نقد فیلم خام Raw ساخته جولیا دوکورنائو / سینمایِ شدت
- توضیحات
- نوشته شده توسط بهروز صادقی
- دسته: یادداشت سینمای اروپا
- منتشر شده در 1396-03-14 12:06
سینمای شدت (حدنهایی، نهایتگرایی) نوین فرانسه New French Extremity اصطلاحی است که نخستین بار توسط جیمز کواند از نشریه آرتفروم دربارهی دستهای از فیلمهای هنجارشکن فرانسوی اوایل قرن بیست و یکم به کار رفت:
«به نظر میرسد [ماریو]باوا به اندازهی [ژرژ]باتای، سالو به اندازه [مارکی دو]ساد، عناصر تعیینکنندهی سینمایی هستند که ناگهان تصمیم میگیرد بسیاری از تابوها را بشکند، و در اسپرم و کثافت غلت بزند و هر قابی را از گوشت آن پر کند و بدن را در معرض دخول و قطع عضو و تجاوز قرار دهد [...]»
کواند در ادامهی مقالهی مشهورش نوشت که به نظر ریشهی سینمای اکستریمیستی نوین فرانسه به سینمای هنری و سینمای وحشت میرسد و اگرچه هریک از فیلمهای متعلق به این جریان مولفههای سبکی خاص خود را دارند، اما میتوان گفت انحطاط جنسی، خشونت عریان و اختلالات روانی وجه اشتراک تماتیک آنهاست. فرانسوا اوزون، گاسپار نوئه، کاترین بریا، برونو دومون، ماریا د ون، پاسکال لوژیه، الکساندر آژا و برخی از فیلمهای کلر دنی، برتران بونلو، پاتریس شرو، لئو کاراکس منتسب به این سینما هستند.
«خام» ساختهی جولیا دوکورنائو تازه ترین محصول سینمای شدت فرانسه است. فیلم اولین بار در یکی از بخش های جنبی جشنوارههای کن 2016 اکران شد و مورد هجمهی شدید منتقدان قرار گرفت. بسیاری از منتقدان فیلم دوکورنائو را فیلمی وقیح، حالبهم زن و خشن توصیف کردند که صرفاً برای ارضای تمایلات سادیستیک فیلمسازش ساخته شده است. اما این میتواند یک نظر بسیار ناآگاهانه باشد زیرا که خام اساساً برای خوشایند چنین منتقدانی ساخته نشده است. به واقع فیلم محصول جریان هنجارشکنی است که طبق نظر کواند به قصد شکستنِ گفتمانهای مسلط فرهنگِ یک جامعهی مدرن یا به عبارتی شوریدن برعلیه ارزش های اخلاقی و اجتماعی آن ساخته شدهاند. این در حقیقت تنها مازاد ایدئولوژیکی است که از پس تصاویر خشن فیلم بیرون می زند.
خام دربارهی ژوستین دخترک معصوم و گیاهخواری است که بنا به درخواست خانوادهاش تصمیم می گیرد تا همانند خواهرش وارد کالج تخصصی رشتهی دامپزشکی شود. ژوستین در بدو ورود به کالج متوجه میشود که این مرکز آموزش تخصصی مکان عادی و نُرمالی نیست. به واقع آنجا نه توسط مسئولین ارشد که بیشتر تحت سیطرهی گروهی از دانشجویان سال بالایی اداره می شود که با تشکیل یک فرقه سایر دانشجویان حاضر در کالج را زیر یوغ فرامین خود دارند. در هر صورت فردای روزی که ژوستین وارد کالج می شود از سوی همین فرقه مجبور می گردد که تا در جشنی عجیب و غریب که بیشتر جنبه ای آیینوار دارد، شرکت کند و کلیهی خام یک خرگوش را بخورد! ژوستین اصرار میکند که گیاهخوار است و بدنش نسبت به خوردن گوشت واکنش نشان میدهد، حتی برای اثبات این مورد خواهرش آلکسیا؛ که خود یکی از اصلیترین اعضای فرقهی مذکور است را شاهد قرار بگیرد، اما اعضاء گفتههای ژوستین را باور نمیکنند و او را مجبور به خوردن گوشت خام میکنند تا اینگونه کابوس ژوستین آغاز شود. همان شب بدن او به شدیدترین وجه ممکن تاول میزند. ژوستین به سراغ پزشک میرود و برای درمان آن چاره میجوید. اما این پایان کار نیست. او بتدریج کشف میکند که میل هیستریک شدیدی به خوردن گوشت خام دارد. همچون جانوران درنده. از اینجا به بعد فیلم متمرکز میشود به ترسیم رفتار سبعانهی ژوستین با آدمهای اطرافش. البته او در این مورد تنها نیست. ژوستین در ادامه متوجه میشود که خواهرش آلکسیا نیز چنین تمایلات اگزوتیکی دارد [...]
همانند یکی از مشهورترین فیلم های منتسب به سینمای شدت فرانسه؛ در پوستم ساختهی ماریا دِ ون، در اینجا نیز کاراکتر اصلی فیلم زنی است که به ناگاه متوجه پتانسیلهای ماوراءطبیعی بدن خود میشود. به واقع اگر در فیلم د ون کاراکتر اصلی به یکباره و بر اثر یک تصادف متوجه می شود که به خوردن پوست بدن خود میل جنونآسایی دارد، در خام نیز کاراکتر اصلی مشخصاً از بابت آگاهی تصادفی از تفاوت معنادار فیزیولوژی بدنش با دیگران در چنین وضعیتی قرار دارد. هر چند اگر ماریا د ون آشکارا فیلمش را در هالهای از شعار فمینستی کسب حق تمامیت بدن زنانه و خودمختاری و مالکیت آن فرو می برد، دوکورنائو در برساخت چنین ایدهای ناتوان است زیرا که نهایتاً مجذوب امکانات سینمای هارور در جهت ترساندن مخاطب از طریق ارائهی یک ایدهی جذاب شده است. هر چند که فیلم او نیز در کلیت امر روایت واکنشی زنانه به یک ستم جنسی آشکار است که ریشه در فرهنگ مردسالار طبیعت دارد. این به واقع یکی از اصلیترین ایدههای تماتیک سینمای شدت فرانسه نیز هست. سینمایی که با محوریت قرار دادن کاراکترهای زن تلاش می کند که تا نظم موجود مردانه را به چالش بکشد.
دیدگاهها
مرسی