به نظر می‌رسد آن چه در مورد آسان بودن کار مُدل‌ها جا افتاده درست نیست. آن‌ها نیز همچون بازیگران سینما گاهی اوقات باید سخت‌ترین کارها را انجام دهند، چیزهایی که دیگر به موارد بارها تکرار شده رژیم، آرایش و تغییرات روی موهایشان نیست و باید روی آسمان خراشی در حالی که آویزان هستند یا میان حلقه آتش کت واک کنند.

پرفورمنس‌ها (یا اجراهای مشارکتی) مختلفی از نشان "شانل" بارها اجرا شده و نشان‌های "دیور" و "الکساندر مک کویین" هم کم و بیش به همین شیوه اجرایی شناخته شده‌اند. البته فقط نباید انتظار داشت نام نشان‌های بزرگ را بر چنین اجراهایی دید و خانه مُدهای کوچک‌تری دست به اجراهای عجیب زده‌اند. اجرای یانا نزوتسزایا و جی آتوم طراحان روسی که صحنه خود را بر روی رودخانه‌ای در پاریس به صورت شناور قرار دادند یکی از همین اجراهای متفاوت است.

در زیر هشت اجرای متفاوت از نمایش مُد را با هم مرور خواهیم کرد:

1- مدل‌ها در نمایش مُد لباس زنانه بهار-تابستان 2015 طراح روسی یانا نزوتسزایا بر روی یک باند افراشته بر استخری راه می‌رفتند و سپس با گامی در آب معلق می‌شدند. آیا چنین کاری برای کسب و کار درست است؟ به هر حال به جای این‌که مُدل‌ها در انتهای مسیر بایستند به طور معجزه آسایی به راه رفتن ادامه می‌دهند و حالت خارق العاده‌ای از پایان راه تا شناور شدن لباس در آب پیدا می‌کنند. او از پوزهای شناخته شده نمایش لباس آشنایی زدایی می‌کند و ما لباس را در فرم دیگری بر بدن مشاهده می‌کنیم.

2- جی آتوم تا به حال در چند مرتبه نشان داده است مسیرهای رانوی او متمایز بوده است. از کت واک بر فراز برج لندن تا رودخانه‌ای در پاریس یا برج ایفل هر کدام نمایش مُد را به ارتفاع برده‌اند. در نمایش مُد 2015 خود 4000 فوت بالاتر از رودخانه کلورادو در گرند کانیون محیط عجیبی را خلق کرد. باید امیدوار باشیم که مُدل‌ها ترس از ارتفاع نداشته باشند زیرا مسیر مرتفع آن‌ها شفاف (ترنسپرنت) است.

3- من تمایل دارم تصور کنم چگونه آژانس مدلینگ بوستون توانسته مُدل‌هایی را برای آویزان شدن از یک ساختمان و راه رفتن به صورت عمودی توانسته انتخاب کند. فکرش را بکنید آن‌ها را صدا بزنید و بگویید تا به حال از یک صخره بالا رفته‌اید این بار عکس آن است. نمی‌دانم بیشتر شیفته و تحت تاثیر این جنبه از اجرا قرار گرفتم یا توانستم در هنگام پایین آمدن از ساختمان به لباس‌ها و مجموعه هم دقت داشته باشم. مشابه این حرکت در دوبی و مرکز راکفلر نیویورک نیز اجرا شده است.

4- در هفته مُد برلین در سال 2012 برخی مدل‌ها به مترو رفتند تا مُد روز را با فتیش‌های گوناگون تلفیق کنند. مسلما نام کت واک زیرزمینی برای آن درست است -گرچه به صورت زیرزمینی و پنهان اجرا نشده است اما واقعا در زیرزمین اجرا شده و مدل‌ها از مرد و زن با تتو، پیرسینگ و آرایش مو عجیب و نمایشگریِ فتیش‌ها گوناگون ظاهر شدند. در سال‌های اخیر پس از این اجرا در تایلند و اجرایی در مترو انجام شد و کیم مِشز صحنه‌ای در بروکلین را به این صورت درآورد.

5- پیاده‌روی طولانی بر دیوار بزرگ چین شاید حرکت دیوانه‌واری باشد که هماهنگی‌های بسیاری می‌خواهد. آن هم کشوری که سخت با چنین مسائلی کنار می‌آید. این را می‌توان از مجموعه‌های اولیه چالش برانگیز تور کارل لاگرفیلد دانست که در کشورهایی که کمتر با نمایش مُد شناخته می‌شدند اجرا کرد. او چنین کارهایی را در اتریش، دالاس و دوبی اجرا کرده بود اما اوج آن که نقبی به این مجموعه 2007 می‌زد اجرای او پس از بازگشایی درهای کوبا بر مردم آمریکا و نمایش مُد در سال 2016 در هاوانا بود. فندی از این مجموعه در سال 2007 یک میلیون دلار برای تولید لباس‌ها هزینه کرد.

