لحظات مفرح و خُلبازیهایی در یک زندگی پیشپا افتاده A Life Less Ordinary
- توضیحات
- نوشته شده توسط مهدی میرقادی
- دسته: یادداشت سینمای اروپا
- منتشر شده در 1390-08-11 15:15
دنی بویل پس از ساخت فیلم موفق قطاربازی به سراغ یک کمدی اسکروبال با دو بازیگر جوانی رفت که یکی را خود معرفی کرده بود و دیگری بعدها به ستاره تبدیل شد. یوان مکگرگور در نقش رابرت و کامرون دیاز در نقش سلین در بطن داستان یک زندگی پیشپا افتاده A Life Less Ordinary قرار دارند.
رابرت در حالی که روزگار معمولی و غیرقابل توجهی را پشت سر میگذارد یکباره از کار بر کنار میشود. درست در این لحظه دو کاراکتر اصلی را در وضعیتهای عجیبی مشاهده میکنیم. سلین نشان میدهد در تیراندازی لنگه ندارد و در همان لحظه عشق همسرش (استنلی تاچی) به خود را با ایستادن در برابر گلوله اسلحه خود میخواهد بسنجد. همسرش تکان میخورد و به شدت مجروح میشود در طرف مقابل رابرت میخواهد یک بار هم که شده دیوانه شود و برای از کار برکنار شدن از رئیس شرکتش انتقام بگیرد که این کار را هم انجام میدهد و سلین را –که البته خواست خود سلین بوده- گروگان میگیرد.
کارکترپردازی در این نوع کمدی بسیار متفاوت است کاراکترها گاه چنان در نقش یک احمق فرو میروند و گاه دست به کار بزرگی میزنند. الزامی به پیش روی در یک خط شخصیتپردازی وجود ندارد. به همین خاطر رابرت که در ابتدا یک احمق پنداشته میشود به یکباره تا مرز یک ... پیش میرود و درست در وسط معرکه متوجه میشود او این کاره نیست! در طرف دیگر آن سلین باهوش که دختر یکی از ثروتمندترین افراد است و کلی هم خواهان دارد به یکباره برای تغییر در وضعیت زندگیش تمایل دارد ربوده شود و در وضعیتی جدید زندگی کند و از طرف دیگر معلوم نیست چرا باید عاشق آن جوان احمق شود! اساس این نوع کمدی چنین است که از تعویض حالت شخصیتها در قرارگیری وضعیتهای مختلف تعجب نکنیم.
کمدی خُلمشنگبازی (که ترجمه شده اسکروبال در فارسی است) در تعقیب و گریزها ادامه دارد و افرادی هم که برای یافتن رابرت اجیر میشوند در همین مشنگ بازی دست رابرت را هم از پشت بستهاند. این خلمشنگبازیها در لحظاتی به کلیشهها و سنتهای اصیل این کمدی هم باز میگردد. یعنی جنگ لفظی زن و مرد که گاه رابرت و سلین با هم به صورت احمقانهای مشاجره دارند و گاه زوج اجیر شده برای یافتن سلین و رابرت.
سلین و رابرت دل در گرو یکدیگر دارند و کمدی خلمشنگبازی را تا یک کمدی رمانتیک احمقانه پیش میبرند. شاید بتوان گفت دنی بویل که خودش در ساخت کمدی سیاه انگلیسی نشان داد بسیار توانمند است در این فیلم از برادران کوئن الهام گرفته است. به نوعی لحن کمدیهای برادران کوئن در این فیلم دیده میشود. بویل از تجربه فیلمسازی در هر ژانری استقبال کرده است چه کمدی سیاه انگلیسی، چه تریلر، چه ترسناک و چه درام ورزشی. در هر کدام هم دوربینش را به مکانهای مختلفی برده است و جهان فیلمهایش در بازه بزرگی قرار دارد. تایلند، هند، انگلستان و آمریکا و آن هم در نقاطی که شاید برای فیلمساز بسیار سخت باشد و هر کسی تمایل داشته باشد در استودیو کار کند.
یک زندگی پیش پا افتاده معجونی است از وقایع غیرقابل پیش بینی چون بر اساس حرکات پیشپا افتاده و احمقانه طراحی شده تا یک کمدی خوش ساخت در سینمای بویل را در مقابل ما قرار داده باشد. لحظهای که رابرت درب صندوق را باز میکند شاید انتظار داریم بمب بترکد و او از خواب بیدار شود اما عقربه یک ثانیه قبل گیر میکند، شاید انتظار نداشته باشیم که سلین به همسرش شلیک کند، افراد اجیر شده شاید باید کار رابرت را سریع بسازند و در نهایت خیال رابرت که در زندگی پیشپا افتادهاش تنیده شده است. او در خیالش شبیه یک خواننده تمام عیار میشود و اگر با گلوله زخمی شود در عمق وجودش یاد حزقیل پیامبر میافتد و با سلین هم ازدواج میکند.
نمره منتقد به فیلم از 10 (7)