نقد فیلم مادر قلب اتمی ساخته علی احمدزاده / اولین غافلگیری اساسی سال
- توضیحات
- دسته: یادداشت سینمای ایران
- منتشر شده در 1396-03-17 19:12
«مادر قلب اتمی» علی احمدزاده به راستی که یک غافلگیری اساسی است. این فیلمی است که تمام قد پتانسیل به چالش کشیدن رویههای صلب فیلمسازی در جریان اصلی سینمای ایران را دارد. هم در محتوای بی معنا و البته هنجارشکناش و هم در فرم روایی جاه طلبش که مرزی است معلق مابین یک جهان رئال و سورئال.
برخلاف پاره ای از انتقادات مطرح شده درباب آشفتگی ساختاری در فیلمنامهی فیلم به نظر می رسد که شیوهی روایی خاص فیلمساز این مشکل را تا حدودی حل کرده است. به واقع فیلم احمدزاده با انتخاب تکنیک نریشن و صدای راوی روی تصویر از همان ابتدا تکلیف ما را با جهانی که داستان فیلمش در آن روایت میشود، روشن میسازد. صدایی که سراسیمه نیمهی به ظاهر رئال فیلم را از همان آغاز به جهانی سورئال پرتاب میکند. راویای که با آغاز فیلم ادعا می کند کاراکترهای حاضر در فیلم فیگورهای متفاوتی از او در داخل شهر هستند. کسانی که هر شب در شهر پرسه میزنند و به طور اتفاقی با همدیگر برمیخورند. اتفاقا با همین تمهید تکنیکی هم هست که بحث حضور پررنگ عنصر تصادف در درون پیرنگ اصلی فیلم (البته اگر برای چنین فیلمی بتوان پیرنگی را تعریف کرد و تشخیص داد) توجیه و منطقی جلوه میکند. هر چند که بدیهی است منطق جایی در مناسبات حاکم بر فضای روایی فیلم احمدزاده ندارد.
فیلم احمدزاده با بازگشت دو دختر مسیحی از یک میهمانی شبانه آغاز میشود. آنها به وضوح مست و عقل باخته به نظر میرسند و در طول مسیر بازگشت چرند و جفنگ میگویند. در ادامه آنها به طور اتفاقی به کامی(یکی از دوستان مشترکشان) برمیخورند که عادت به پیاده روی در شب دارد. کامی سوار ماشین آنها می شود و اینگونه جفنگیات ادامه پیدا می کند. بعد از مدتی ماشین آنها با ماشین یک مرد میانسال برخورد میکند و اینجاست که کاراکتر محمدرضا گلزار(که آشکارا راوی اصلی فیلم است) وارد داستان فیلم می شود. او (بدون آنکه ببینیم) خسارت ماشین مرد میانسال را تقبل می کند و برای اینکه بتواند پول خود را از دختران جوان پس بگیرد، با آنها همسفر میگردد ...
«مادر قلب اتمی» آشکارا یکی سینمای پست مدرن است. فیلم البته سعی نمی کند که گریزی از این صورت وضعیت داشته باشد. همان طوری که اشاره شد موتور متحرک داستان فیلم عنصر تصادف است. فیلم همچنین هیچ منطق رواییای نیز ندارد. دیالوگهای فیلم نیز مشخصا برای چنین صورت وضعیت اگزوتیکی نگاشته شدهاند. آنها کاملاً بی معنا، اغراق شده، هنجارشکن، مضحک و بی ربط هستند. این به واقع وضعیتی هم هست که تا به انتهای فیلم ادامه پیدا میکند. و در نهایت به سکانس مهیج، پرتنش و پرتعلیق پایانی فیلم وصل میشود. اما مهمتر از این مشخصهها آنچه بیش از همه «مادر قلب اتمی» را بدل به یک تجربهی جسور و به یادماندنی در سینمای ایران میکند، اصرار فیلمساز به شکستن کثیری از هنجارهای تماتیک و فرمال است. فیلمی که به واقع به دلیل گسست از یک قسم از قالب عقلانی که بیشتر ماهیتی ژنریک دارد، مورد توجه است. فیلم به واقع با توجه به حال و هوای مالیخولیاییاش نمی تواند که در درون الگوهای تثبیتشدهی ژنریک جای بگیرد. یعنی ویژگی اصلی سینمایی که به پیروی بیمارگونه از چنین الگوهایی اصرار دارد. و این تعریف درستی است از سینمای محافظه کار ایران.
در هر صورت به نظر می رسد که با تولد سینمایی جدید در درون جریان اصلی سینمای ایران طرف هستیم. سینمایی که با توجه به پتانسیلهای بالقوهاش می تواند در قامت یک سینمای آلترناتیو بسیار موثر ظاهر شود. این به واقع تعریف حقیقی سینمای آلترناتیو نیز هست. سینمایی که لااقل می تواند بر روی پردهی سینماها اکران شود تا همگی شاهد رقابت فرهنگی آن با سینمای جریان اصلی شوند.
پ.س: «مادر قلب اتمی» بی شک بهترین حضور سینمایی محمدرضا گلزار است. او اوج دستنیافتنی فیلم علی احمدزاده است. مسلط، ترسناک، بامزه و مستعد. باعث خوشحالیست که فیلم پس از اکران اثر مبتذلی چون «سلام بمبئی» به روی پردهی سینماها آمده است!
دیدگاهها
واقعا بعضیا مردمو چی فرض کردن که میان یه سری چرند و پرندو بتصویر بکشن ، تازه میفهمم چرا سه سال توقیف بوده چون با نشون دادنش به همه ثابت میشد که چقددددر اوضاع سینما ما پسرفت کرده و هرکی از خانوادش قهر میکنه میاد فیلمساز میشه جدیدا. من واقعا حرصم در اومده ازین فیلم بی نهاااااایت مزخرف
فیلم نه داستان داره نه شخصیت پردازی درست حسابی نه بازی خوب از بازیگران نه دیالوگهای خوب . اصلا موندم چطور این بازیگران معروف و ستاره قبول کردن این فیلمو بازی کنن ، واقعا اگه وقت ازادم داشته باشی به هیچ عنوان نباید این فیلمو دید . اگه قرار باشه همینطوری این افراد به فیلمسازی ادامه بدن منم میرم چهارنفرو جمع میکنم و یه دوربین میخرم و هرچی تو یه روز به ذهنمون اومدو ضبط میکنیم