بهای سنگین سکوت / نگاهی دوباره به شاهکار زینهمان، «مردی برای تمام فصول»
- توضیحات
- نوشته شده توسط پژمان الماسینیا
- دسته: یادداشت سینمای آمریکا
- منتشر شده در 1394-11-27 14:27
«مردی برای تمام فصول» (A Man for All Seasons) ساختهی فرد زینهمان، از نمایشنامهای تحت همین عنوان -به قلم رابرت بولت- اقتباس شده است. «مردی برای تمام فصول» از آثار برجستهی زینهمان است؛ سینماگری که ناماش در مقام کارگردانِ چند فیلم مطرح تاریخ سینمای کلاسیک ثبت شده: "ماجرای نیمروز" (High Noon) [محصول ۱۹۵۲]، "از اینجا تا ابدیت" (From Here to Eternity) [محصول ۱۹۵۳]، "اسب کهر را بنگر" (Behold a Pale Horse) [محصول ۱۹۶۴]، "جولیا" (Julia) [محصول ۱۹۷۷] و...
فیلم، مقطعی سرنوشتساز از زندگی سر توماس مور -متفکر و سیاستمدار خوشنام انگلیسی- را به تصویر میکشد. «هنری هشتم (با بازی رابرت شاو) به بهانهی نداشتن ولیعهد، قصد دارد همسرش را طلاق بدهد و با آن بولین ازدواج کند ولی پاپ اجازهی چنین کاری را صادر نمیکند. در این شرایط، سر توماس مور (با بازی پل اسکافیلد) بهعنوان صدراعظم انگلستان انتخاب میشود و پادشاه که صدراعظم جدید را دوست خود مینامد، انتظار دارد سر توماس از او برای عملی کردن تصمیم خارج از عرفاش حمایت کند...»
طراحی صحنه و لباس و همچنین نورپردازیِ «مردی برای تمام فصول»، نقش خود را در خلق رنگوبوی قرن شانزدهمی فیلم بهشایستگی ایفا کردهاند. علاوه بر اینها، زینهمان هم بدون اینکه قدرتاش در کارگردانی را به رخ بکشد، داستان فیلم را بیهیچ لکنتی پیش میبرد. «مردی برای تمام فصول» در سیونهمین مراسم آکادمی -بهجز کسب ۲ کاندیداتوری بهترین بازیگر نقش مکمل مرد و زن (برای رابرت شاو و وندی هیلر) توانست در ۶ رشتهی مهم دیگر، صاحب جایزهی اسکار شود: بهترین فیلم، کارگردانی (فرد زینهمان)، فیلمنامهی اقتباسی (رابرت بولت)، فیلمبرداری (تد مور)، طراحی صحنه و لباس (جوآن بریج، الیزابت هافندن) و بازیگر نقش اول مرد (پل اسکافیلد).
«مردی برای تمام فصول» -بهواسطهی فیلمنامهی اقتباسی داشتن و یکی بودنِ نویسندهی فیلمنامه و نمایشنامهی درجهیکِ اصلی- کلکسیونی شکیل از دیالوگهای بهیادماندنی است که یکی از آنها را از زبان اورسن ولزِ فقید (در نقش کاردینالْ وُلزی) میشنویم: «آنطور که به پادشاه خدمت کردم، به خداوند خدمت نکردم!» (نقل به مضمون). نطق آتشین عالیجناب توماس مور در محکمهی ناعادلانهی فرجامین نیز از جمله ماندگارترین سکانسهای دادگاهیِ همهی سالهای سینما را رقم میزند.
از میان ساختههای زینهمانِ بزرگ، "ماجرای نیمروز" و «مردی برای تمام فصول» را دوستتر دارم که با وجود تفاوتهای چشمگیرشان -از قضا- هر دو حرف از یک چیز میزنند: لزوم اصرار بر رعایت یکسری اصول تغییرناپذیر -حتی- به قیمت جان؛ "ماجرای نیمروز"، قصهی پایمردیِ یک مرد در برابر شهری از مردمان عافیتطلب است و «مردی برای تمام فصول»، داستان ایستادگی یک مرد علیه حکومتی کرمخورده. فرد زینهمان «مردی برای تمام فصول» را دقیقاً نیم قرنِ پیش ساخته است [۱۹۶۶] اما فیلم از قیدوبندِ زمان بهسلامت رسته و در حافظهی عشاق سینما ماندگار شده است.
