بنکسی گرافیتیست محبوب و مرموز انگلیسی
- توضیحات
- نوشته شده توسط شیرین دانشمیر
- دسته: یادداشت نقاشی
- منتشر شده در 1389-06-17 15:04
بنکسی هنرمند 36 سالهی گرافیتی کار انگلیسی است. شاید بتوان او را در زمرهی یکی از محبوبترین و در عین حال مرموزترین هنرمندان گرافیتی دنیا به حساب آورد. محبوب از آن رو که برخی از ستارگان سینمای جهان، صدها هزار دلار برای خرید آثار هنریاش هزینه میکنند؛ مرموز به این دلیل که هیچکس تا به حال او را ندیده است. با این که این هنرمند گرافیتی کار، بیش از ده سال است از فعالیتش میگذرد، اما تنها در سه چهار سال اخیر نامش به رسانهها کشیده شده و محبوبیت عجیبی در بین مردم پیدا کرده است. او کارش را از دیوارنگاری روی دیوارهای مناطق محروم شهر بریستول –زادگاهش- آغاز کرد.
به دلیل ممنوعیت دیوارنگاری-خیابانی در انگلستان او نیمه شبها دور از چشم دیگران، بر روی دیوارههای شهر نقاشی میکند و عمدتا مکانهای غیرمتعارفی را برای نمایش آنها بر مىگزيند: گاه تونل مخروبهای در لندن و گاه دیوار حائل بین اسرائیل و فلسطین!
در اوان کار بسیاری از نقاشیهایش چند روزی بیشتر روی دیوار دوام نمیآورد و توسط شهرداری پاک میشد ولی در حال حاضر با وجود منع قانونی کشیدن گرافیتی روی دیوار، رئیس شورای شهر بریستول، دستور داده که نقاشیهای بنکسی - به عنوان فرزند پرافتخار این شهر- باید روی دیوارها حفظ شود! اما این که خالق کدام یک از این همه گرافیتی روی در و دیوار شهر، واقعا بنکسی است، خود سؤال بیجواب دیگری است.
مشخصه بارز گرافیتیهای بنکسی نگاه طنزآلود و گاهی طعنهآمیز او به سیاست است. او در استفاده مناسب از پرسپکتیو و بُعد دادن به اشیا متبحر است و تعریف خاص خودش را از هنر خیابانی دارد؛ آمیختهای از این تعریف و تکنیک استفاده از شابلون، فضای خاصی به کارهایش میبخشد. گاهی هم امضای بنکسی زیر برخی آثارش نمایان میشود. استنسیلهای سیاه و سفید بنکسی؛ زیبا، زیرکانه و القاء کننده انقلابی تدریجی است: افسران پلیس خندان، موشهای مته به دست، میمونهای مجهز به سلاح های کشتار جمعی(یا سلاحهای ضد شورش)، دخترکانی که موشکها را در آغوش کشیدهاند، گشت زدن افسران پلیس با سگهای «پودل» شان، ساموئل ال جکسون و جان تراولتا در پالپ فیکشن که به جای اسلحه، موز پرتاب میکنند، مردی چاق در حال نوشتن کلمه آشوب بر دیوار . در اماکن دیدنی قدیمی، بنکسی اغلب این عبارت را می نوبسد: «این جا ,جای عکسبرداری نیست» یا گاهی بر دیوار موسسهها اینگونه امضا میکرد:«به دستور سازمان ملی معابر عمومی، این دیوار مختص دیوار نوشت( گرافیتی) است» (پس از چند روز میتوانستید ببینید که مردم به پیروی از آن برجسبهایی بر دیوار میزدنند.) اخیرا بنکسی در زمینههای دیگری همچون طراحی جلد یکی از آلبوم های گروه «بلر» هم فعالیت کرده است.جرقه اشتهار بنکسی چهار سال قبل زمانی زده شد که او یکی از گرافیتی هایش را روی دیوار گالری "تیت مدرن" لندن کشید. او در سال ۲۰۰۵ همین کار را در موزه هنرهای مدرن نیویورک، موزه هنر متروپلیتن، موزه بروکلین و موزه تاریخ طبیعی آمریکا نیز اجرا کرد.
در ماه مه همان سال یکی دیگر از گرافیتیهای او روی دیوار موزه بریتانیا دیده شد و در ماه اوت گزارش دیگری از اجرائی بر روی نوار غزه داده شد .بنکسی همچنین مجموعه آثار گرافیتی اش را در سالهای مختلف در کتابهایی منتشر کرده است. اخیرا یکی از گالریهای لندن نیز تصاویری از آثار گرافیتی او را به نمایش گذاشت.
