نگاهی به فیلم «خصوصی» ساخته محمدحسین فرحبخش / سیستم کپی کردن ادامه دارد!
- توضیحات
- دسته: یادداشت سینمای ایران
- منتشر شده در 1391-01-05 16:23
تمام افرادی که سینمای ایران را کمی جدیتر دنبال میکنند شاید شیوه کپی کردن از فیلمهای مختلف را توسط "پویا فیلم" میشناسند.
شیوهای که در این شرکت جواب داد و بیش از یک دهه توسط عبدالله علیخانی و محمدحسین فرحبخش ادامه پیدا کرده است. بازگشت سرمایه در فیلمهای آنها حاصل کپی از فیلمهای مختلف بود فیلمهایی که نام این دو تهیه کننده را هم به عنوان دو تهیه کننده صاحب سبک –البته چون سینمای ما تهیه کننده صاحب سبک ندارد- بشناسند. محصول آنها یا از تمهای آشنا کپی برمیدارد مانند کلاغ پر که از تم کلکلهای گلزار و افشار که در آتش بس جواب داده بود وام میبرد و یا مانند شارلاتان و عروس فراری به ترتیب از یکه بزن و همسفر کپی شده بود.
خصوصی با یک تک شخصیت محوری پیش میرود. ابراهیم کیانی (فرهاد اصلانی) یکی از افرادی بوده است که در اوایل انقلاب – چیزی که در سکانس آغازین فیلم با آن روبهرو میشویم- پونس بر پیشانی زنان بدحجاب میکرده و با گذر سی سال از انقلاب مغضوب نظام گردیده است. ابتدا فیلم با محوریت موضوعات سیاسی چون القاب جریان انحرافی و از این جور مواضع شروع میشود و پس از گذر زمان همه چیز به یک شوخی تبدیل میگردد. ابتدا نشان داده میشود آن افراد داغ اول انقلاب تغییر موضع دادند. اگر فیلمها را از اکران باز میداشتند و سردر سینماها را آتش میزدند یا به بدترین نحو با بدحجابی مواجه میشدند، حال در مواضع سیاسیشان نیز انحراف از اصل نظام دیده میشود. این موضوعات اندک دقایقی طول نمیکشد که یک دفعه در همین صحبتها دخترکی بدآرایش (هانیه توسلی) در جلوی آقا ابراهیم قرار میگیرد و ابراهیم خان دل میبازد و تکلیف فیلم به کلی روشن میشود.
خصوصی با ادعای یک فیلم سیاسی و نگرش سیاسی جلو میآید اما یک درام درجه دو است که ابراهیم را در راه خیانت به همسرش میاندازد و فقط خود ابراهیم در فیلم آدم سیاسی است وگرنه نه در مورد سیاست حرف زده میشود نه آن حرفهای گلدرشت ابتدایی فیلم در حد و اندازه این فیلم است. ابراهیم در مواجهه با این دختر تا نهایت لذت البته در لباس شرع و خواندن صیغه پیش میرود و به همسرش (لعیا زنگنه) خیانت میکند. مشخص است که او همسرش و خانواده همسرش را باید دوست بدارد چون با پول خانواده همسرش به همه جا رسیده است.
اغلب فیلمهای سنیمای ایران مشکل این را دارند که درامشان دیر شکل میگیرد و ما یک ساعت از فیلم گذشته و نمیدانیم با چه چیزی مواجه هستیم؛ اما خصوصی درامش آنقدر گلدرشت هست که حد ندارد نه تنها درامش زود شکل میگیرد بلکه قصه در همان دقایق اولیه تا انتها میرود و دیگر چیزی وجود ندارد که فیلمساز دو سوم دیگر را ادامه میدهد. پس از معاشرت با دختر کاملا مشخص است که ابراهیم خانواده، مقام، پول و آبرو را انتخاب میکند و دختر از سر راه به هر طریقی کنار گذاشته خواهد شد.
