اختصاصی

  • برندگان ونیز ۲۰۲۲ مشخص شدند، سهم پررنگ سینمای ایران در بخش های مختلف

    هفتاد و نهمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم ونیز شنبه شب با اعلام برندگان و مراسم اختتامیه به کار خود پایان داد. این جشنواره در ونیز ایتالیا از ۳۱ اوت تا ۱۰ سپتامبر ۲۰۲۲ برگزار شد. مستند همه زیبایی و خونریزی (All the beauty and the bloodshed) به کارگردانی لورا پویترس برنده شیر طلایی برای بهترین فیلم در هفتاد و نهمین دو...

يادداشت‎هايي درباره نشانه‎شناسي ديداري

 

 پیرس - بارت - اکو - فونتنی

نشانه‎شناسي ديداري[1]، يكي از شاخه‎هاي نشانه‎شناسي است كه امروز طرفداران زيادي پيدا كرده است. موضوع مورد بررسي اين شاخه از نشانه‎شناسي، تصوير[2] يا به عبارت دقيق‎تر آيكون (شمايل)[3] است.

نشانه‎شناسي به عنوان ابزاري كاربردي سعي دارد اين پديده‎ها را به عنوان نظام‎هاي نشانه‎اي مورد بررسي قرار دهد. شايان ذكر است كه نشانه‎شناسي ديداري براي نخستين بار در اروپا، به ويژه در فرانسه از دهه 60 و با رولان بارت[4] آغاز شد. بارت اولين كسي بود كه نشانه‎شناسي تصويري يا آيكونيك[5] را مطرح كرد و مدل‎هايي براي تجزيه و تحليل تصاوير و اشياء به كار گرفت كه بعدها مبناي نظريات ديگري با نام نشانه‎هاي اجتماعي[6] شدند كه در آن منطق، روش‎هاي تشكيل تصاوير، شبكه‎هاي معنايي منشعب از آن مورد تحليل قرار گرفت كه همه مربوط به زبان ديداري[7] بود.

پس از آن اومبرتو اكو[8] در مقاله‎اي با نام نشانه شناسي پيامهاي ديداري كه در سال 1970 در مجله "ارتباطات"[9] به چاپ رسيد، نظام‎هاي نشانه‎اي مختلف را مورد تحليل قرار داد و اولين كسي بود كه نشان داد مي‎تواند نظرياتي وجود داشته باشد كه نظام‎هاي نشانه‎اي ديداري را كاملا مستقل از ساز و كارهاي زبان انساني مورد تحليل قرار دهد؛ البته نمي توان تاثير شارل سندرس پيرس[10] را بر روي اكو ناديده گرفت. در واقع پيرس نخستين كسي بود كه دو تايي بودن[11] نظام اروپايي را بر هم زد و آن را سه تايي كرد و تا آنجا پيش رفت كه گفت انسان خود نشانه است يا به عبارتي جهاني از نشانه‎ها و معاني مي‎باشد. در دهه 70، گرماس[12] نشانه‎شناسي ديداري را به صورت ويژه‎اي در فرهنگنامه نشانهشناسي مورد بررسي قرار داد و ژان ماري فلوش[13] به طور گسترده در كتاب اسطوره شناسي چشم و روح، در باب نشانهشناسي تجسمي[14] آن را مطرح كرد و نشان داد  كه معنا در فضاي دو بعدي ايجاد مي‎گردد. در سال‎هاي 1980، نشانه‎شناسي ديداري با مكتب مونترال كانادا (فرناند سن-مارتن)[15]، مكتب پاريس (ژاك فونتني) و مكتب ليژ [16]بلژيك (گروه مو)[17] گسترش يافت. در سال 1992، گروه مو كتابي با نام رسالهاي در باب نشانه ديداري[18] منتشر كرد كه در آن مباني فيزيولوژيكي ديدن مطرح گشته و نشان داد چگونه معنا با مشاهده اشياء ديداري شكل مي‎گيرد. در اين كتاب ميان نشانه‎هاي تصويري يا شمايلي و نشانه‎هاي تجسمي كه سه عنصر رنگ، بافت و فرم در آن‎ها بسار دخيل‎اند، تفاوت قائل شده‎اند.

