و آسمان دیدگانت...
- توضیحات
- نوشته شده توسط اسدالله غلامعلی
- دسته: یادداشت سینمای ایران
- منتشر شده در 1389-08-06 15:44
عزت الله انتظامی نیاز به تعریف و تمجید ندارد نامش گویای همه توصیفهاست ولی فیلم ... و آسمان آبی که به کارگردانی غزاله سلطانی ساخته شده است جای بحث دارد. کارگردان با این فیلم میخواهد چه بگوید؟
شاید فیلم غزاله سلطانی را اگر اینگونه به تماشا بنشینیم که فقط ادای دینی کوچکی به استاد است قابل قبول باشد ولی با یک شعر کوتاه و یا نوشتهای در ستایش انتظامی نیز میتوان ادای دین کرد آیا این فیلم کار تازه و یا حتی کار سینمایی انجام داده است. در برخی مواقع که موسیقی با تصویر همراه میشود بیشتر به یک کلیپ شبیه است تا یک کار مستند. شاید غزاله سلطانی برای این کار وقت و هزینه زیادی گذاشته باشد ولی آنچه که معرض عموم گذاشته شده در خور مستندی درباره انتظامی نبود. چرا که سلطانی از لحاظ سینمایی کاری نکرده بود و اگر هم تماشاگر همچنان مشتاق نشسته بود صرفا به خاطر حضور انتظامی بود و این دلیل اصلی است. زمانی که مستندی درباره چنین شخصیتی ساخته میشود بایستی فیلمساز آگاه باشد که در مورد چه کسی فیلم میسازد و کارش از لحاظ تکنیکی آنقدر پربار باشد که در برابر بزرگی تصویر چنین شخصیتی لااقل برابری کند. انتظامی فقط نامش کافیست تا تماشاگر را مجذوب کند چه برسد به اینکه فیلم درباره زندگی او باشد.
فیلم دارای نقاط قوتی هم بود که از آن میان می توان به حضور عروسک (ساتو) اشاره کردکه روی صندلی قرار دارد و نکات دیگری همچون بارش باران پیدرپی که با اشکهای مداوم انتظامی و بغضِ نشکستهاش یکی میشود. دیدگانی که به تنهایی مفهوم سینما را در بر دارند. چشمان انتظامی همیشه یادآور چشمان آلپاچینو بودهاند و در حضور آنها نیازی به کلام نیست بلکه چشمانشان آسمان آبی سینماست و با نگریستن به آنها همه چیز به هیئت کلام و تصویر در میایند.
و آسمان آبی اگر فیلمی برای و یا درباره انتظامی نبود فیلم قابل قبول و تا حدی سطح بالا بود ولی اکنون فیلمی است که انتظامی را در پیری به عبارتی در 85 سالگی نشان میدهد و حرفی بیش از این برای گفتن ندارد. به عبارتی در پایان گفت این انتظامیست که آسمان آبی را به تصویر میکشد نه فیلمی درباره انتظامی. چشمانی است که ما از روزن آن فیلم را میبینیم نه سینمایی که از طریق ان زندگی روزمره انتظامی را میبینیم. دوربین بایستی توان آن را داشته باشد که شخصی را به تصویر بکشد که با زندگی بر پهنه این پرده، کاری کرده است همیشه در اوج بماند، بایستی قدرت جادوییاش را به کارگیرد تا نشان دهد چگونه میشود به نقطهای برسی که سزاوار ایستاده مردن باشی. آری! آسمانِ فیلم و آسمان آبی، در دیدگان استاد گم بود.