با وجود اینکه میدانیم فیلمساز تراز اولی با آوازهی آقای زینهمان پشت دوربین بوده است و از ۸ نامزدی اسکار فیلم -در اغلب شاخههای بااهمیت- هم خبر داریم ولی در «مردی برای تمام فصول»، آن دو عنصری جلب توجهِ بیشتری میکنند که لازم و ملزومِ همدیگرند: شخصیتپردازی درستِ کاراکترها و بازیِ ناشی از فهم عمیق یکایک نقشها توسط بازیگران. پل اسکافیلد -این شکسپیرینِ کارآزموده- که روزهای متمادی با همین نقش روی صحنهی تئاتر زندگی کرده بود، در کمال آرامش و با اعتمادبهنفس برای جاودانه ساختن سر توماس مور بر پردهی نقرهای نیز پذیرفت مقابل دوربین فرد زینهمان حاضر شود.
«مردی برای تمام فصول» را اینبار با دوبلهی فارسی (به مدیریتِ خسرو خسروشاهی) دیدم. منوچهر اسماعیلی با نبوغی تحسینبرانگیز، آنقدر جذاب (در نقش سر توماس) دیالوگ گفته است که صدای خودِ پل اسکافیلدِ اسکاربُرده بهنظرمان نچسب و نامناسب میآید! گرچه شخصاً تماشای فیلمها را با صدای اصلیشان میپسندم اما نمیتوان برخی کارهای درخشانی را که در دوبله انجام شدهاند، نادیده گرفت. معتقدم دوبلهی این فیلم در کنار چند شاهکار بیچونوچرای دوبلهی ایران، مثل "گربه روی شیروانی داغ" (Cat on a Hot Tin Roof) [ساختهی ریچارد بروکس/ ۱۹۵۸]، "هملت" (Hamlet) [ساختهی گریگوری کوزینتسف/ ۱۹۶۴] و "چه کسی از ویرجینیا وولف میترسد؟" (Who's Afraid of Virginia Woolf) [ساختهی مایک نیکولز/ ۱۹۶۶] قرار میگیرد.
چنانچه از قبل ندانید که منبع اقتباسِ «مردی برای تمام فصول» یک نمایشنامهی اسمورسمدار بوده است، امکان ندارد که از تماشای اثرِ آقای زینهمان نیز به چنین موضوعی پی ببرید زیرا «مردی برای تمام فصول» ابداً این حسوحال را به شما نمیدهد که انگار مشغول دیدن یک تئاترِ فیلمشده هستید. «مردی برای تمام فصول» فیلمی سلامت و اخلاقگراست که حُسن بزرگ آن را شعاری نبودناش میدانم. سر توماس مور برخلاف انتظار معمول، در هیچکجای فیلم -منهای دادگاه پایانی که البته آن را هم شعارزده ندیدم- به ورطهی ایراد خطابههای پرشورِ تهییجکننده نمیافتد و عاقبتی که -از سعایت بدخواهان- نصیباش میشود، درواقع بهای سنگین سکوت او و همصدا با جماعت نشدناش است.
عدم پایبندی رابرت بولت به مطابقت نعلبهنعل آدمها و وقایع داستاناش با مندرجات کتب تاریخی، «مردی برای تمام فصول» را صاحب قهرمانی -از هر لحاظ- بیکموکاست کرده است که در تاریخ سینما مشابهِ تا این حد کمالیافتهاش را مشکل بتوان یافت. قهرمان نمونهایِ «مردی برای تمام فصول»، الگویی کمنظیر و -به تعبیر بهتر- کلاس درسی است برای سناریستهایی که قصد دارند فیلمنامهشان از موهبت حضور قهرمانی اصیل و بدون عیبونقص و در عین حال، اینجهانی و قابلِ دسترسی برخوردار شود. «مردی برای تمام فصول»، شاهکاری تماشایی در ستایش وفاداری به عقاید و مراعات اخلاقیات است.
دیدگاهها
اشاره جنابعالی به نکات مهم فیلم بسیار دل نشین است و باعث می شود که دقت تماشاگر افزایش یابد.
پاینده باشید