نقد بهنام کامرانی بر تاریخ فرهنگی سده حاضر در نمایشگاه ایرانگردی بر روی اسکناس
- توضیحات
- نوشته شده توسط بابک اسلامی مجاهدی
- دسته: تحلیل نقاشی
- منتشر شده در 1389-07-03 19:22
دکتر بهنام کامرانی در نمایشگاه انفرادی جدیدش عناوین خاصی را در تاریخ فرهنگی یکصدسال اخیر به نقد میکشد. او که در رشته پژوهش هنر تحصیل کرده است توانسته است یک کار پژوهشی را در تصویر به نمایش بگذارد.
آثار او در چند زیرشاخه هویت، عدالت، آزادی و تقابل تجدد و قدمت در یک دسته بندی کلی تناقض فرهنگ و جامعه توسط اکریلیک روی بوم نشان داده شده است. موضوع پول یکی از موضوعات بکری است که کامرانی به سراغ آن رفته است. اگر به تصاویر روی پولها چشمی بیاندازیم متوجه میشویم هر کدام تصویری است که باید به فرهنگ آن دوره مربوط باشد اما نقاش این نگارهها را به نقد میکشد و در آثارش تناقضی را بین فرهنگ و جامعه نشان داده که در موضوع بسیار موفق بوده است. اما عیب آثارش واضح بودن گفتمان آثار اوست. همه چیز مشخص و کمتر ذهن را در دراز مدت درگیر میکند.
در مورد هویت میتوان آثار او از حافظیه را مثال زد که به دیوان حافظ و مضامین او نقب میزند. در دیوان حافظ، از کلمات ساز، زن و طرب بسیار استفاده شده است که در دو تصویر به خوبی قابل مشاهده است. اغلب تصاویر او از تخت جمشید و نقش رستم هم در این زیرشاخه قرار میگیرند.
موضوع عدالت را در پل اصفهان میتوان مشاهده کرد. نقاش در یک وجه هندسی و معماری توازن و عدالت را روی شانههای خود مردم در مقابل فرهنگ میداند. با استفاده از تکنیک مینی مال هم تصویر صورت مخدوش را با اشکال مشابه مخدوش به کل تعمیم میدهد. در این چرخهای که یک سمت آن را توازن تشکیل داده است یک تناقض در قرینه آن وجود دارد. ماهی قرمز نماد هویت و از المانهای سنتی به جای اینکه در آب باشد به عنوان عنصر پویایی حیات از زندگی اصلی خود جدا شده است. فولکس نماد یک جامعه صنعتی است که غرق شده است و در این تابلو که به نظرم بهترین اثر مجموعه میباشد جامعه صنعتی حیات را از زاینده رود سلب کرده است. یکی از نقدهای وارده نقاش به فرهنگ و تفاوت آن با هویت ملی و سنتی در این اثر قابل بازشناخت است.
در تابلو کنار آزادی برج آزادی به عنوان نماد آزادی در پول در کنار تصویر کلیشهای برای آزادی -کوسهای در آکواریوم تنگ و کوچک- نشان داده شده است. نقاش در این تابلو به نوعی فریاد آزادی فرهنگ زده است. زیرا نه آکواریوم گنجایش ان کوسه را دارد و شکاف برداشته است و هم کاغذهایی به صورت معلق بر هوا نمادی از رهایی است.
حضور تجدد و بیگانه بودن آن فرهنگ با جامعه امروزین در ما و پاسارگارد قابل بازشناخت است. حضور تلفن در نقطه وحدت اثر و در دو یک سوم طلایی دیگر مردی با کراوات در حال خودکشی مد دهه 40-60 پاریس در کنار شخصی از هزاره پیشین که معلوم نیست طپانچه از کجا آورده است به خوبی تضادی را در مقابل این هویت نشان میدهند.
نگارههای ما و فرهنگیانمان نتوانستهاند آن طور که کامرانی در این پژوهش خود انجام داده با جامعه خود ارتباط برقرار کنند. هنوز که هنوز است فاصله زیادی بین هنرمندان و جامعه ایران وجود دارد. در اغلب آثارش این تناقضات بسیار پررنگ است. گوشهای از مردمان چند دهه پیش را که در در کاخ گلستان به تصویر کشیده است بر روی بروشور خود آورده است. آدمهایی که خود هم با هم فرق دارند و در رخوت به سر میبردهاند و هیچ تلاشی برای رابطه با فرهنگ برقرار نکردهاند. در بهترین حالت که در اغلب آثارش قابل رؤیت میباشد حاشیهها را محو و ابر و بادی کرده است. او میخواهد بگوید حتی حاشیه پولهای ما هم هیچ ربطی به خود آنها ندارند.
نمایشگاه او روز گذشته در گالری «آن» افتتاح شد و تا 25 مهرماه 1389 ادامه خواهد داشت.
در همین رابطه مشاهده کنید:
گزارش تصویری از افتتاحیه نمایشگاه ایرانگردی بر روی اسکناس
دیدگاهها