پس از آن در سال 1995، ژاك فونتني از نشانه‎شناسان مكتب پاريس كتابي با نام نشانه شناسي ديداري[19] نگاشت كه در آن سوال اصلي اين بود كه چگونه معنا از طريق نور توليد مي‎گردد. چگونه انسان با نور به شناخت مي‎رسد؟ چگونه اشياء را تشخيص مي‎دهد؟ هر شكلي با قالب‎هاي ويژه مخصوص به خودش بيان مي‎شود و این وظیفه مخاطب است که به دنبال محتوای معنایی آن‎ها بگردد. فونتنی در این کتاب نشان داد که دریافت، تجسم، عواطف و شناخت به نوعی با مسئله نور در ارتباط‎اند و در نظام‎های نشانه‎ای مختلف شکل دادن و هیئت بخشیدن به نور، به عنوان پدیده‎اي فيزيكي و بيولوژيكي مسئله اساسي است و ژ.فونتني اين امر را در متون ادبي (تفسير شعرهاي پل الوار[20]، شاعر فرانسوي قرن 20)، در سينما و در تابلوهاي نقاشي مورد بررسي قرار داد. پس از آن ماري كاراني[21] نشانه‎شناس كانادايي در سال 1998 مسائل نظري ديگري را در اين حوزه مطرح كرد، نظريات مربوط به دريافت و شناخت از طريق تصاوير كه مورد توجه قرار گرفت. هنر ديدن، هنر فكر كردن، هنر توصيف كردن يك اثر تجسمي. او اذعان داشت كه مسئله ديدن مربوط به دريافت، تخيل و عواطف، فعل و انفعالات مربوط به حواس ما از دنياست كه بايد در نشانه‎شناسي ديداري مورد توجه و بررسي قرار گيرد. هر توليد هنري مربوط به يك دوره‎ی تاريخي است كه ارزش‎ها و تمدن آن دوره در قالب يك تفكر شخصي بيان مي‎شود كه آن هم در واقع نتيجه حساسيت و تفكر جمعي است كه از طريق اثر هنري نمايانده مي‎شود.

مسئله بسيار حائز اهميت "چگونه نشان دادن" و "چگونه فهماندن" است. آن قدرتي كه زبان انساني براي بيان بسياري از مفاهيم دارد، در هنر با نظام‎هاي نشانه‎اي ديداري محدود مي‎گردد كه درك و فهم اثر را پيچيده‎تر مي‎كند، در واقع مي‎توان تركيب و معناي گفتمان‎هاي ديداري را به ارزش‎هاي نشانه‎اي دنياي ديداري محدود كرد، با همه امكاناتي كه دنياي تجسمي در حوزه زيبایی‎شناسي، اجتماعي، فرهنگي و غيره در اختيار مخاطب قرار مي‎دهد، در مورد تئاتر و سينما نيز مي‎توان گفت كه نشانه‎ها كاملا تركيبي و مكمل يكديگرند؛ زيرا نه تنها با نظام‎هاي نشانه‎اي غيركلامي از قبيل نشانه‎هاي ديداري، شنيداري و غيره سر و كار داريم، بلكه زبان انساني، به عنوان يكي از مهم‎ترين نظام‎هاي نشانه‎اي نقش عمده‎اي را ايفا مي‎نمايد. حتي مي‎توان گفت كه متن نمايش‎نامه يا فيلم‎نامه خود يك فرازبان ديداري مي‎گردد كه راجع به زبان ديداري يعني صحنه آرايي، كورگرافي (حركات موزون روي صحنه و غيره) در تئاتر و يا سكانس‎هاي مختلف در سينما صحبت كرده و از قالب‎هايي استفاده مي‎نمايد كه بيننده بايد براي آن‎ها محتواي معنايي پيدا كند.

در پايان لازم به ذكر است كه امروزه، نشانه‎شناسي ديداري در دپارتمان‎هاي مختلف از جمله ارتباطات، تاريخ هنر، طراحی[22] و معماري و غيره مورد توجه قرار دارد و انجمن بين المللي نشانه‎شناسي ديداري در كانادا مشغول به فعاليت است كه نتيجه تحقيقاتشان در نشریه "ويزيو"[23] به چاپ مي‎رسد. دو مركز نشانه‎شناسي بلژيك، نشانه‎شناسي تئاتر و هنرهاي تجسمي، مراكز نشانه‎شناسي ايتاليا، فرانسه، برزيل و ديگر كشورها با اين نشریه همكاري دارند.

