بررسی فشن آرت در آثار آندره کورژ
- توضیحات
- نوشته شده توسط دکتر مجید رحیمی جعفری
- دسته: هنر مُد
- منتشر شده در 1393-07-15 15:05
پیش تحریر: فشن آرت یکی از حوزههایی است که به دلیل رشد نیافتن صنعت مُد و وجه تمایزش با هنر در ایران نتوانسته به وجود آید. بالطبع عدم این رخداد از مطالب و نقدهای مرتبط هم تهی بوده است. با توجه به اینکه در حوزة آکادمیک قرار است این رشته در ایران به وجود آید و همچنین طراحان مُدی وجود دارند که ایدههای هنریاشان در نطفه برای نمایش خفه شود بر آن شدیم تا بخش خاصی را جهت «هنر مُد» در پایگاه پژوهشی، تحلیلی و خبری آکادمی هنر راه اندازی کنیم و این اولین مطلب از سری مطالب این حوزه خواهد بود. به جز این در گالری «رج» از زیرمجموعههای این مجموعه نمایشگاه از آثار هنرمندان این عرصه برگزار خواهد شد.
طراحی مُد بیش از آنکه وجه هنر آن پر رنگ باشد ویژگی صنعت مهم شمارده میشود. صنعتی که به دنبال تولید –بیشتر نیز تولید انبوه- است؛ حتی وقتی افراد خاصی به یک طراح مشهور لباسی را سفارش میدهند، همانطور که از لفظاش مشخص است سفارش میدهند و طراح با توجه به آن مناسبات آن را تولید میکند فاقد از هر گونه ایدئولوژی یا تأثیرگذاری خاص. طراح مُد مانند هر صنعتگری که تلاش میکند ذوق و تناسب را وارد تولیدات خود کند. لباس و اکسسوری در طراحی به دنبال انتزاع نخواهد رفت و بیشتر منطقی و معقول باید شمارده شود. کاربرد در کنار زیبایی قرار میگیرد.
در طول تاریخ همواره طراحان مُدی بودهاند که برای اشرافیت طراحی خاصی را انجام دادهاند و ویژگی متفاوت در طراحی به وجود آوردند؛ اما در اوایل سدة 20 بیشک بیرقیبترین طراح مُد کوکو شانل بوده است. شانل سعی داشت نگاه دیگری به طراحی مُد داشته باشد و شاید اولین مقاله بهتر بود از همان زمان شروع شود؛ ولی به دلیل آشنایی تقریبی مخاطبان با این طراح، سعی شد کمی پیشتر رویم. دهة 1960 میلادی اوج تفاوت و تمایز در طراحی مُد به شمار میرود جایی که ایو سن لورن[1]، آندره کورژ[2]، پیر کردین[3]، ماری کوانت[4]، پاکو رابانی[5]، باربارا هولانیکی[6]، میلا شون[7] و امیلیو پوچی[8] طراحان پیشرو و تجربهگرایی نسبت به سایرین بودند. در این یادداشت به تفاوت، تمایز آثار آندره کورژ خواهم پرداخت.
طراحی مُد برای زنان تا پیش از کورژ به لباسهای بلندی خلاصه میشد که نشانی از زن باشکوه و بورژوا بود. سایر زنان نیز بر همین اساس لباسهای خود را آرایش میکردند. کورژ با از بین بردن این تلقی شروع به طراحیهای متفاوتی از لباسی کرد که مینیژوب[9] نام گرفتند. پیش از کورژ، ماری کوانت در این زمینه طراحیهایی را انجام داده بود، اما این کورژ بود که با طراحیهای بیشمار و متفاوت آن را جا انداخت و در حال حاضر در بخش طراحیهای مُد موزة ویکتوریا آلبرت لندن بخشی از آنها در معرض نمایش است. کورژ در آن زمان از مدلهای بلند قامت 190 سانتیمتری برای نمایش این لباسها استفاده کرد، در صورتی که زنان با قد متوسط 165 مینیژوب را بر روی زانوان خود میدیدند. نوع نمایش و تأثیرگزاری برای کورژ اهمیت بیشتری داشت. کورژ دو اصل مهم دیگر را برای زنان جای انداخت؛ چکمههای بسیار بلند و کشیده پاشنهدار[10] و شلوار. پاهای کشیده مدلها را این چکمهها میپوشاندند. شلوار برای زنان تبدیل به شعاری برای راحتی و پوشاندن زنان در ادارات بود.
قصد این نوشته بررسی کلی آثار کورژ نیست ولی برای تمایز نگاه هنری از تأثیر یک طراح شاید گذر از این موارد الزامی باشد. کورژ در کنار تأثیرگذاری همیشه ایدههای متفاوتی را در طول فعالیت کاری خود به نمایش گذاشته است به طور مثال در عکس فوق کاربرد و خلاقیت در هم گره میخورند تا بتوان طراحی متمایزی را در اصل راحتی شخص –که اصلیترین رکن لباس در جایگاه کاربردی آن است- به رخ کشید. نمونه بارز فعالیتهای کورژ کاستن از تعداد لباسات است. در همین تصویر شاید یک زن برای تنظیم زیبایی شخصی خود از یک کت دامن و یک سارافون زیر آنها استفاده کند در صورتی که همین تک لباس توانسته کاربرد سه لباس را داشته باشد.
