نقد فیلم دیشب در سوهو Last Night in Soho پیوند لندن دهه 1960 با فیلمهای آن دوره
- توضیحات
- نوشته شده توسط بهروز صادقی
- دسته: یادداشت سینمای اروپا
- منتشر شده در 1400-09-13 01:40
تازهترین فیلم ادگار رایت بدون تردید یکی از فیلمهای جذاب و مخاطب پسند سال 2021 است. سالی که به شدت با کمبود فیلمهای مخاطبپسند روبهرو بود. نه بیوه سیاه، نه اف 9، نه 007 جدید و نه حتی تنت هیچکدام آنقدر نتوانستند در زمینه سرگرمی سینما مخاطب را به وجد بیاورند. «دیشب در سوهو» همه چیز در خود دارد، لندن دهه 1960 و سال جاری، قهرمان زن، پسر سیاه پوست جسور، تصویر ابعاد روانشناختی شخصیتها، دنیای رازآلود هیچکاکی و هر چیزی که فکرش را بکنید و در نهایت ادگار رایت با موفقیت فیلمش را به سرانجام میرساند.
«دیشب در سوهو» داستان الویز (که دوست دارد او را الی صدا بزنند با بازی تومازین مککنزی) دختر حاشیه نشینی است که بورسیه دانشگاه مُد و لباس لندن را گرفته. او رویای پیشرفت در طراحی مُد را در سر میپروراند و فیلم طوری پیش میرود که گویی قرار است یک فیلم رویای آمریکایی ببینیم. به نظرم فیلمساز با هوشیاری ما را در این ورطه میاندازد تا تعلیق قصهی اصلی اش بیشتر و بیشتر شود. تمامی سکانسهای رویارویی الی با هماتاقی و همکلاسیهایش، تمسخر نوع لباس، محل زندگیاش و ... از کلیشههای پرشمار تلویزیونی و سینمایی است که شاید همان ابتدا تمایل به کنار گذاشتن تماشای ...سوهو داشته باشی؛ اما اولین جرقه داستان ابعاد روانشناختی الی است.
مادر الی در هفت سالگی او خودکشی کرده است. مادربزرگش از اینکه الی همچنان کابوس مادرش را در لندن و تنهایی ببنید هراس دارد. نتیجه اینکه الی نمیتواند در کنار همکلاسیهایی که با او کاملا متفاوت هستند، احساس راحتی داشته باشد. الی پای به خانهای میگذارد که به شدت ما را به یاد خانههای مخوف قصههای هیچکاک میاندازد. الی در یک پانسیون اتاقی اجاره میکند که تنها مشتری این پانسیون است. (از اینجا به بعد ممکن است قصه لو برود) آن لحظات کلیشهای حضور در دانشگاه و خوابگاه -که شبیه کلیشههای رایج سیتکامی است- جای خود را به فانتزی سفر در زمان میدهند. الی در رویایش پای به لندن 1966 درست جایی که عاشق زمان و سبک پوشش است میگذارد. خود را جای شخصیت سندی یک خواننده و رقاص (با بازی آنیا تیلور جوی) میگذارد و لحظات فوق سرخوشی دارد. الی از همین رویا ایده طراحی لباسهایش را میگیرد و لباسها را بر تن سندی به عنوان مانکنش میکشد. رایت با مهارت خاصی آن قصه ابتدایی را گره به قصه بعدی خود میزند. الی دختری است که اختلالات مرزی در شخصیت دارد و برای روان رنجوری دوری از اجتماع، کمبود اعتماد به نفس و ... خود را در سندی غرق میکند. تا به اینجا قصه دو سوال بزرگ برای ما به وجود میآورد؛ آیا الی بر این رویاها و احساسات که به خوبی با فضاسازی نئونی همراه شده غلبه میکند تا یک هنرمند بزرگ شود یا او آنقدر غرق سندی میشود که شخصیت الی به طور کامل فراموش شود؟ این وضعیتی است که فیلم را به مرحله بعدی میبرد.
رایت باز هم ما را گمراه میکند تا فضای قصه را با تعلیقهایش به مسیر دیگری ببرد. سندی غرق روسپیگری شده و کارگزار او که رابطه عاشقانهای در ابتدا داشتند در محل خاصی به دیدن او میرود، فیلم مدام نشانههای مختلفی را پیش روی الی میگذارد تا صبح بعد هر کدام از آنها را در خیابان ببیند به دنبال ماجرا در روزگار حال باشد. به این ترتیب الی رویاهای خودش را به حساب روان رنجورش نمیگذارد بلکه او در زمان سفر میکند تا معمایی را حل کند. معما کمکم الی را غرق توهمات مختلف میکند تا اینکه به یک فیلم رازآلود هیچکاکی و حتی انزجار پولانسکی نزدیک شود. حتی ضربات چاقو و نحوه فیلمبرداری ما را به یاد تدوین روانی نیز میاندازد تا گذشته لندن 1960 نوع ارجاعات فیلم را به فیلمهای آن دهه سوق دهد. هر چه تعلیق و نشانههای کشف نهایی بیشتر میشود زمان گذشته و حال بیش از هر چیز از هم پاشیده میشوند تا عواقب وحشتناکی را الی پشت سر بگذارد. فضای فیلم در یک سوم پایانی تاریکتر میشود و خبری از آن لندن پر زرق و برقی که الی پای به آن گذاشت نیست.
رایت پس از فیلم «بچه راننده» این بار هم موفق میشود در ذهن مخاطبش جای باز کند. «دیشب در سوهو» به ما نشان داد میشود تماشاگر را از یک قصه بلندپروازانه برای شخصیت اصلی به سمت یک قصه تاریک جنایی و معمایی برد، بیآنکه از انسجام آن کاسته نشود. ترکیب ژانرها و علایق رایت به فیلمهای رده بی در این قصه جذاب به خوبی نمایان است؛ اما فیلم ضعفهایی نیز از تغییر آنی الی نیز دارد. الی با یکبار سفر به زمان تغییرات عجیبی میکند و توجیهات فیلمنامهای خیلی از وقایع اطراف او ندارد. در نهایت «دیشب در سوهو» را میتوان بیشتر از دیگر فیلمهایی که وجه سرگرمی سینما را نشانه گرفتهاند در امسال دوست داشت.