6- راه رفتن با پاشنه‌های بلند به مسافت یک مایل کار سخت و دشواری است. این نمایش مُد در هفته مُد 2012 کپنهاگ با آن شرایط که روز قبلش هم بارانی بود رکوردهای عجیبی را به همراه داشت؛ از مسافت صحنه نمایش به طول 1 مایل، تعداد مخاطبان و تعداد مُدل‌ها. واقعا تصور راه رفتن بر روی پاشنه‌های بسیار بلند برای مُدل‌ها به مسافت 1 مایل بسیار زیاد است که ما تصور کنیم بهتر است آن‌ها با خود آب و میان وعده برای طی مسیر داشته باشند.

7- موقعیتی در حلقه آتش (همچون تصویر ابتدایی مطلب) آن چیزی بود که مدل‌ها را در نمایش مُد الکساندر مک کوئین مجموعه پاییز-زمستان 1998 می‌دیدید. آن‌ها در زیر پروژکتورهایی با ارتفاع کم و لامپ‌هایی که روی زمین تعبیه شده بودند کت واک می‌کردند و میان حلقه آتش خود را می‌یافتند. این مجموعه الهامی از ژاندارک بود که مک کوئین به آن ارجاع می‌داد. پوشش مُدل‌ها چیزی شبیه به یک لباس زنانه اسلش بود که بیشتر شبیه لباس ابرقهرمان‌ها دیده می‌شد. همچون آتش گداخته قرمز رنگ و براق به چشم می‌آمد. صورت‌ها نیز از چیزی شبیه آن البته ترنسپرنت‌تر مانند یک ماسک پوشانده شده بودند. در غیاب تلفن‌های همراه یا دوربین‌های دیجیتال برای فیلمبرداری کمتر ویدیویی ممکن است بتوانید از این نمایش پیدا کنید.

8- در آخرین نمونه معرفی شده دو مدل بر روی سکوهای نه چندان بلند جدا از دیگر مُدل‌ها زیر دوش در مجموعه نمایش مُد بهار تابستان حسین کالایان قرار گرفته اند. هر دو کت‌های بلند سفید به تن دارند که گویی با زمینه اجرا که مدل‌های دیگر بر روی آن کت واک می‌کنند یکی هستند با نشان 2:25 دوش‌ها باز می‌شوند و لباس آن‌ها همچون پوسته‌ای که بر تن دارند از تن خارج می‌شود و هر دو مُدل پوست می‌اندازند و با چیزی شبیه به مدل‌های دیگر در میان آن‌ها قدم می‌زنند.

اصغر فرهادی کارگردانی است که بیشترین موفقیت را در تاریخ سینمای ایران کسب کرده، شاید سیاست جهانی برایش چندان جذاب نباشد؛ اما سیاست جهانی به او علاقه‌مند است. در 27 ژانویه سال 2017 کمتر از یک هفته به اینکه «فروشنده» هفتمین فیلم فرهادی برای اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان کاندید شود؛ رئیس جمهور ترامپ فرمان اجرایی 13769 -که این فرمان بیشتر به ممنوعیت‌هایی برای مسلمانان شناخته می‌شود- را امضا کرد. تحت این فرمان، شهروندان هفت کشور اکثرا مسلمان، از جمله ایران، از ورود به ایالات متحده برای مدت 90 روز منع شدند. در برهه‌ای که رئیس جمهور جدید چهره خود را با "چه جهنمی در حال وقوع است" به تصویر می‌کشید؛ برای فرهادی که یک متفکر حوزه خصایص انسانی به حساب می‌آید و فیلم‌های پایان بازش در مورد خطوط اشتباه در جامعه ایران توسط مخاطبان جهان مورد پذیرش قرار گرفته بود؛ دستور ترامپ تیرخلاصی به اخلاق و تعقل بود. در بیانیه‌ای که دو روز بعد از خبر منع از سوی فرهادی منتشر شد، او تصمیم خود بر تحریم اسکار را رسمی کرد و همچنین به تاریخ تحقیر دوجانبه که در مقابل خصومت‌های آمریکا-ایران قرار دارد اشاره کرد.

