«یه حبه قند» / جامعه شناسی و زنان
- توضیحات
- نوشته شده توسط مهگان فرهنگ
- دسته: تحلیل سینمای ایران
- منتشر شده در 1390-08-27 02:27
در آثار هنری و شناخت آنها میتوان به شناخت جامعه و یا جامعهشناسی آنها رسید. از منظر جامعهشناسی٬ دو رویکرد و بازتاب و شکلدهی نقش مهمی را ایفا میکند.
میتوان گفت که بازتاب با توجه به شرایط گوناگونی که در جامعه حاکم است٬ در سطوح مختلف قابل رویت است.
آثار هنری مانند آینهای از جامعهی حاکم در آن هستند؛ البته همان زاویه ایی که بازتاب داده شده است و اطلاعاتی را دارد که آن را اتقال میدهد. این اطلاعات میتواند فرهنگی٬ سیاسی، اجتماعی و ...باشد. نوعی از آداب و رسوم را بیان میکند یا فقط شعار میدهد. زود گذر و بدون دوام در اذهان یا به دنبال تاثیرگذاری است؛ اما چگونه میتوان شاهد رویکرد بازتاب در
یه حبه قند بود؟ یه حبه قند با عنوانی که در فرهنگ ایرانی جایگاه بسیار قوی و روشنی دارد و با محوریت دختری که میخواهد ازدواج کند (تصمیم بزرگی را بگیرد) خودنمایی میکند.
"پسند" با هویتی کاملا ایرانی، به عبارتی چهرهی یک دختر (زن) ایرانی محور فیلم میشود و مدارهای اخلاقی، احساسی، سادگی و بیتکلفی، پررمز و راز بودن، قهر وآشتی، دنیای کودکانه، نوجوانی، بغض، آغاز زندگی و حتی مرگ را حول خودش به حرکت در میآورد. او همگام با فرهنگی اصیل در ایران همگام میشود گاه به مهمانی شادی و گاه به مهمانی غم مینشیند و در انبوهی آدم های حاضر در فیلم حرکت میکند.
یه حبه قند، نوعی تصویرگری از تصاویر آمادهی جمعهایی است که جامعهی بزرگتری را شکل می دهد. از پوستر فیلم تا خود فیلم میتوان به بازتابهای انسانگرایانه و دلنشین و روان شخصیتها پی برد و باز حضور زن در گونهای دیگر از تفکر و اندیشهی خالق اثری که بخش اعظمی از خصوصیتهای زشت و زیبای زندگی را به تصویر میکشد و با این کار لایههای زیرین افراد را به تماشا میگذارد.
سکوت خانهای بزرگ و با اصالت با حضور دختران و خانوادههایشان برای عروسی خواهر، در هم میشکند. تمام دختران به کمک بزرگترها میآیند و این در حالی است که هرکدام در زمرهی زنانی هستند که قصههایی دارند، هرکدام از تجربهها و راههای رفته برای خواه کوچک خود میگویند و حالاتی و بازتابی از شخصیتهای مختلف زنانه را با حضور آنها شاهدیم.
یه حبه قند با تمام طنازیهایش، شیطنتهای خانوادگی (این نهاد محکم اجتماع) را بازگو میکند. خود را در میان فیلمهای اجتماعی اقتدار میبخشد، به سنتها احترام میگذارد، در خانهای قدیمی و آدمهای قدیمی آن و حضور نوهها و همراه بودنشان با تکنولوژی، تلنگری به امروزی بودن میزند و سعی میکند که احترام به افراد را از دایی بزرگ گرفته تا نوزادان، حفظ کند.
این فیلم تصاویری زیبا از رویاهای دختری جوان را نشان میدهد و با رنگهای بینظیر به اظهار نظر میپردازد.
شاید بتوان گفت که در تاریخ سینمای ایران یه حبه قند علاوه بر بازتاب اجتماعی و فرهنگیاش به نوعی دیگر به زنان پرداخته است. زنانی که قسمت اعظمی از کار را به خود اختصاص دادهاند، با گونههای مختلف در این فیلم به معرفی نشستهاند. در نقشهایی چون مادر، همسر، خواهر، بزرگ خانواده و.... حضور مییابند.
زنان در یه حبه قند، شخصیتهایی از یک نقاشی بزرگ هستند که در ترکیببندی اصلی کار جای دارند و به بهترین حالت نقش خود نشستهاند و حتی همنشینی مناسبی دارند با افرادی که در کنار و یا مقابل آنها قرار گرفتهاند.
بزرگترین زن این اجتماع تعریف خود را دارد و در شرایطی که فرهنگ ایرانی برایش تعریفاتی میکند، به زیبایی به بیان شخصیت خود نشسته است. کوچکترین زن این اجتماع دختر بچهای است که در دنیای کودکانهی خود با دیگران سرگرم است و کودکانههای خود را بازگو می کند.
دیگر زنان این جمع موقعیتهای مختلفی دارند که در خلال بازیهایشان در قصهی فیلم جاری میشوند. زنان سنتی و خانهدار در فضاهای سنتی و دور هم نشینی به زیبایی به شلوغیها و طنازیهای زنانه میپردازند از آرزوهای خود میگویند و به نوعی روایتگر کودکانههای خود در جسمی بزرگ هستند. در بین این جمع حضور زنی که شاغل است و از راه دور میآید نیز رنگ خاصی دارد او نیز با تعریفی که در فرهنگ ایرانی برایش هست به جمع خانواده میپیونند و با نگاه جستوجوگرش از زاویهای دیگر، خانواده را کمک میکند. رابطهی او را با نسل جوانتر و پیرتر و خواهر جوانش که در حال ازدواج است تا حدی او را شاخص میکند و در نهایت "پسند" که خواهر کوچک این جمع میباشد در آستانهی ورود به زندگی است. او علیرغم زندگی در بستر یک خانوادهی سنتی، دارای فرهنگ اجتماعی است. همیشه با بچهها همراه است و به خواستههایشان پاسخ میدهد و به زندگی جدیدش میاندیشد. او نشان میدهد که به اجتماع امروز تعلق دارد، با تکنولوژی همراهی میکند و همچنین متواضع در مقابل بزرگترها. اجتماعی که درآن خانه جمع شدهاند به بهانهی او به بیان خودشان میپردازند.
اتفاقات طول این فیلم در ارتباط با "پسند" زن جوان فیلم است که به زیبایی بیان میشود، روان، ساده، ایرانی و شاعرانه که طیف وسیعی از آدم ها را شامل می شود پیران تا کودکان. به همین ترتیب است که می توان فیلم یه حبه قند ساخته ی رضا میر کریمی را نیز نوعی بازتاب و شکلی از اجتماع دانست، اجتماعی که در آن به زنان و شخصیتهای متفاوتشان با احترام برخورد میکند. اجتماعی که همه در آن حضور داریم، آن را لمس میکنیم و یا از آن گذشتهایم.
دیدگاهها