بنکسی در سال ٢٠٠٥ تصمیم گرفت دیوار بتنی ٧٠٠ کیلومتری حائل بین اسراییل و فلسطین را به نمایشگاهی از آثار گرافیتی مبدل کند. این نمایشگاه با استقبال زیادی هم از سوی اسراییلیان و هم از سوی فلسطینیان رو به رو شد. معروفترین گرافیتی در این نمایشگاه دو کودک فلسطینی را به تصویر کشیده بود که در جستجوی یافتن بهشت، مشغول حفر سوراخی در دیوار حائل هستند.
بنکسی آن زمان توسط مدیربرنامهاش اعلام کرده بود که "وجود این دیوار حائل بسیار شرم آور است. چیزی که برای من جذاب است، تبدیل کردن خونریزترین ساختار دنیا به طولانی ترین گالری جهان است." به غیر از شش گرافیتی بنکسی، دیگر نقاشی های استنسیلی این نمایشگاه را بقیه هنرمندان گرافیتی دنیا ترسیم کرده بودند.
نمایشگاه گرافیتی در تونل لندن آخرین نمایشگاه بنکسی، اوایل ماه مه در تونل مخروبهای در جنوب لندن برپا شد. این تونل ٨٠٠ متری که سالها قبل به عنوان ایستگاه تاکسی استفاده میشد، اکنون به گالری نقاشیهای دیواری مبدل شده است. تنها در سه روز اول این نمایشگاه بیش از سی هزار نفر از آن دیدن کردند.
آثار این نمایشگاه را علاوه بر نقاشیهای دیواری بنکسی با سبک شابلونی معروفش، دیوارنگارههای ٢٩ هنرمند دیگر نیز که به دعوت او در این نمایشگاه حضور یافته بودند، تشکیل میدهند.
بنکسی محل برگزاری آن را تا روز قبل از افتتاحیه، مخفی نگاه داشته بود. بنکسی در سامانه اینترنتیاش هدف از برگزاری این نمایشگاه را که "جشنواره قوطی حلبی" نامیده، مبدل کردن یک "سیاه چال فراموش شدۀ کثیف" به "مرغزاری از هنرهای زیبا" عنوان کرد."همیشه فکر میکردم یک هنرمند نقاش، در مورد نمای شهر، همانقدر حرف برای گفتن دارد که یک آرشیتکت."
جدا از دیوارنگارهها، دکوراسیون تونل را ماشینهای تصادف کرده، درخت، مبلمان و چیزهای دیگر تشکیل میداد که فضایی سورئالیستی به این نمایشگاه میبخشید. مثلا ماشینی که با درختی تصادف کرده، زیر نقاشیاى بود که دختری در دیوارنوشتهاى میگفت: "هی بنکسی، چرا جواب ایمیل هامو نمیدی؟ ".این ماکتها بعد از گذشت سه روز، برداشته شد اما بنکسی اظهار امیدواری کرد که نقاشیها برای همیشه جزیی از تونل "واترلو" باقی بمانند.
نخستین نمایشگاهش در انباری در خیابانی که تنها شمارهاش ( 475) مشخص است نه نامش، برگزار خواهد شد. اهالی آن محل میگویند که بنکسی شهر را احیا کرده و با سلیقه ما(ساکنان شهر) آن را بازسازی کرده است. او میگوید: اگر صاحب کارخانه قطار نباشی در عوض یکی بر دیوار نقاشی میکنی. این تماما از آن جایی میآید که باید در مدرسه نامت را بر روی وسایلت بنویسی که نشان دهد آنها متعلق به تو است. با نوشتن نامت بر دیوارها میشه نیمی از شهر رو صاحب شد. من کلمه «خرابکاری» ( وندالیسم) را چندین بار در نمایشگاهم استفاده کردهام . شما میدانید که موسیقی «هیپ هاپ» ، واژه «نیگر»( واژهای توهینآمیز برای خطابکردن یک سیاه پوست) را چگونه معرفی میکند ، من هم میخواهم همین کار را با واژه «خرابکاری» انجام دهم. نگرش بنکسی نسبت به برچسبهای تبلیغاتی ضد و نقیض است. او همچون نوئامی کلین مخالف برچسبهای معمول و متحدالشکل است و سبکی مخصوص به خود دارد.
منابع:
[1]
http://en.wikipedia.org/wiki/Banksy
[2]
در همین رابطه مشاهده کنید:
دیدگاهها
خیلی جالب بود