اصل یک لباس به کاربرد آن باز میگردد. راحتی در کنار ترکیب از نظر شخص در کنار آرایش ظاهری. لباسهای کورژ در عین کاربرد دارای یک روح، ترکیب، ریتم و از همه مهمتر حس است. این حس و روح وجه تمایز هر طراح متفاوتی است؛ اما همه اینها هیچکدام دالی برای هنر شناختن آن در طول زمانه نخواهد بود. کورژ خود نیز کاربردی بودن و راحت بودن را در اولویت قرار میدهد ولی مجموعه «عصر فضا» که تصاویر آن را در زیر مشاهده میکنید کاملا آثاری هنری هستند.
سفر به فضا در قرن بیستم رویای هر جامعهای بوده است و از 1934 به بعد لباس فضایی و دغدغه یک لباس مناسب در سازمانهای فضایی وجود داشته است. در دهة 1960 مسابقههای مختلفی برای طراحی لباس سفر به فضا تا 1969 که نیل آرمسترانگ قدم به ماه گذاشت برگزار میشد تا لباس مورد نظر تکمیل شد. این دهه به عصر فضا مشهور شده است عصری که پیشرفت تا حدی ملموس شده که انسان قدم بر روی ماه گذاشته است. در 1964 کورژ با بازیکردن با چنین مفاهیمی طراحی هنری لباس را به چالش کشید. پس از استقبال گسترده از مینیژوبهای کورژ و شهرتاش، او از پارچههای موجود و صنعت ماشینآلات نساجی گله کرد. صنعت نساجی از دنیای مُد عقب افتاده است. صنعتی که به طراح اجازه خلاقیت را نمیدهد. آنهم درست در زمانهای که پیشرفت سفر به فضا وجود دارد.
مجموعه «عصر فضا» ویژگیهایی فرامدرن دارند. زمانی که بیش از یک دهه از عصر مدرن میگذشت کورژ لباسهای فضایی را عجیب و مبالغهآمیز کرد. این مجموعه شامل شکلهای هندسی، چکمههای بلند سفید براق، پارچههایی خشک از جنس پیویسی، عینک ایمنی و دامن کوتاه در رنگ های فلورسنت و براق بود که انقلابی هنر مُد به شمار میرفت. در اینجا هنرمند حتی ایدئولوژی تولید میکند. ابزار مدرن در وضعیت تراگفتمانی قرار میگیرند. کارکرد اصلی لباس برای پوشاندن بدن است اما اینجا لباس در جایگاهی قرار میگیرد که بیانکننده باشد بیانکننده تغییر و پیشرفت، نقدی بر صنعت تکنولوژی نساجی و در کل پیش به سوی عصری دیگر.
در تصویر زیر اودری هپبورن بازیگر سرشناس این عصر خود را در جایگاه مدل کورژ قرار داده است. مدلی که با لباسهایی بسیار متفاوتتر از این آن هپبورن سراغ داریم. هپبورن در نقش یک الگوی هالیوودی تبدیل شده است به ابزار یک صنعت و گذار به عصری که گفتماناش نیز از جنس دیگر است. پس همانطور که دامنهای کوتاه و شلوار وارد مُد زنان میشود باید از تلقیهای پیشین در عصر فضا آشناییزدایی کرد و عصر مُد به سمت و سوی دیگری برود. این تأثیر آنقدر بود که پیر کردین و پاکو رابانی نیز آثار مشابهی تولید کردند.
کورژ در ویدئو پرفومنس و نمایشگاه زنده برای رونمایی از آثارش نیز به طور کامل شرایط و جزئیات متناسب با آثارش طراحی کرده بود. مدلها طوری با لباسهای عصر فضا کت واک میکنند که گویی در خارج از جو زمین قرار دارند و تعادلاشان بر هم زده شده است. کت واک در گفتمان اولیه متعادل، یکنواخت، خوش ریتم و با شکوه است. حرکت در یک خط طوری که حاکم اصلی مُدل باشد و هیچ چیز جز او دیده نشود؛ اما اینجا همه معلق هستند. مانند صنعت مُد که کورژ در عصری قرارش داد که استحاله کند به گفتمان دیگری بدل شود و عصر دیگری را بسازد.
شاید کورژ در دهههای گذشته مانند همنسلانش تنها یک خلاق بود تا هنرمند، ولی دهة 1960 سرشار از هنر ناب او به شمار میرفت. او در تازهترین گفتوگوی خود طراحی مد را از هنر دور دانسته است؛ اما این منتقد است که میتواند در طول تاریخ ویژگیهای هنری یک هنرمند را شناسایی و معرفی کند. تأثیرات کورژ در دگرگونی ذائقه و حتی پیشرفت ماشین آلات نساجی غیرقابل انکار است. گذر از لباسهای پرشکوه بورژوازی به شیکپوشی در عین سادگی و راحتی و جلوههایی از زنانگی در کنار کنار نهادن مصائب جنگ جهانی دوم و مواجهه با عصری پر از خلاقیت و پیشرفت در روبهرو جزء خصوصیات و انقلاب آثار کورژ هنرمند بوده است.
[1] Yves Saint Laurent
[2] Andre Courreges
[3] Pierre Cardin
[4] Mary Quant
[5] Paco Rabanne
[6] Barbara Hulanicki
[7] Mila Schön
[8] Emilio Pucci
[9] Mini-skirt
[10] Go-Go Boot