فیلمساز نگاه بسیار تیرهای به زنان دارد. زن در این فیلم مقامش بسیار به لجن کشیده میشود. زنانی که در ابتدا در مقابل شخصیت اصلی بودند باید خفت میکشیدند و همین زنان بد حجاب در نیمه دوم فیلم تنها برای هوسرانی مرد هستند حتی نگاه به زن مثبت و خوب فیلم هم بسیار تیره است. زنی که باید تحمل کند، دم نزند، به خانه پدرش برود و هوسرانی شوهر را باز تحمل کند. نگاه تیره به زن در فیلم فرحبخش باز نسل ما زنان را مظلوم نشان میدهد که یک مرد چگونه به آنها نگاه میکند. اینکه حتی خود معشوقه ابراهیم هم حاضر است مدام کوتاه بیاید و تنها کاری که کند ماشین ابراهیم را آتش زند و چوبش را هم بخورد به جای اینکه رفتارش نیک باشد. زنان فیلم او هیچ چیزشان مشخص نیست. زن ابراهیم که یک تیپ به تمام عیار است اصلا هیچ فراز و نشیبی در شخصیتش نمیبینیم. معشوقه هم فقط هست که قصه بسازد. اصلا معلوم نیست چرا آمده سر راه ابراهیم قرار گیرد ابتدا مخاطب فکر میکند درام قرار است پیچیدهتر از این حرفها باشد و همین زن عامل یکی از سران سیاست باشد که میخواهد ابراهیم را از سر راه بردارد اما این مسئله هم شوخی است زیرا فیلمساز سیاست آغازین فیلمش را فراموش کرده است. معلوم نیست این دختر با آن همه ثروت چه چیزی کم داشته است و حال ابراهیم را میخواهد. چرا این قدر سعی میکند تا در حالت صیغه بودن او از او بچه هم داشته باشد. در کل خیلی از فیلم بدم آمد ولی از آنجا که سردبیر محترم بسیار تأکید میکند سلیقه را در نگاه کردن به فیلمها معیار قرار ندهید مجبورم یک ستاره به فیلمی بدهم که زنان را به این نحو به تصویر کشیده است. یک ستارهای که به خصوصی به خاطر کارگردانی رو به رشد فرحبخش و در مقایسه با فیلمهای دیگر باید داد.
پایانبندی فیلم که به صورت غافلگیر کنندهای اسلحه را ابراهیم بیرون کشیده و زن صیغهای را از سر راه برمیدارد بسیار خوش ساخت است. شاید خیلیها از خودشان بپرسند چرا بازیگر گزیدهکاری چون لعیا زنگنه چنین نقشی را بازی میکند اما تهیه کننده در تیتراژ پایانی پاسخ میدهد که شخص بانفوذی در سینماست که همه بازیگران را به سر صحنه خود دعوت کرده است. در مورد شباهت این فیلم تولیدی پویا فیلم نیز باید گفت روابط کاملا شبیه فیلم امتیاز نهایی Match Point ساخته وودی آلن است اما دوست دارم همانطور که در ابتدا توضیح دادم من هم بگویم فیلم شبیه تیک است. آنجا فریدون فرهودی روابط سیاسی و خیانت را به خوبی به هم پیوند زده بود و این مسئله ابدا در خصوصی رخ نداده است. در تیک هم یک فرد سیاسی که میخواهد کاندیدای مجلس شود با استفاده از پول پدرهمسرش به قدرت رسیده و با توجه به قدرتش هوسبازی هم کرده است و البته آنجا اصلا شخصیت زن سیاه نشان داده نمیشود. فیلم خصوصی ابتدا با نام زندگی خصوصی در جشنواره اکران شده بود و فکر کنم این نام بهتر بود چون کاملا زندگی خصوصی در آن و حرفهای بسیار خصوصی دیده میشد و گویا به احتمال اینکه برایش مشکل پیش نیاید همانطور که هم عدهای به اکرانش معترض بودند تغییر نام داده است.
دیدگاهها
واقعا متاسفم ! از نویسنده محترم تقاضا دارم یک بازنگری به فیلم امتیاز نهایی داشته باشند
Time : 1:57:17
همچنین یک بازنگیری به فیلم زندگی خصوصی
1:37:03 : Time
کارگردان اومده یک دقیقه تکست فیلم امتیاز نهایی رو بدون اینکه حتی کلمات هم عوضش بکنه دزدیده !!!
چه قدر ما بد بختیم !
البته این فقط یک مثال بود . ده ها دیالوگ دیگر هم دیدیده که از خوصله این بنده حقیر خارجه !
واقعا متاسفم ! از نویسنده محترم تقاضا دارم یک بازنگری به فیلم امتیاز نهایی داشته باشند
Time : 1:57:17
همچنین یک بازنگیری به فیلم زندگی خصوصی
1:37:03 : Time
کارگردان اومده یک دقیقه تکست فیلم امتیاز نهایی رو بدون اینکه حتی کلمات هم عوضش بکنه دزدیده !!!
چه قدر ما بد بختیم !
البته این فقط یک مثال بود . ده ها دیالوگ دیگر هم دیدیده که از خوصله این بنده حقیر خارجه !