یادداشتی بر کیفر / کارگردان صاحب سبک دیگری در راه است ؟!
- توضیحات
- دسته: یادداشت سینمای ایران
- منتشر شده در 1389-04-09 21:32
فتحی، کیمیایی نوین .
کیفر سومین فیلم حسن فتحی پس از سه بار در نمیزند و ازدواج به سبک ایرانی در مدیوم سینمایی میباشد. فتحی را پیش از آنکه پستچی ... را بسازد، کارگردانی موفق در تلویزیون می دانستیم ـ که مجموعههای موفقی چون شب دهم، میوه ممنوعه، و مدار صفر درجه را ساخته است. کارگردانی که نبض بینندهی تلویزیون را در دست دارد و می داند که مخاطب این رسانه از او چه می خواهد ـ تا کارگردان فیلمی چون ازدواج به سبک ایرانی.
ازدواج به سبک ایرانی زمانی ساخته شد که فتحی تجربهای را در سینما نداشت و برای سنجیدن تواناییهایش در این حیطه، فیلمنامهای ساده برای کار را انتخاب کرد. این تجربه باعث شد فیلم دوم او از لحاظ گفتگونویسی به شدت دوست داشتنی باشد. دیالوگهای منحصر بفرد و آهنگین که نمونهاش را قبلا از او در تلویزون دیده و به این شکل کمتر در سینما شاهدش بودهایم . فیلمی که هم از لحاظ فیلمنامه و هم از لحاظ نوع دکوپاژ و میزانسن، کاری به شدت پیچیده و غیر قابل حضم برای مخاطب عادی سینما در یک بار دیدن بود.
بعد از پستچی ... و بررسی و تحلیل و دیدن واکنش هایی که نسبت به آن شد، فتحی در کمتر از یک سال فیلمی دیگر ساخت. کیفر فیلمی نه ضعیف تر از پستچی بلکه سنجیده تر از آن است که به نسبت دیالوگهای پیچیدهی کمتری در آن دیده می شود و آن چه می بینیم داستانیست با روایت یک دست است. البته همچنان قدرت و کارگردانی او در پستچی ... را اینجا نیز مشاهده می کنیم . خصوصا اینکه کیفر از بازیگران و لوکیشنهای بیشتری برخوردار است.
کیفر از لحاظ داستان نیز شباهت هایی را با پستچی ... دارد. در پس زمینهی هر دو فیلم عشق و ناموس دزدی حرف اول را می زند ( آنچه در فیلمهای کیمیایی نمود بیشتری دارد.) در پستچی... عشق باعث رقم خوردن تمامی اتفاقات در سه طبقه می شود. از سویی در کیفر نیز عشق باعث انتقامگیری، اعدام و تمامی جریانات فیلم میشود . آنچه از برایند کارهای فتحی در سینما برداشت میشود حمایت از زنان است -البته نه آن سینمای میلانی- در مقابل مردان در هر سه فیلم سینمایی او .
کیفر عاری از نقص و ایراد نیست. اما آنچه همچنان بر روی آن اصرار دارم قدرت کارگردانی ست که این کمبودها را میپوشاند . از دیگر نقاط قوت کیفر ایفای نقش بعضی از بازیگران میباشد که البته برخی از آنها درست انتخاب نشدهاند.
مصطفی زمانی ایفای نقش خوبی دارد. او توانسته است خود را از یوزارسیف جدا کند و نقشی متفاوت بازیهای قبلی را ایفا کند. بازی او در برخی لحظات نوید دهندهی ظهور بازیگری در سینماست که جای خالی آن در این دوران بی بازیگری حس میشود. او هم از لحاظ چهره مناسب و هم از توانایی بالایی در بازیگری برخوردار است. خصوصا سکانسهایی که در سکوت میگذرد و باحرکات صورت و بدن انتقال موضوع و پیام میکند.
نقطهی ضعف کیفر در کنار کمبودهایی که در برخی لحظات فیلمنامه احساس میشد همان بازیگران هستند ( میشد این کمبودهای فیلم نامهای را مرتبط با ساخته شدن فیلم در کشور ایران دانست، که باز هم توجیهی مناسب برای وجودشان در فیلم نمی باشد ) .
هانیه توسلی یکی از معدود بازیگرانی است که به نظر می رسد چهرهاش بیش از توانایی هایش مورد استفاده قرار گرفته است. با توجه به این که قرار نیست فیلم به جزیئات زندگی تک تک افراد فیلمنامه وارد شود آنچه ما از این شخصیت میبینیم نکات مبهمی را از زندکیاش در ذهن ما ایجاد میکند که هر چند سعی شده با بیان دیالوگ پوشانده شود اما با آنچه می بینیم تناقض دارد و شخصیت او را یکی از بدهای فیلم می کند .
مریلا زارعی نیز در برخی لحظات با آنچه قبلا از او در فیلمی مثل سربازهای جمعه دیدهایم شباهتهایی را (بازی مریلا زارعی در برخی سکانس یکی دیگر از شباهتهای کیفر و فیلمهای کیمیایی است.) دارد و توانسته از آن تجربهاش که منجر به دریافت سیمرغ نیز برای او شد استفاده و بازی خوبی را ایفا کند. ایفای نقشش این بار از سوی داوارن جشنواره ستایش نشد.
لحظات خوب داستان و نوع کارگردانی فتحی به گونهای است که در رفتن چند لحظه خطا از زیر دستان او نکتهی منفیای در کارنامهی او محسوب نمیشود . فتحی نشان داده که میتواند این نکات ریز را هم کار به کار کمتر کند و از خود کارگردانی بسازد که صاحب سبک در سینما باشد .
در همین رابطه مشاهده کنید:
حسن فتحي، سرانجام سكوتش را شكست و از روند نمايش فيلم «كيفر» گلايه كرد.
دیدگاهها