 

كتاب‎نامه

CARANI, Marie (1999), « Voir, Penser, Décrire et Percevoir l’objet visual. L’épineuse question de l’applicabilité des modèles sémiotiques en domaine visuel », in : Visio, L’Outil Sémiotique, (Tools for Semiotics), La Revue de l’association internationale en sémiotique visuelle, volume 4, numéro 2, Eté 1999.

COSTANTINI, Michel (2002), L’image du sujet, Paris, L’Harmattan.

FONTANILLE, Jacques (1995), Sémiotique du visible. Des mondes de lumière, Paris, PUF.

http://revues.unilim.fr/nas

http://www.persee.fr

 

 

 

[1] Sémiotique visuelle 

[2] Image

[3] Icône

[4] Roland Barthes (1915-1980) منتقد و فيلسوف فرانسوي

[5] Icono-sémiologie

[6] Socio-sémique

[7] Langage visuel

[8] Umberto Eco (1932) نشانه شناس، فيلسوف و نويسنده  ايتاليايي

[9] ECO, Umberto (1970), « Sémiologie des messages visuels », in Communications, n°15, Analyse des images, Paris, EHESS-CNRS, pp. 11-51.

[10] Charles Sandars Peirce (1839-1914) نشانه شناس و فيلسوف آمريكايی

[11] منظور رابطه دال و مدلول است كه سوسورآن را مطرح كرد و پس از آن يلمسف، زبان شناس دانماركي آن را به صورت صورت‎هاي بيان و صورت‎هاي محتوايي گسترش داد.

[12] Algirdas Julien Greimas & Joseph Courtés, Sémiotique.Dictionnaire raisonné de la théorie du langage, Hachette, 1979, pp. 281-282.

[13] Jean-Marie Floch (1947-2001) نشانه شناس و زبان شناس فرانسوی

[14] Jean-Marie Floche (1985), Petites Mythologies de l’œil et de l’esprit: Pour une sémiotique plastique, Hadès-Benjamin.

[15] Fernande Saint-Martin

[16] Ecole de Liège

[17] Groupe µ

[18]Traité du signe visuel

[19]Sémiotique du visible

[20] Paul Eluard (1895-1952)

[21] Marie Carani

[22] Design

[23]Visio, Revue internationale de sémiotique visuelle.

 

 

 

درباره نویسنده :
دکتر مرضیه اطهاری نیک عزم

 استادیار زبان و ادبيات فرانسه دانشگاه شهید بهشتی تهران

سمت در آکادمی هنر: دبیر نشانه‎شناسی هنر

دکتری نشانه ـ معناشناسی زبان و ادبيات فرانسه، فرانسه، دانشگاه پاريس 8 / كارشناسي ارشد علوم زباني و ترجمه شناسي، شاخه معناشناسی، فرانسه، دانشگاه سوربن جديد، پاريس 3

عضو گروه پژوهشی نشانه‎شناسی هنر خانه هنرمندان / همكاري با دايره المعارف دكتر رواقي، بخش فرانسه / مشاور علمی تئاترهای «لاله سیاه» و «خسیس» در دانشگاه اهواز

برای مشاهده صفحه دکتر مرضیه اطهاری نیک عزم در دانشگاه شهید بهشتی تهران کلیک کنید


دیدگاه‌ها  

+2 #3 Guest 1391-08-01 18:20
با سلام سپاس از زحمات شما....خواهشمند است اگر در خصوص این موضوع مطالب دیگری تهیه کرده اید در اختیار مشتاقان قرار داده.پیشاپیش ار لطف شما سپاس گذارم
نقل قول کردن
0 #2 Guest 1391-04-24 19:26
واقعا مطلب مفید و پیشینه خوبی از این نشانه شناسی ارائه شده ممنون از شما دکتر نیک عزم
نقل قول کردن
+6 #1 Guest 1391-04-23 16:39
امیدوارم نویسنده محترم به این مقدمه بسنده نکرده و این موضوعات را در سایت خوبتان پی گرفته و با بحثهای انضمامی و بررسی بحثهای مطروحه در آثار هنری داخلی و خارجی آنها را ملموسنر بیان کرده و از بحثهای صرفا اکادمیک فراتر بروند
نقل قول کردن

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مطالب مرتبط

تحلیل سینما

تحلیل تجسمی

پیشنهاد کتاب

باستان شناسی سینما