نگاهی به فیلم «دختر» رضا میرکریمی / آرامشی مثال زدنی
- توضیحات
- نوشته شده توسط دکتر مجید رحیمی جعفری
- دسته: یادداشتهای فجر 34ام
- منتشر شده در 1394-11-21 19:47
"دختر" میرکریمی قصه شکاف نسلها است اما همچون سیل عظیم این نوع فیلمها که اغلب تم اجتماعی دارند به این بحران نگاه نمیکند و نگاهش دوستداشتنی و متفاوت است. آرامشی پشت میزانسنهای میرکریمی وجود دارد که تنها در اندیشه تصویر معضلات نیست بلکه در عین حال برای پیشگیری و تشخیص نیازها و حل بحرانهای این فاصله راه حل نشان میدهد.
فیلم با صحبتهای درهم و برهم دخترها شروع میشود که پر از حرف هستند هر کدام از مهاجرت، ازدواج و دوست گرفته تا ارتباط با خانواده صحبت میکنند اما موضوع صحبت آنها مشخص نیست و نام فیلم بر روی صفحه نقش میبندد که مسئله در اینجا دختر است. سکانس آغازین که پایان بندی فیلم هم به آن میرسد مشکل اساسی دارد هم صحبت هیچکدوم از دخترها مشخص نیست هم بسیار طولانی است و اگر برای فیلمساز صحبت آنها مهم نبوده باید از روی آن گذر میکرد. فیلمنامه دختر پر از این ضعفهاست که دوستهای ستاره (ماهور الوند) مشخص نیست چه افرادی هستند چرا ستاره به آنها تعلق خاطر دارد، نحوه دوستیاشان چیست چقدر با ستاره فاصله دارند یا آنها هم همان مشکل ستاره را دارند یا نه! از دوستها که بگذریم روابط احمد (فرهاد اصلانی) با برادرش هم مشخص نیست کلا از همه افراد تیپ میسازد تا به موضوع اصلی خود برسد و خیلی سریع هم به این مسئله میپردازد.
ستاره دختری که در آبادان زندگی میکند برای دورهمی خداحافظی یکی از دوستانش در تهران دعوت میشود و پدر متعصباش حتی اجازه طرح چنین موضوعی را نمیدهد چه برسد به اینکه او بتواند به تهران تنها سفر کند. ستاره تصمیم میگیرد پنهان از پدرش صبح برود و تا عصر که خواستگار خواهرش میآید، خود را برساند. مشکلی ساده در پرواز ستاره را از بازگشت بازمیدارد. فیلم با یک مقدمه کوتاه از معرفی ساده و خیلی تکراری از زندگی خانواده ستاره به همین بحران و نحوه گذر از بحران میپردازد.
«دختر» در کارگردانی پر از آرامش است. فقط کافی است نگاهی به فیلمهای مشابه بیاندازید که نمونه آنها کم نیستند. نیاز نیست زیاد در موردش فکر کنیم مالاریا ساخته پرویز شهبازی از محصولات همین امسال را اگر به یاد بیاوریم مرضیه (ساغر قناعت) از خانه بیرون زده و لحظاتی پر از عصیان به وجود میآورد. اما در مقابل ستاره برای یک تجربه بیرون زده و خواسته برای اولین بار خودش تصمیم بگیرد. مرضیه مانند تمام دختران در شهر غریب آن سکانس بسیار کلیشهای و نقد اجتماعی اتاق ندادن هتل به مرضیه را در خود دارد در صورتی که مرضیه در صورت ماندن به خانه دوستش میرود –که معلوم نیست او چرا قضیه را با عمهاش (مریلا زارعی) حل نکرده- و پس از فرار از دست پدرش به منزل عمهاش میرود. پدر ستاره در عین سکوت پر از جذبه است نیاز به شلوغ بازی و هوار کشیدن ندارد حضورش امنیت و اعتقاد است. اعتقاد به مبانی سنتی خانواده که از سوی اعضای آن باید رعایت شود. در صورتی که دخترش فرار میکند حرف افرادی که قصد کمک به او را دارند میپذیرند و در آن سو در مالاریا پدر تهدید به مرگ میکند و مرضیه نمیداند چه باید بکند. در «دختر» این بحران فاصله به خانه عمه کشیده میشود جایی که عمه به دلیل انتخابش از سوی برادرش ترد شده است و باز هم نگاه خانواده محور میرکریمی خودنمایی میکند. احمد با آرامش میپذیرد که پا بر روی تعصبش بذارد و با جعبهای شیرینی نزد خواهرش برود. کمک شوهرخواهرش بکند و حتی شروع به تعمیر خانه آنها کند. احمد به محض اینکه متوجه میشود دخترش از گزند روزگار در امان است هر چه انتقادش میکنند پاسخ نمیدهد و همین نشان دهنده تفکر عمیق فیلم «دختر» است. اگر در خانه دوست ستاره پدر او را درک میکند مادرش کارهایی میکند که هم نسل ستاره براییش قابل هضم نیست و نگاه «دختر» سیاه و سفید نیست کاملا خاکستری است.
ما همواره شاهد فیلمهای بسیاری بودهایم که در مقابل این شکاف عصیان را به تصویر میکشند از فیلمهای حاتمی کیا گرفته تا فیلمهای مختلف امروز چون مالاریا؛ اما در «دختر» همه چیز در عین آرامش پیش میرود ابری میشود و با راه حلی درست حل میشود. ستاره راه خود را میرود اما انتظار میکشد و حتی در لحظه مشاجره پدر و عمه پشت پدر میایستد. پدر هم در عین تمام تعصبات بیمنطق و نگاه تیره به رابطه با فرزندانش آرام میشود و متوجه رفتار اشتباهش با خواهر هم میشود. در کنار این آرامش که شاید گمان برود کاری صورت نگرفته –چون خیلی از مخاطبان همین را میگفتند- میرکریمی شاهکاری در کارگردانی کرده که آن فیلمنامه ضعیف و ساده را به فیلم قابل دفاع و متفاوتی تبدیل کرده است. این آرامش در بازی بازیگران نیز دیده میشود ماهور الوند برای اولین ایفای نقشش کارش را خوب انجام داده اما بهترین بازی این فیلم برای فرهاد اصلانی است که سکوتش پر از جذبه است فقط کافی است او را با نقشش در فیلم عصر یخبندان مقایسه کنید تا متوجه شوید چقدر متفاوت این دو نقش را بازی کرده است.