سیر تغییر فرهنگی و اجتماعی تاریخ معاصر ایران در نقاشیهای خسرو خسروی
- توضیحات
- نوشته شده توسط دکتر مجید رحیمی جعفری
- دسته: تحلیل نقاشی
- منتشر شده در 1389-10-20 16:48
«پردههای واژگون» عنوان تازهترین مجموعه نقاشیهای خسرو خسروی در گالری «طراحان آزاد» است. او با استفاده از لایههای اجتماعی و فرهنگی توانسته است متنهایی نامتقارن، متناقض و متکثر از یک بینامتن کلی به وجود آورد. متنهای فرهنگ پیشین و متنهای فرهنگ پیرامون با بافتی متفاوت سبب حصول گفتمانی متحول، شده است. در هر اثر،متنها به صورت شکلهای کمابیش قابل شناسایی در لایههای پیشین و پیرامون قرار گرفتهاند. لایه پیشین فرهنگ و شرایط اجتماعی سالهای نچندان دور ایران و لایههای پیشرو شرایط کنونی را به تصویر کشیده است.
در مجموعه آثار او این عدم تقابل و تقارن به شکل روشنی در ارتباط بین مرکز سمیوسفر و حاشیه آن خود را نشان میدهد. هر اثر به مثابه یک سمیوسفر دارای یک هسته مرکزی از فرهنگ و شرایط اجتماعی پیشین، و حاشیههایی از حال میباشد که به دلیل نفوذ حاشیه دچار عدم تقارن شده است.
شکل 1
لایههای عمیق به جهت ساختاری نظام یافتهترین زبانها و در یک کلام زبان طبیعی یک فرهنگ را تشکیل میدهند. در هسته دستور زبان و گرامرهای هنجار یک فرهنگ وجود دارد. به عبارتی دیگر شاهد حضور نابترین و خالصترین هنجارهای هویتی فرهنگی ایران هستیم. در شکل 1 در هسته و نقاط 3/1 اصلی شرایط اجتماعی و نحوه لباس پوشیدن طبقهای از اجتماع با یک چارچوب خاص مشخص شده است. در لایههای پسین انعطاف پذیری هسته را مشاهده میکنیم. این اثر آغاز راهی است که خسروی مخاطب را آماده همراهی با مجموعه خود در تغییر کلی میکند. از سویی دیگر در دلالت ضمنی فرهنگ و شرایط اجتماعی را هم در انعطاف به تصویر میکشد.
در دیگر آثار مشاهده میکنیم که جریانهای حاشیهای همان جریانهایی هستند که در حاشیه فرهنگی به وجود میآیند و دائما در تضاد با زبان و هنجار هسته خودنمایی میکنند. در فضاهای حاشیهای نشانهها پررنگتر؛ و شاید به تعبیری نشانهتر میشوند. هر چند در فضای غیر حاشیهای باز نشانهها نشانهاند و همچنان دلالت میکنند اما ممکن است کل را دچار چالش کنند. در یکی از آثار، هنرمند به مثابه میهمانِ متن در غشایی از حاشیه و هسته حضور مییابد. این حضور وجه فرازبانی دارد. خسروی با این حضور سمیوسفری تازه به وجود میآورد. فضای اثر فراتر از محیط هر کدام، دارای توانایی و ویژگی است که از آن میتوان به ویژگی فرازبانی تعبیر نمود.
شرایط اجتماعی ایران با انقلاب اسلامی دچار تحول خاصی خصوصا پس از جنگ تحمیلی شد. فرهنگهای مختلف به صورت جریانی حاشیهای در کنار هسته فرهنگی و اجتماعی کشور نقش برجستهتری نسبت به قبل ایفا کردند. حضور رسانههای مختلف که فرهنگ غربی را تبلیغ میکرد تأثیر دوگانهای در این هسته فرهنگی داشت. از سویی هسته حاشیه را پس میزد و از سویی دیگر به صورت کورکورانه آن را تقلید میکرد. کشوری که حتی فرهنگ و هنر جریان مدرنیست را در هیچ جایگاهی تجربه نکرده بود دم از پست مدرنیست هم کمکم زد. این خلأ و تناقضها و در نهایت عدم تقارن را خسروی در آثارش توانسته است مفهوم سازی کند. فضای پرتنش حاشیههای فرهنگی هسته را آلوده به گفتمانی نامشخص کرده است. اوج این رفتارها که حال کمی پختهتر شده در شکل تر شده در شکل 2 به خصوص در اعوجاج هسته مشخص است.
اگر آثار مجموعه «پردههای واژگون» را به صورت روایت این مفاهیم پیش رویم متوجه میشویم کمکم هسته این گفتمان را باوجود تناقضها و دوگانگیها پذیرفته است یا لااقل انعطاف یافته است. بحث خود را با تفسیر دو شکل 4 و 5 که به دنبال یکدیگر مفهوم نهایی را ساختهاند به پایان میرسانم. در شکل 4 پیرزنی را در چند سال اخیر مشاهده میکنیم که زاویه دیدش به گذشتهها است اما این گذشته بعید نیست. نگاه او به سالهای اخیر است که زنان ایرانی برای آرمانهای خود برای اولین بار در تاریخ کشور دوشادوش مردان وارد صحنههای اجتماعی شدند و سهم زیادی در انقلاب ایران داشتهاند. انقلابی که همانطور که توضیح داده شد در هسته سمیوسفر قبلی حضور داشته که نقش حاشیه فرهنگی دیگری را بازی کرده است. در شکل 5 پیرزن سالخوردهتر شده ابزار تکنولوژی –کنترل- را در دست گرفته است و شرایط فرهنگی و جایگاه اجتماعی زن را دگرگون میبیند. کنترل خود چندین دلالت دارد. در دلالت صریح نشانه ابزار امروزی، در دلالت ضمنی متناقض پیرزنی است که دیگر ابزار را در کنارش ندارد و در دست گرفته است و در سومین لایه دلالت نقشی اسطورهای و بینارسانهای دارد. پیرزن نگاهی به نزدیک دارد و شاید به رسانهای دیگر که از آن شاهد حضور زنان جوانتر است. زنان نسل سومی که به صورت متکثر در حاشیه متن حضوری پر رنگ دارند. آنها هر کدام دارای پوشش متفاوت، نقشی خاص و هر یک خواهان جایگاهی اجتماعی برای خود هستند.
شکل 4
شکل 5
شرایط تغییر فرهنگی و اجتماعی عصر معاصر ایران به خوبی در مجموعه «پردههای واژگون» به تصویر کشیده شده است. مجموعه او روایت کننده این سیر تحول است. سیر تحولی که فضای پرتنش حاشیهها سبب پویایی هسته اصلی و تشکیل سمیوسفری جدید شدند. این سمیوسفرهای تازه خود بدل به حاشیه در تشکیل فضای بیناگفتمانی شدند. هر متن خود بینامتنی از این شرایط اجتماعی و فرهنگی است.
font-family: Tahoma, Arial,