یادداشتی بر دو روز اول سی و یکمین جشنواره فیلم فجر
- توضیحات
- نوشته شده توسط هدیه میرزاده
- دسته: یادداشت های روزانه فجر 31
- منتشر شده در 1391-11-16 01:02
جشنواره فیلم فجر در دو روز نخست هیچ برگ برندهای نداشته است. فیلم خاصی نتوانسته نظر اغلب منتقدان را جلب کند. هیچ کس، هیچ کجا که بازیگران سرشناسی را داشت مخاطبان زیادی را به برج میلاد کشاند؛ اما فیلم با یک روایت غیر خطی نادرست حوصله همه را سر برد. سؤالی که ممکن است برای اغلب ما در کسوت خبرنگار و نویسنده جلب شود این است که چرا این همه بازیگر سرشناس باید در یک فیلم حتی در نقشهای فرعی باشند و هیچ کارکرد خاصی نداشته باشند. چرا آتیلا پسیانی فقط 1دقیقه بیاید و اسلحه بفروشد و تمام. نقش رضا کیانیان آنقدر نقش کلیدی نبود که بازیگر دیگر آن را ایفا کند و ...
با توجه به چنین سؤالی که برای ما پیش آمد، چند خبرنگار سؤالی که در نشست مطبوعتی کردند این بود که چرا این همه ستاره! با به کار بردن لفظ ستاره من هم مانند رضا کیانیان که خیلی ناراحت شد و واکنش نشان داد مخالفم و شاید سؤال بد مطرح شده باشد؛ اما چرا این همه بازیگر سرشناس ما قدر خود را نمیدانند. گناهکاران نیز از قاعده مستثنی نبود. قطب الدین صادقی که در تئاتر کارگردان و بازیگر سرشناسی است یا دیگر بازیگران حضور بیجهتی در نقشها دارند. شخصیتهایی که پرداخت نشدهاند و هیچ گونه فردیتی برای اینکه نقشش را همایون ارشادی بازی کند یا کس دیگر در آن دیده نمیشود. شاید این هم یک نوع مُد برای سالهای باشد که اطلاعات به مخاطب ندهیم، فضا و مکان مجهول باشد و چنین پاسخی دهیم (پاسخ فرامرز قریبیان در نشست مطبوعاتی!): «هدف ما این بود که فیلم، مکان خاصی نداشته باشد. این داستان هر جایی میتواند اتفاق بیفتد. ایران دههی اخیر مد نظرم نبود. حتی سعی کردیم ماشینهای معمول که در تهران وجود دارند -مثل پراید و پیکان- در فیلم دیده نشوند.»
در روز اول او خوب سنگ میزند جزء فیلمهای اولی بود که جز لوکیشن جالب چیز دیگری نداشت و اغلب مخاطبان را خسته کرد. با نگاهی به این فیلمها سؤال مهمی که برایمان پیش میآید این است که مگر یک طرف یک محصول سینمایی گیشه آن نیست؟! پس چگونه چنین فیلمهایی ساخته میشوند در روز دوم هم چنین فیلمهایی کم نبودند. تابستان طولانی، آفتاب مهتاب زمین و دل بیقرار هر سه قطعا شکست کامل در گیشه خواهند خورد. البته دو فیلم پر بازیگر روز اول نیز آنچنان در گیشه به نظرم موفق عمل نخواهند کرد، چرا که تا چند روز ممکن است مخاطب به خاطر بازیگران سرشناس به سینما بیایند و این امر و افت کف فروش سبب میشود فیلم از اکران بیشتر باز بماند. نگران اصحاب رسانه و مطرح شدن این مطلب در یک فیلم همین بود.
در روز دوم همه امید داشتند یکی از بهترین فیلمهای جشنواره امسال را ببینند تا شاید خستگی این دو روز از تنشان در رود. فیلم آسمان زرد کمعمق آخرین ساخته بهرام توکلی که فیلمهای خوبی چون پابرهنه در بهشت، پرسه در مه و اینجا بدون من را دارد. سالن نیم ساعت زودتر کاملا پر شد و ما روانه بالکن میلاد شدیم. هر چقدر استقبال و شوق دیدن یک فیلم بیشتر شود هر چقدر فیلم بد باشد بیشتر حال مخاطب گرفته میشود. بهرام توکلی بدترین اثر خودش را ساخته بود. اثر با روایت در هم و شکستن انواع ساختارها چنان گنگ شده بود که مخاطب خاص هم از آن سر در نیاورد و به محض اینکه فیلم روی روال منطقی میافتاد دوباره پیچیده نمایی بیشتر میشد کشف ماجرا نیز دردی دوا نمیکرد تا توکلی شاید 95% از مخاطبان را ناراضی کند. این روایت غیرخطی هم تبدیل به مُد دیگری شده که همه به دنبال آن هستند. شیبانی که در نشست سرلوحه را 21 گرم ساخته ایناریتو معرفی و حال هم توکلی که پیچیده نمایی کرد؛ گویا همه به دنبال فیلمهایی چون 21 گرم هستند. نشست مطبوعاتی فیلم هم برگزار نشد تا سؤالات مختلف من و دیگر اصحاب رسانه پاسخ داده شود.