تلفات جنگ / نگاهی به فیلم دانشجویی «آخرین سال در ویتنام» ساخته الیور استون
- توضیحات
- نوشته شده توسط امید پاشایی
- دسته: یادداشت سینمای آمریکا
- منتشر شده در 1390-07-04 15:13
تجربیات شخصی استون در جوانی که به نوعی با اخراج او از دانشگاه یال، اعزام به ویتنام و خدمت در هنگ زرهی، دریافت دو مدال شجاعت و تاثیرات این حضور منجر به ساخت اولین فیلمش میشود که یک کار دانشجویی است.
آخرین سال در ویتنام Last Year in Vietnamاصولاً به تجربیات جنگی استون ارتباط خاصی ندارد؛ بلکه دغدغه او پیرامون سربازان بازگشته را نشان میدهد که باید برای التیام زخمهای روحی و جسمی خود و آداپته کردن با جامعه شهری نیویورک تلاش کنند. ایده اولیهی فیلم و شخصیت واقعی آن را یک معلم به استون معرفی کرد. مردی که قصد دارد خاطراتش را از بین ببرد.
کهنه سرباز نه در جبهه جنگ؛ بلکه در قلب نیویورک. فیلم بدون آنکه دیالوگی در آن رد و بدل شود با تصویربرداری به نسبت گیرا و موزیک منطبق با تصویر سرگشتگی قهرمان خود را نشان میدهد. سربازی که برای رهایی از کابوس ویت کونگها,سقوط سایگون و تصاویر باقی مانده ذهنیاش از فرار از جهنم ویتنام تصمیم به سوزاندن خاطرات تصویریش، عکسها و مدالهایش میگیرد. همزمان استون تصاویری را نیز از ویتنام واقعی (که گویا آنها نیز از آثار باقیمانده خود استون در جنگ است) با تصاویر نیویورک تدوین نموده است.
ایدهای که ویلیام وایلر در بهترین سالهای زندگی ما The Best Years of Our Lives به نحوی رمانسگونه و با دید امیدوارانه نسبت به سرگذشت سه سرباز بازگشته از جنگ جهانی دوم به آن پرداخته بود و استون در متولد چهارم جولای Born on the Fourth of July به نحوی تاثیر گزارتر به آن پرداخت.
اما کار اولیه استون نه شاهکار است و نه آن چیزی است که بتوان پیشبینی کرد مرد پشت دوربین استونی است که تقریباً یک دهه بعد یک فیلمساز محبوب و صاحب سبک میشود. استون بیشتر در فیلم حالتی نوستالژیک به محیط و اطراف دارد. با قهرمان فیلمش همراه میشود از شهر عبور میکند گاه تصاویر سیاه و سفید به تصاویری رنگی بدل میکند و اطلاعات لازم را با نریشن با گویندگی یک زن جوان به تماشگرش ارائه میدهد. مجالی برای شخصیت پردازی نیست و نریشن تنها راه ارتباطی فیلم با تماشاگرانش است. همین امر موجب شده فیلم به شدت یک فیلم آماتوری دانشجویی را تداعی کند.
شروع فیلم با تک فریم هایی است به سبک فیلمهای مستند. آغازی که از یک ساحل آرام فریم به فریم به تصاویری از نیویورک فید میشود. مردی درون چهاردیواری خوابیده، تماشاچی با مرد به عنوان مرکز ثقل همراه می شود تا گردشی در نیویورک داشته باشد و او را برای هدفی که دارد (همان نابودکردن خاطرات) همراه. همزمان تصاویری از جنگل (که واقعاً کارکرد خاصی هم نداشته باشد و شاید به نوعی تمهید کارگردان است برای اینکه نوعی فضای ویتنام را در ذهن تداعی کند) و تصاویری از حیوانات باغ وحش را نیز شاهدیم. نقطه عطف فیلم هم در اواسط آن است که مرد ساک همراهش را به داخل آب میاندازد و
تجربه اول استون یک کار آماتور بیشتر دانش آموزی است !
*در سال 1989 این فیلم 18 دقیقه ای در کنار کارهای ابتدایی تیلور هاکفورد ,اسپایک لی,پل مازورکسی و رابرت زامکیس در مجموعه ای با نام FRIST WORK منتشر می شود
** استون فیلم کوتاه دیگری به نام مرد دیوانهای از مارتینیک Mad Man of Martinique که در سال 1979 و در فاصله بین دو فیلم تصرف و دست ساخت که گویا نسخه ای از آن در دسترس نیست .