دومین فیلم پیمان معادی که سعی بر حفظ همان لحن «برف روی کاج‌ها» در سکون، روابط حسی، رنگ و نور متفاوت، دیالوگ کم دارد تنها در سطح توانسته رنگ و لعابی از دهه 1360 را تداعی کند بی‌آن‌که بتواند وارد فضاسازی، لایه‌های عمیق، قصه عشق و حتی جنگ شود. فیلم در همه چیز در سطح باقی می‌ماند و نقص‌های زیاد فیلم رنگ و بوی آن را از یاد خواهد برد.

دیمین شزل موفق شده با ضرباهنگ اولیه نت موسیقی اثر چشمگیر خود را با داستانی دراماتیک و محافظه‌کارانه از نیل آرمسترانگ با بازی رایان گاسلینگ در این نقش و اقتباس جاش سینگر فیلمنامه‌نویس از رمان زندگی‌نامه‌ای راس هانسون به نمایش گذارد. آرمسترانگ نخستین انسان بر روی ماه و تجسم زندگی آمریکایی بود. آرمسترانگ آدم آمریکا البته بدون حوا و بدون زوال بود که توانست بهشت خود را پیدا کند و بازگردد. او به طور مبهمی از زندگی عمومی و تماشای جهان و جذابیت‌های سفر فضایی کناره گرفت.

علم شادی پیچیده است و به همین دلیل این مطلب با توجه به مشاوره با روان‌شناسان و متخصصان مغز و اعصابی بر نمونه‌هایی چون آثار اسپیاک میلیگان و تری پرچر جمع آوری و به اشتراک گذاشته شده است.



همه این را می‌دانیم و این را می‌خواهیمُ اما شادی واقعا چیست؟ چه اتفاقی در مغز ما زمانی که در معرض چنین احساسی قرار می‌گیریم در حال رخ دادن است؟ این همان چیزی بود که من می‌خواستم برای نوشتن کتاب جدیدم پیدا کنم. شادی ذهن. چه چیزی پیدا کردم؟ اساسا این بسیار پیچیده است، به طور معمول پیچیدگی در مورد هر چیزی که توسط مغز انجام می‌شود وجود دارد. یکی از تنها نتیجه گیری‌های من در این باره این است که هر کسی که یک راز ساده یا "کلید" یا "پنج نکته اساسی" برای شادی ارائه می دهد که یا برای همه کار می‌کند، یا ناامید کننده و یا گمراه کننده است.

در حقیقت چیزهای زیادی وجود دارد که بر روی خوشبختی ما تاثیر می گذارد، محیط زیست، سن ما، روابط و جامعه ما، مشاغل و جاه طلبی های ما، سلامت، ثروت، گذشته ما، آینده ما و غیره. همه اینها می توانند - و اغلب - در بخشی از خوشبختی ما نقش داشته باشند. کتاب‌های زیر نمونه‌های عالی‌ای از اهمیت، پیچیدگی و غیرقابل پیش‌بینی شادی هستند که می‌توان روش‌های متعددی از موارد فوق را با آن‌ها به دست آورد.

6- ساختن خودمان: زندگی پنهانی از ذهن نوجوان نوشته سارا جی بلیک مور
همانطور که در مطلب پیشین از 5 قسمت اول ذکر شد، مغز ما با گذشت زمان تغییر می‌کند. گاهی اوقات این تغییرات می‌تواند شدید باشد و توسط زیست شناختی درونی ما اداره شود. واضح‌ترین مثال آن مرحله نوجوانی است، وقتی که ذهن ما به طور ناگهانی وارد تغییرات بزرگی می‌شود و رفتارها، خواسته‌ها و روحیه‌های ما، که همه از شادی ما تغذیه می کنند بسیار متفاوت می‌شوند. من سعی کردم به این مسئله به طور خلاصه در کتابم بپردازم، اما این موضوعِ کاملا جامع و آموزنده در سراسر موضوع گسترش یافته است. سارا جی بلیک مور از انستیتوی علوم اعصاب شناختی دانشگاه College London تخصص خاصی در علوم رفتاری و آموزش محور دارد. یکی از کتاب‌های او به نام "مغز یادگیرنده؛ درس‌هایی برای آموزش و پرورش" در ایران ترجمه شده است.

