نگاهی به نمایشگاه نقاشی خط مرتضی شمیسا در گالری فرهنگسرای نیاوران
- توضیحات
- نوشته شده توسط تحریریه آکادمی هنر
- دسته: یادداشت نقاشی
- منتشر شده در 1394-04-03 16:08
نقاشی خط چه معنایی میتواند داشته باشد؟ مگر یک نقاشی از چیزی جدا از خطوط تشکیل میشود؟ در واقع سوال اصلی در اینجا این است که کاربرد خط در این سبک از نقاشی چه توفیری با کاربرد آن در نقاشیهای دیگر دارد؟
در پاسخ به این سوال باید اشاره کرد که منظور از خط در این سبک از هنرهای تجسمی کاربرد ترسیمی یک زبان مشخص است. در اینجا خط بنا به سنت زبانی که هنرمند به وسیلهی آن ارتباط میگیرد، تعیین میگردد. در واقع خطی که قبل از ثبت شدن بر روی بوم نقاشی خود واجد معنا است. اما اینکه چگونه این خطوط میتوانند بر روی بوم نقاشی طرحی را بازنمایی کنند بازمیگردد به نحوهی قرار دادن این خطوط در کنار یکدیگر بر روی بوم توسط شخص هنرمند. هنرمندی که در این مورد باید علاوه بر مستعد بودن در نقاشی و برخورداری از دید بصری، خط خوبی نیز داشته باشد. در هر صورت به نظر میرسد این سبک از نقاشی/خطاطی مفصلی است مابین هنر خطاطی-که سابقهای دیرینه در نزد مردمان ایران دارد- و هنر نقاشی. البته همان طوری که اشاره شد هنر خطاطی در ایران گاها به دلیل گزینش فرمهایی بدیل و انتزاعی شباهتی غریب به هنر آبستره و انتزاعی دارد. حجمی از خطوط که از مسافتی دور شبیه به طرحی انتزاعی است ولی از نزدیک جمله، بیت یا آیهای با معنی مینمایاند.
نمایشگاه نقاشی خط اخیر مرتضی شمیسا در گالری شمارهی دو فرهنگسرای نیاوران شامل سه مجموعه از کارهای ترکیبی او با طرح و خط است. این سه مجموعه به ترتیب عبارتاند از: ترکیب بندی، رویای درگذشتگان و ذهن ناخودآگاه. در این سه مجموعه آن چیزی که بدیهی است این که شمیسا تلاش کرده است تا به شیوههای گوناگون بصری از تمامی امکانات ترکیب خط و نقاشی استفاده کند. در واقع اگر او در مجموعهی ترکیب بندی به ساخت ترکیبهای انتزاعی با خط روی آورده است آن گونه که اثرش بدل به نقاشیای آبستره شود، در مجموعههای رویای درگذشتگان و ذهن ناخودآگاه این خطوط را عامدانه با فیگورهایی پیوند زده است. شیوهای که بنا به خواست صاحب اثار، ماهیتی روایت گر به کارهای این مجموعه داده است. شمیسا خود البته در استیتمنتی که برای شروع نمایشگاهاش نوشته سعی داشته که تا این ترکیب رمزآلود فیگور با خطوطی که چهرهی آنان را محاصره کردهاند شرح دهد. او برای مثال در مورد مجموعهی رویای درگذشتگان نوشته است: « گمان نمیکنم که انسانها را - خصوصاً آنها که خاطراتی مشترک با یکدیگر داریم را - الزاماًبا تصاویرشان به یاد آوریم. شاید در بسیاری از موارد، کلمات حلقهی اتصّالمان با گذشتهها باشد. در واقع کلماتی که از انسانها برجای میمانند مظهرحیاتی فرامادّی هستند که تلاش آنها در ماندن و امتداد حضور را به نیکی متبلور می کنند.» گو اینکه شمیسا خود فهمیده باشد با ترکیب کولاژوار تکههای ادبی با نقاشی میتواند دلالتهای ضمنی بکری به اثار خود الحاق نماید. در هر صورت آنچه که بدیهی است اینکه این سبک از طراحی و خطاطی توامان امکانات فراوانی برای حصول یک زیباییشناسی بصری دارد.