مرجع افسانه «سیندرلا» معلوم شد
- توضیحات
- دسته: یادداشت ادبیات
- منتشر شده در 1395-04-19 14:09
برادران گریم ۲۱۱ قصه از خود به جای گذاشتهاند که همه جزو داستانهای فولکلور و بخشی از فرهنگ جهانیاند. معروفترین این قصهها عبارتاند از: «سفید برفی»، «راپونزل»، «سیندرلا»، «هانسل و گرتل»، «شنل قرمزی» و «شاهزاده خانم و قورباغه». مرجع همه این قصهها، به جز «سیندرلا» مشخص شده بود. اکنون پژوهشگری در دانشگاه کاسل موفق شده مرجع قصه «سیندرلا» را هم مشخص کند: او زنی گمنام و فقیر بوده است به نام الیزابت شلنبرگ.
بعد از ۲۰۰ سال که از پیدایش داستانهای گریم میگذرد، پژوهشگری در دانشگاه ماربورگ مرجع افسانه «سیندرلا» را مشخص کرد. الیزابت شلینبرگ زن فقیری بود که در شهر ماربورگ زندگی میکرد، معلوم نبود پدر و مادرش چه کسانی هستند، هرگز ازدواج نکرد و فرزندی هم نداشت و در سال ۱۸۱۴ در فقر و گمنامی در نوانخانهای در شهر ماربورگ چشم بر جهان فروبست. هولگر ارهاردت، پژوهشگر دانشگاه کاسل به خبرگزاری آلمان میگوید: «ویلهلم گریم برای اولین بار داستان سیندرلا را از این زن گمنام شنیده است.»
در سال ۱۸۱۰ ویلهلم گریم متوجه شده بود که الیزابت شلینبرگ که در آن زمان ۶۴ سال داشت قصهای را از بر دارد، اما هرچه اصرار کرد الیزابت نپذیرفت که آن قصه را برای او تعریف کند. پس ویلهلم گریم ترفندی به کار بست: او زنی را اجیر کرد که دست فرزندانش را بگیرد و پیش الیزابت برود و داستان را از او بشنود.
از الیزابت شلینبرگ هیچ عکسی در دست نیست. هولگر ارهاردت، پژوهشگر دانشگاه کاسل با بررسی نامههای ویلهلم به برادرش یاکوب و مراجعه به دفاتر ثبت احوال و بررسی جواز دفن ساکنان ماربورگ در کلیسای این شهر و همچنین با مراجعه به فهرست اشخاصی که در نوانخانه شهر زندگی میکردند به هویت مرجع داستان «سیندرلا» پی برده است.
ارهاردت به خبرگزاری آلمان میگوید پی بردن به مرجع قصه «سیندرلا» به این دلیل دشوار بود که در اسنادی که از ۲۰۰ سال پیش به جای مانده، برخی اشتباهات راه پیدا کرذه بود.
تشخیص مرجع قصه «سیندرلا» از نظر ادبی به این دلیل اهمیت دارد که حد تأثیر برادران گریم از افسانه فرانسوی سیندرلا مشخص میشود. در سال ۱۶۹۷ شارل پرو افسانه «سیندرلا» را به زبان فرانسه نوشت. روایت آلمانی و فرانسوی در جزئیات با هم تفاوتهایی دارند. برای مثال در نسخه فرانسوی کفش سیندرلا از جنس شیشه است، در روایت برادران گریم کفش او طلاییست. سیندرلا در افسانهای که شارل پرو تعریف میکند با کالسکه به ضیافت میرود، در افسانههای برادران گریم پای پباده خود را به ضیافت میرساند.
برخی از پژوهشگران تا پیش از این اعتقاد داشتند که برادران گریم بدون تأثیرپذیری از افسانههای جهان و صرفاً بر اساس فرهنگ شفاهی در آلمان قصههایشان را تعریف کردهاند. اما اکنون در پرتو پژوهشهای تازه به این واقعیت پی بردهاند که فرهنگها در همه دورانها از هم تأثیر میپذیرفتند. افسانه «سیندرلا» یکی از محبوبترین قصههای برادران گریم است و نخستین بار در جلد اول «افسانههای گریم» منتشر شده است.
قصههای برادران گریم در جهانی که از سحر و جادو و پریان نشان دارد اتفاق میافتد. برخی از قصهها مانند «گور مرد ثروتمند» چند ساحتی و برخی دیگر مانند قصه «داماد جنایتکار» ترسناک است.
«گربهای که با یک موش عروسی کرد» از افسانههای تمثیلی برادران گریم است. در این افسانهها حیوانات نقشآفرینی میکنند. برخی از افسانهها هم مانند «دختران زن بیوه» از قلمرو قصههای تعلیمی میآیند و نوجوانان را به نیکی و فضیلت دعوت میکنند.
مجموعه کامل افسانههای گریم به فارسی هم در دو مجلد منتشر شده است. هرمز ریاحی، نسرین طباطبایی و بهزاد برکت این افسانهها را ترجمه کردهاند. ویلهلم گریم در سال ۱۸۵۹ در ۷۳ سالگی و برادر او یاکوب در سال ۱۸۶۳ در ۷۸ سالگی درگذشتند.