7- همه این‌ها در ذهن‌تان است نوشته سوزان اُ سولیوان
خوشبختی و شادی اغلب به صورت یک امکان اضافه در زندگی در نظر گرفته می‌شود، چیزی که شما با کار سخت یا خوش شانسی به مقدار کافی آن برسید؛ اما کمبود شادی واقعا می‌تواند تأثیر مستقیم روی سلامت جسمی شما داشته باشد. احساسات و عواطف قابل ادراک، عواقب پیچیده‌ای برای زیست پایه ماست و اهمیت به آن گامی مهم در درک شادی است. این پیوند بین ذهن و بدن به صورت فوق‌العاده‌ای در کتاب برنده جایزه اٌ سولیوان نشان داده شده است، جایی که متخصص مغز و اعصاب جزئیات بیماران خود را با اختلالات روان پریشی قابل توجهی شرح می‌دهد.

8- دستور العمل آقای شاها برای عجایب نوشته آلوم شاها
بسیاری از چیزها موجب تحریک مغز به شیوه مناسب برای افزایش شانس شادی هستند: تعاملات مثبت با والدین یا فرزندان ما، کاهش نااطمینانی از طریق به دست آوردن اطلاعات، تجربیات جدید و فرآیند خلق چیزها. همه این برانگیختگی‌ها به طور دقیق و البته مثبت به طور معمول در مغز انسان اتفاق می‌افتد.به عنوان والدین دو کودک من رهیافت‌های که مبتنی بر المان‌های علمی شاها بود را به وسیله تصویرسازی زیبای او به صورت این تجربه کسب کردم که بزرگسالان می‌توانند جوان‌ها را هدایت کنند.

9- تماشای شب نوشته تری پریچت
کتاب‌ها و جهان مجازی پریچت میلیون‌ها نفر را خوشحال کرده است. شخصیت سم وایمز در «تماشای شب» که فرمانده دیده‌بان آن-مورپورک است ارجاعی به روزگار قدیم دارد. سبک غیر قابل تقلید پریچت، با نمونه‌های مختلفی زیبایی جنبه مهمی از شادی نشان داده می‌شود: نوستالژی. به نظر می‌رسد که مدت طولانی دارای نقص شناختی است، در حال حاضر آن را مفید، با انگیزه و افزایش سلامتی و شادی می دانم. اما این شادی اغلب به فیلتر کردن (بسیاری) جنبه‌های ناخوشایند گذشته بستگی دارد. این که آیا شما می توانید با آن هم موافقت کنید و یا اکنون تعیین کنید که چقدر خوشحال هستید.

10- صدتا از بهترین بازی‌های ویدیویی نوشته نیت کراولی
من بازی‌های ویدیویی را دوست دارم. از نشاط آن لذت می‌برم. از پیشرفت تکنولوژی مسحور هستم. با این حال انتظار کتابی که آن‌ها را ترکیب کرده باشد را نداشتم و این در همین راستا کار می‌کند و موثر است. مهم نیست نتایج و آزمایش‌های علمی چه می‌گویند گاهی خوشبختی شامل یک کاری است که شما از آن نشاط پیدا می‌کنید.

علم شادی پیچیده است و به همین دلیل این مطلب با توجه به مشاوره با روان‌شناسان و متخصصان مغز و اعصابی بر نمونه‌هایی چون آثار اسپیاک میلیگان و تری پرچر جمع آوری و به اشتراک گذاشته شده است.

تهدید بیرونی، جراحتی درونی و در میان آن روایت معماگونه؛ سه مولفه تعیین کننده جدیدترین درام آدم‌ربایی قوی و دردناک اصغر فرهادی محسوب می‌شوند که سنگینی بار آن روی شانه‌های بازیگرانی چون پنه‌لوپه کروز، خاویر باردم و ریکاردو دارین است.

فیلم به وقت شام تازه‌ترین ساخته ابراهیم حاتمی کیا، قصه فرمانده و سرباز، پدر و پسری مجاهد هست که ما فراز و فرودهای یکی از مأموریت‌های آن‌ها را با کارگردانی درخشانی در سینمای ایران مشاهده می‌کنیم. همه چیز در اجرا فوق العاده است، اما فیلم حاتمی کیا در سطح می‌ماند و آن مضامینی که فیلمساز داعیه تأثیر آن‌ها را دارد به خوبی منتقل نمی‌شوند. عمیق نشدن فیلمنامه بر روی جزییات عقیدتی، آن اجرای درخشان را عقیم ساخته و ما با اثری روبه‌رو هستیم که همچون دیگر تریلرهایی هم‌چون یونایتد 93 (2006) و نمونه‌های مشابه نمی‌توانند تصویری عمیق از تروریست‌ها یا هواپیمارباها داشته باشد.