یادداشتی بر «به دنیا آمدن» ساختۀ محسن عبدالوهاب / همه چیز و هیچ چیز
- توضیحات
- نوشته شده توسط فربد رهنما
- دسته: یادداشتهای فجر 34ام
- منتشر شده در 1394-11-15 23:05
نام نویسنده و کارگردان (محسن عبدالوهاب) کافی است تا پیشاپیش منتظر تماشای یک درام اجتماعی با رنگوبویی متفاوت از سینمای بدنه باشیم. اما ملودرام خوشساخت «به دنیا آمدن» که با محوریت یک خانوادۀ جوان شکل گرفته، علیرغم تمامی تلاشهایش در پرداخت جزئیات و داشتن چندین سکانس خیلی خوب، در نهایت موفق نمیشود ابعادی اجتماعی پیدا کند.
عدم توفیق فیلم در فراگیر کردن سوژه و جدا کردن نشانههای روایت از دایرۀ دلالتهای آشنا به محدودههای گستردهتر اجتماعی، پیش از هر چیز از کممایگی پیرنگ نشئت میگیرد. سوژۀ محوری فیلم (چالش زن و شوهر جوان بر سر سقط جنین یا به دنیا آوردن بچه) علیرغم ملتهب بودنش، یکی از آشناترین (و دستمالیشدهترین) سوژههای سالهای اخیر ـ چه در سینمای کوتاه و چه سینمای بلند ـ است و روایت فیلم نیز کوچکترین تلاشی در آشنازدایی از همین سوژۀ تکراری نکرده است. از طرف دیگر، شخصیتها و موقعیتهایشان نیز نهتنها برگ برندهای ندارند، بلکه از فقر قابلیتهای دراماتیک نیز رنج میبرند. بهعنوان مثال میتوان به شخصیت اصلی مرد (هدایت هاشمی) اشاره کرد که ریشۀ تمامی مخمصههایش در گرفتاریهای مالیاش نهفته، اما از میانههای فیلم متوجه میشویم که مالکیت کافهای که رفیقش در آن کار میکند از آنِ اوست و میتواند با فروش کافه، بر مشکلات مالیاش نقطۀ پایان بگذارد و زندگیاش را به سامان دلخواهش برگرداند. اتفاقی که در آخر هم میافتد اما معلوم نیست چرا مشکل عاطفی او و همسرش تبدیل به یک گره کور شده است.
طفرهرفتن روایت فیلم از تبیین چراییهای اساسی پیرنگ باعث شده تا حضور بسیاری از عناصر حاشیهای پیرنگ، از سطح تزئینات روایت فراتر نرفته و بدون کارکرد باقی بمانند. گویی فیلم میخواهد با وارد کردن عناصری ساختارشکنانه از واقعیت اجتماعی، دغدغهاش را در زمینهای فراگیر تعریف کند، اما از حاصل جمع این "همهچیز"، چیز خاصی حاصل نشده است. ازجملۀ این عناصر میتوان به رفتارها و عادتهای پسربچۀ خانواده، سبک زندگی دوست خانوادگیشان (با بازی بهناز جعفری)، اتفاقات پشت صحنۀ تئاتر و رفتار هیئتهای بازبینی و... اشاره کرد.
همۀ اینها در حالی است که سبک اجرایی فیلم، به انحای مختلف سعی میکند به سنتهای سینمای اجتماعی نزدیک و وفادار بماند. عدم انطباقهای پیرنگ «به دنیا آمدن» با سبک اجرایی آن، عرصۀ فاصلهگذاریهایی ناخواسته است که علیرغم میل اولیۀ فیلم به نزدیکی و همدلی با شخصیتها و مخاطب، منجر به گونهای از استبداد و پدرسالاری شده است. در این راستا میتوان به نماهایی اشاره کرد که بدون وجود توجیهات داستانی و حسی، دوربین از شخصیتها فاصله میگیرد و ما را از تماشای لحظاتی حساس محروم میکند. بهعنوان مثال نمای صحبت تلفنیِ پدر (هدایت هاشمی) در بین دربهای شیشهایِ لابی سینما؛ یا صحنۀ دیالوگ کلیدی زن (الهام کردار) با دکتر در پشت پرده.
عدم انطباقهای بین پیرنگ و اجرا، آنچنان یکدستیِ روایت را مخدوش میکند که پایانبندی فیلم بهطرز دهشتباری غیرمنطقی و نپذیرفتنی جلوه میکند. جالبتر اینکه فیلم تا آخرین لحظه هم از تلاش برای اجتماعینمایی دست نمیکشد. آخرین نمای فیلم، کلوزآپ مرد است که مشغول تماشای فیلم مستند شهریِ نافرجامش دربارۀ تهران است. این تصویر که احتمالاً قرار است قرینۀ ساختاریِ سکانس افتتاحیه (پشت صحنۀ تمرین تئاتر زن) باشد، از آنجا که هیچگونه گسترش ساختاری در سیر روایت ندارد، در زمرۀ همان عناصر تزئینی و بدون کارکرد قرار میگیرد. عناصری که همهچیز را در خود دارند و هیچ نمیسازند. همهچیز و هیچچیز!
اطلاعاتی پیرامون فیلم
نویسنده و کارگردان: محسن عبدالوهاب
بازیگران: هدایت هاشمی، الهام کردا، بهناز جعفری، پونه عبدالکریمزاده، رضا مرتضوی، رویا جاویدنیا، مهدی امیری و ...
خلاصه داستان: چهارمین ساخته محسن عبدالوهاب بعد از چند سال دوری از سینما، قصه زن و شوهری در آستانه میانسالی را روایت میکند که برای ادامه مسیرِ زندگیشان با یکدیگر دچار مشکل می شوند.
عوامل فیلم عبارتند از: هیهکننده و مدیر فیلمبرداری: محمد احمدی، مجری طرح: محسن قرایی، صدابردار: یداله نجفی، طراح چهرهپردازی: مهرداد میرکیانی، طراح صحنه و لباس: مهدی موسوی، جانشین تولید: حسین فیضآبادی، برنامهریز و دستیار اول کارگردان: امید جزینی، عکاس: محمد کاظم نخعیراد، مشاور رسانهای: بیتا موسوی، دستیاران فیلمبردار: محمد ابراهیمیان، اکبر مشکینی، فرزاد نهکاخ، سیدناصر میرخانی و امید کائدی شایگان، مدیر تدارکات: یوسف آقایی، منشی صحنه: ماریا میرنژاد، دستیار دوم کارگردان: جعفر نامنی، دستیار سوم کارگردان: سارا توکلی بینا، فیلم پشت صحنه: امید صفایی، گروه صحنه و لباس: مهدی سنگی، چکامه میرخانجانی، محمد واحدی.