پژوهشی درباره منشأ آیین تعزیه (شبیه خوانی)
- توضیحات
- نوشته شده توسط اصغر شیرمحمدی
- دسته: انسانشناسی
- منتشر شده در 1397-10-13 19:24
چکیده
تعزیه، آیین شبیهخوانی و «شکلی از نمایش» است. شناخت منشأ تعزیه مساله اساسی پژوهش حاضر را تشکیل میدهد. به بیان روشنتر این پژوهش در پی شناخت عواملی است که بیانگر چگونگی آغاز تاریخ تعزیه باشند. در همین راستا فرایند «مطالعه کیفی» مساله، متأثر از رهیافت «دیرینه شناختی» میشل فوکو از زمان حال آغاز شده پ و تا رسیدن به «نقطه صفر» یعنی زمانی که دیگر نشانی از تعزیه (چه تعزیههای معنامحور، چه تعزیه اصطلاحمحور) نیست ادامه پیدا کرده است. برای مطالعه سطح نخست پژوهش از «مشاهده»، «مصاحبه» و «مطالعه اسنادی» استفاده شده و برای مطالعه لایههای عمیقتر نیز صرفا از «مطالعه اسنادی» بهره گرفته شده است. در اجرای این پژوهش از «نمونهگیری هدفمند» استفاده شده و فرایند مطالعه در هر مرحله تا رسیدن به مرحله «اشباع نظری» یا «کفایت مفهومی» تداوم یافته است. نتیجه نهایی پژوهش موجد این نظر است که توانایی ذهن انسان در تولید «ایده» (فرابازنمایش) در تعامل با محیط زیست اجتماعی انسان ایرانی، بیانگر چگونگی آغاز تاریخ تعزیه است و در این میان مقولههایی همچون: باورها، سرمایههای نمادین، اصالت علاقه و جذابیت، روابط اجتماعی، جامعهپذیری و انگیزههای اقتصادی، بستر تداوم تعزیه را طی فرایند «در زمانی» استمرار آن تشکیل دادهاند. به نظر میرسد «انگیزه»های نشأت یافته از«نیاز»های فطری و اجتماعی زیرساخت مقولات مذکور هستند.
واژه های کلیدی : تعزیهی معنامحور؛ تعزیهی اصطلاح محور؛ شبیه خوانی؛ منشأ؛ نیاز و انگیزه؛ فراباز نمایش
مقدمه
تعزیه که با عنوان شبیه خوانی هم از آن یاد می شود «شکلی از نمایش»است (چلکووسکی،1366: 9 ) اساس تعزیه مبتنی بر روایت است. روایت نه در معنای حدیث و خبر، بلکه به مثابه تکنیکی محوری که اجرای این شکل از نمایش (تعزیه) بر آن مبتنی و استوار است. تعزیه، مجموعه به هم تافتهای است از: موسیقی سنتی ایرانی، شعر کلاسیک ایرانی وشبیهخوانی (روایت درهم تنیده تکلمی-تجسمی). «...بازنمایی محاصره و کشتار صحرای کربلا محور [وموضوع] اصلی» تعزیه است. (چلکووسکی،1366: 9) حتی در تعزیههایی که موضوع اصلی آن نه به واقعه عاشورا بلکه به (داستان- های قرآنی-تاریخی-دینی-مذهبی) ،(افسانه ها –اساطیر) و (آداب ،رسوم –باورها) پرداخته میشود، در این هنگام نیز در زمانهایی ویژه وخاص با استفاده از تکنیک"گریز"، اصطلاحا گریزی به صحرای کربلا میزنند. (عناصری،1391 :73). تعزیه شبیه تئاتر است؛ اما «تعزیه، تئاتر نیست» این گزاره، دیدگاه تعزیه خوانهایی است که تعزیه را هنوز در شکل اصیل و سنتی آن درک میکنند و به سنت تعزیه خوانیای که نسل به نسل و سینه به سینه آن را آموختهاند پایبندند. این گروه از تعزیه خوانها، تعزیه را "ذکر"، خود را "ذاکر" و همه آنچه را که تحت عنوان تعزیه، توسط عدهای تماشاگر مشاهده میشود ، فقط در مفهوم برپایی مراسم سوگواری ودر دایره ذکر، ذاکری وتذکر خلاصه میکنند.
با این همه به نظر میرسد باید معنای نهفته در شبیهخوانی را به عنوان معنا و مفهوم تعزیه پذیرفت. این دیدگاه هم معنای امیک پیشین (تعزیه به معنای ذکر وذاکری) را در خود مسستر دارد وهم احتمالا مفهوم منعطفتر و مقرون به حقیقتتری را فراروی قرار میدهد:
درتعزیه، گروهی که تمام آنها را مردها تشکیل میدهند، شبیه کنشهای روایتشده (تعریفشده) را بر پایه آنچه که شبیه نامه «خود حکم میکند» هم به صورت تکلمی وهم به صورت تجسمی برای مردم تعریف میکنند. به عبارت دیگر؛ در چارچوب مفهوم "جسم یافتگی" روایت تکلمی را «در مقام جسم نیز انجام میدهند» (ماناگن وپیتر،1389: 69) و آن را با زبان بدن هم تعریف میکنند. گرچه این یک اصل کلی است، اما در برخی موارد استثنا مانند منطقه بوشهر (به ویژه شهرستان بوشهر) زنان در اجرای تعزیه حضور دارند و همپای مردان شبیهخوانی میکنند (بکتاش و غفاری، 1383: 4) در بوشهر «به جاي مردان زن پوش که معمول و مرسوم در تمام ايران است»، اين بانوان هستند که نقش(به عبارت درست تر، "شبیه") زنان بزرگ عاشورا را ايفا(اجرا و روایت) ميکنند»
روایتِ(:تعریفِ) تکلمی-تجسمیِ واقعه یا خبر با استفاده از قراردادها، نمادها ونشانهها انجام میپذیرد یعنی تعزیه خوانها به جای نمایش دادن شخصیت[یا واقعه]، آن را از طریق قرارداد، نماد و نشانه برای مردم شبیه (روایت درهم تنیده تکلمی-تجسمی) میکنند . بدین ترتیب اگر شبیه خوانی در صحنهای از تعزیه گریه کند آن گریه نمایشی نیست، بلکه حاصل تأثر و سوگواری توأمان تعزیه خوان است این بدان معناست که شبیه خوانی وشبیه خوان در مکانیک قرارداد، نماد و نشانه گرفتار نیست؛ مشاهدات، آموختهها و ادراکات میدانی پژوهنده بیانگر آن است که قرارداد، نماد و نشانه همواره تحت تاثیر درک، احساسات، تصور و زمینههای فرهنگی تعزیه خوان قرار دارد تا جایی که اگر با نگاه خوانشگری به مشاهدۀ مکرر یک تعزیهی واحد -مثلاحر- بپردازیم، در هر نوبه از مشاهده شاهد تعزیهای متفاوت خواهیم بود. در کل و به صورت موجز تعزیه، آیین "شبیه خوانی است". شکلی از نمایش است که با ابتناء بر استواریِ مجموعه به هم تافتهای از شعر، موسیقی و روایت تکلمی-تجسمی به ذکر (یادآوری) و یاد کرد واقعه عاشورا و وقایع هم سنخ با آن میپردازد.
مقاله کامل را از قسمت زیر دانلود کنید