «ننا» درباره تلاش کشاورزان برای کاشت محصول در مزارع شالیزار است اما فیلمساز از همین داستان یک خطی جست و جویی هستی شناسانه از دایره دوار زیستن می سازد، از تولد تا مرگ و دوباره زندگی که در این میان رنج های آدمی و دشواری های چگونه بودن است که گاه به شکل هیولایی سر بر می آورد و آدمی را تا قعر نیست شدن به مخاطره می کشاند و چه خوب فیلمساز از نشانه هایی چون مترسکِ ناظر در فضای شالیزار در نماهای ابتدایی و انتهایی فیلم استفاده می کند. مستند «ننا» آن گونه که در ابتدایش آمده است بدون استفاده از هرگونه جلوه های ویژه، قاب های منحصر به فردی می سازد که جزئی ترین نشانه در هر نما چنان با ظرافت تعبیه شده است که در عین این که برآمده از تبحر سازنده در عکاسی همچون چگونگی بهره مندی از سوژه های طبیعی و چینش زیبایی شناسانه و شکل انتخاب مناسب زوایا برای ثبت است، برآمده از فهم فیلمساز از سبک های نقاشی است و می توان رگه هایی از کوبیسم و امپرسیونیسم را در میان نماهای فیلم یافت. وطن دوست با شناخت درست از منطقه جغرافیایی فیلم توانسته است طی تاملی هنرمندانه از تغییرات جوی و شرایط متغیر نوری که از طبیعت حادث می شود، قاب های مورد نظر خود را بیابد و چنان تصاویری را کشف کند که گویی دچار گرافیک رایانه ای شده است! مستند «ننا» درباره «هویت» است و رسیدن آدمی به مرز «بیخود شدن» و فیلمساز از طریق کشف فرم های روایی خلاقانه به سوال اساسی «از کجا آمده ام؟» پاسخ می دهد و با طی طریقی هوشمندانه از داستان موازی رشد محصول زراعی با سیر زیست آدمی چرخه هدفمند جهان آفرینش را نمایان می سازد؛ از عمق هستی به جهان حقیقت. و چه راز شگفتی دارد این جنین برآمده از آرزوها که در تنگنای حوادث و در گذر از مصایبِ جهان ماشینیسم، دم مسیحایی خود را به اهریمن نشسته در پرده نیستی وامی گذارد و «ننا» هشدار از چنین واقعه ای می دهد هنگامی که در سکانس پیش از انتهای فیلم در روایتی غریبانه به تشییع پیکر انسانی دست می زند که در میان چرخ دنده های تکنولوژی له شده و سوگواره بر این مصیبت طی تصویری که شباهت به نمایی از فیلم بسیار درخشان «دشت گریان» آنجلوپلوس دارد، به نقش درمی آید. از این رو فیلم «ننا» در یکی دیگر از تفاسیر متعددی که از آن می توان برداشت کرد به جنگ سنت و مدرنیته پرداخته و مواضع انتقادی خود را نمایان می سازد.
مستند «ننا» درباره زایش است؛ محصولی که به بار می نشیند و تولدی که رخ می دهد از دامان زمین که جوانه رویش از آن برمی خیزد و آب که مایه حیات است و «ننا» فیلمی است روایت شده از قابی رو به آب که با تصاویری به هم پیوسته شرح حال دوار بودن چرخه حیات دارد و سیری از نیستی و هستی را روایت می کند؛ همانند قابی زیبا که رو به چادری گرفته شده که پیرمرد و پیرزنی در داخل آن چای می نوشند و شکلی از رحم مادرانه دارد تا تصویری از گهواره کودکی که در کنار شالیزار به حرکت در می آید؛ از رویش یک ساقه در درون زمین تا خلق حباب از افتادن یک سنگ در درون آب؛ از جان یافتن جلبک ها تا برآمدن آفتاب، از پیوند مهر مادری به مهر زمین و از عشق که از دل زمین می روید و رو به آسمان دارد.
فیلم «ننا» روایتی هستی شناسانه از معرفت وجودی است و در آن می توان رگه هایی از عرفان و فلسفه مشرق زمین را یافت و اندیشه های سهروردی و ملاصدرا را در باب زبان عارفانه و شعر صوفیانه ردیابی کرد. از سویی فیلم نظر به تمثیل غارگونه گی جهان از منظر افلاطون در کتاب «جمهور» دارد. «ننا» در عین حال راهی به سوی ناتورالیسم می گشاید و نیز هراسِ از دست دادن را نمایان می سازد؛ واهمه ای همیشگی در وجود آدمی مبنی بر گمگشتگی عشق، غم تنهایی، رنجِ بودن، درد گناه و راز رفتن. تماشای مستند «ننا» که نیاز به تحلیل های گسترده ای دارد این امید را در دل مشتاق جوانه می زند که هنوز در میان امواج هیاهوی بی هنران می توان نفس های هنر را شنید و این سهم ارزشمندی است.