نگاهی به فیلم «بخصوص نیمهشب» Midnight Special جف نیکولز / سرشتِ رمز، ترس و عشق در تریلری علمی-تخیلی
- توضیحات
- نوشته شده توسط هدیه میرزاده
- دسته: یادداشت سینمای آمریکا
- منتشر شده در 1394-11-26 17:16
از همان آغاز فیلم با یک پویایی و تلاطم همراه است. یک پدر، پسرش و دیگر افرادی را مشاهده میکنیم که در حال دویدن برای محافظت از آلتون هستند. آلتون در حال مشاهده دویدن آنهاست و دارای گونهای از قدرتهای ماورایی است که حتی درکش برایش سخت است. ما هرگز متوجه این نمیشویم که این قدرتها چه هستند یا اینکه چطور او از آنها استفاده میکند پیش از آنکه آنها مجبور به ادامه دادن دویدن شوند. در عوض، فیلم بر روی لحظه به خصوصی که آنها مطمئن میشوند کجا باید بروند متمرکز میشود. «بخصوص نیمهشب» ساختة جف نیکولز یک تریلر علمی-تخیلی یکپارچه با ایدههای بزرگی است که در جایی از بین میرود. این فیلم را نمیتوان یک محصول تمام استودیویی –محصول برادران وارنر- قلمداد کرد بیش از آن فیلم محصول جف نیکولز است با کمک استودیو.
ستاره «بخصوص نیمهشب» جادن لیبرهر در نقش آلتون –پسری با قدرت ماورایی ویژه- است که نور چشمانش مانند چراغقوه برقآسا عمل میکند او میتواند هر چیزی را از هم به وسیله یک پالس الکترومغناطیس تفکیک کند و هر چیزی را تقریبا با همین قدرت کنترل و گهگاهی در برخی اشیاء دستکاری کند. نقش پدرش ری را مایکل شانون ایفا میکند و او به جوئل ادگرتون که یک مرد نظامی است برای محافظت از آلتون ملحق میشود آنها به دنبال جایی هستند که امنیت آلتون را تأمین کند. هیچ چیزی در مورد این نیرو و مسائل پیرامون آن به خوبی توضیح داده نمیشود و این سبک نیکولز محسوب میشود. او ترجیح میدهد کمترین اطلاعات را در مورد هر چیزی بدهد و سعی میکند بر داستان متمرکز شود و فیلمنامه و دیالوگها در پیشبرد داستان حقایق را روشن کنند. او جزء معدود فیلمسازانی است که توانایی جذب مخاطب را بدون برانگیختن احساسات دارد و این تأثیر در این فیلم هم حس میشود.
احساس عاطفی بسیار قوی در هسته مرکزی فیلم در پیرامون محافظت از آلتون وجود دارد و عشق والدیناش به سمت متفاوت بودن او دیده میشود. آنها سعی ندارند یک شمایل خارج از هویت او برای کمال بسازند، آنها به او آموزش و یادگیری مداوم را توصیه نمیکنند آنها از او تنها محافظت میکنند و به او اعتقاد دارند. این تنها گوشهای از هسته اصلی « بخصوص نیمهشب» است که ادامه دارد و خرده داستانی که ما را درگیر خود میکند نوع توجه به مذهب و باورها در فیلم و عبادت است که این میتواند –منبع الهامی برای تمام آثاری باشد که میخواهند از این طریق بر پیروان مذهبی خود بیفزایند- و مجدد این هیچ چیزی را روشن نمیکند اما در این خرده داستان سرشت داستان فیلم را روشن میکند.
همه اینها جایی رو به زوال میرود که معلوم نیست به کجا هدایت میشود یا چرا آلتون چنین قدرتی دارد؟ نقطه عطف فیلم که لحظه مهمی –مانند لحظاتی که اسپیلبرگ در این سبک دارد- باشد تقریبا در هر جایی به نظر میرسد که البته این تباه شده نیست و همه چیز روشن نمیشود و کلیدهای کمی برای گره گشایی پیش روی ما قرار میگیرد. این فیلم به سختی بر روی وجه رمزآلودش تکیه میکند. ابهام جهانی که ما در آن زندگی میکنیم و اینکه چطور ما از هر چیزی درک خاصی نداریم به چالش کشیده میشود اما ما میتوانیم از این ابهام و رمزآلود بودن هراس هم داشته باشیم و در روی دیگر میتوان از زیباییهای همین جهان قدردان باشیم. این تمام چیزی است که نیکولز به بهترین شکل به آن پرداخته و ما را به این تفکر عمیق و دوگانه از ترس و عشق جهان فرومیبرد. نیمهشب بخصوص یکی دیگر از فیلمهای برجسته جف نیکولز به شمار میرود –گرچه من «پناه بگیر» او را بهتر میدانم- و نمیتوانم برای صحبت در مورد آن با دیگران منتظر بمانم.