نگاهی فيلم شيفتگي ساخته علي زماني عصمتي / از سری یادداشت های فجر
- توضیحات
- نوشته شده توسط مرتضی اسماعیل دوست
- دسته: یادداشت فجر 32
- منتشر شده در 1392-11-21 12:58
فيلم شيفتگي تجربه اي متفاوت و تصويري نو در فرم گرايي سينماي ايران است. جايي كه خلاقيت فيلمساز با سوژه اي بكر در هم آميخته و فيلمي خارج از آثار به هم مشابه مي سازد. علي زماني عصمتي پس از چند تجربه ناموفق در اكران –که مشهورترین آنها اوریون است- نخستين بار همه تلاش چندساله اش در بيان فرم را در فيلم شيفتگي روان ساخته و در قاب بندي، روايت پردازي و شخصيت سازي به نتايج ارزشمندي دست مي يابد. زني كه سال هاست لباس قهرمان به تن مي كند و برون گرايي اين عصيان، حتي تبديل به نمايش جنسيتي متمايز مي گردد. البته فيلم با گنجاندن چندين موضوع متفاوت به چند پارگي در روايت مي رسد و اين نگاه هاي مختلف اعتراضي، دريچه واكاوي عميق تر را از شخصيت زن سلب نموده و مقولاتي ديگر از محدوديت قشر زن در جامعه توسط فيلمساز مطرح مي گردد. همچنين فيلم به دلايل عميق از دگرديسي شخصيت اصلي-حاجي شاه- كه منجر به انتخاب مسيري متفاوت در زندگي اش شده نپرداخته و تنها به وضعيت اكنون شخصيت بسنده مي كند. بازي رويا تيموريان اما زيباترين نمايش از متفاوت ترين كاراكتر سينماي ايران است و نوع گريم و ديالوگ نويسي مناسب به باورپذيري شخصيت كمك نموده است.
از طرفي فيلم در فرم نيز همپاي موضوع دست به خلاقيت مي گشايد و استفاده غافلگيرانه از ديزالو در ميان تصاوير، نوعي اعتراض به مقوله سانسور مي تواند باشد. نقص اساسي در پيكره فيلم، پايان بندي بدون منطق و خارج از چارچوب روايت است كه ناگهان همه بافته هاي چند ساعته فيلمساز در يك سكانس بي هويت به باد مي رود. شيفتگي مي توانست در سكانس زيباي ماقبل پاياني كه تداعي گر نگاهي هنرمندانه به دريچه اميد بوده پايان يابد، جايي كه قهرمان خسته به نمايي بسته از حوض زندگي مي رسد و تصوير ديروز او در زير باران عشق محو مي گردد و با هديه اي از شال غوغا كه بر سر خيس اش مي نشيند، باور رسيدن به دنياي گمشده زنانگي در او تجلی می یابد .